«کومان»، وارث یک صندلی با تاریخی بزرگ؛ نامهای ابدی کمافتخار
به گزارش فوتبال 360، پذیرفتن یک شغل در حالت عادی فقط به صلاحیت فنی و روحی افراد برای تصدی آن بستگی دارد و در مصاحبه شغلی و پس از تایید صلاحیتها، صرفا انتظارات جاری به مسئول جدید گوشزد میشود. این فرایند در حالتی خاص شکلی خاص به خود میگیرد و ممکن است کارفرما پس از تایید قابلیتهای متصدی جدید یک شغل و پایان مصاحبه کمی درنگ کند و با لحنی تغییر کرده و جدیتی غریب به فرد جدید مجموعه نکات دیگری را به موارد قابل توجه بیفزاید. از شایعترین این نکات، سوابق افراد پیشین شغل است و اگر آنها ضعف مشهود یا دستاورد بزرگی داشته باشند، فرد جدید باید آنها را بداند و خودش را برای فشاری بیشتر از حالت عادی آماده کند. رونالد کومان روی نیمکتی نشسته که مردان قبلی او اگر چه دستاورد کمی از جنس بردن عناوین بین المللی داشتهاند اما مردانی بودند که فوتبال را تحت تاثیر شیوه کار خود قرار دادند و احتمالا سران فوتبال هلند هم به مرد جدید هدایت تیم ملی فوتبال این کشور پس از پایان مصاحبه گوشزد کرده باشند که در پستی قرار گرفته که مردان بزرگ و تاثیرگذاری مانند رینوس میشل، گاس هیدینگ و لویی فنخال سابقه کار در آن را داشتهاند. کومان باید نسل جدید لالههای نارنجی را به موفقیتی برساند که چنین مردان بزرگی هم از رسیدن به آن باز ماندهاند. او شاید تحت تاثیر هیجان شغل جذابش به این موضوع پی نبرده باشد که شغل جدیدش هرگز آسانتر از کار روی نیمکت پر فشار بارسلونا نیست. مرد هلندی، نبرد بزرگی را برای اثبات قابلیتهای خود شروع کرده که اگر در آن موفق باشد مانند سرمربیان بزرگ تاریخ هلند در خاطره فوتبال دنیا ماندگار خواهد شد. به این بهانه مردان سابق نیمکت لالههای نارنجی را از خاطر میگذرانیم.
رینوس میشل؛ اسطوره نیمکت
او در نگاه بسیاری از اهالی فوتبال به عنوان بهترین مربی تاریخ شناخته میشود؛ مرد صاحب سبکی که با بارسلونا به قهرمانی باشگاههای اسپانیا هم رسید و البته نقطه درخشانتر کارنامهاش به دوران هدایت آژاکس برمیگردد. آژاکس آمستردام با رهبری رینوس میشل تیمی فراموش نشدنی بود که فاتح 4 قهرمانی لیگ داخلی و البته یک جام باشگاههای اروپا شد و سرمربیان فوتبال در سراسر دنیا این تیم و سرمربیاش را جزو الگوهای غیرقابل چشمپوشی برای موفقیت میدانند. بزرگانی مانند یوهان کرایف و آری هان شاگردان میشل در قهرمانی اروپا با آژاکس بودند. اضافه بر اینها رینوس میشل تنها کسی بود که موفق شد در نهایت ویترین خالی لالههای نارنجی را به یک جام معتبر بین المللی آراسته کند. او 3 دوه سرمربی هلند بود که یکی از این دورهها با شکست در فینال جام جهانی 1974 مقابل آلمان میزبان همراه بود. این پایان کار میشل نبود و این مرد بزرگ عرصه مربیگری در نهایت موفق شد در جام ملتهای 1988 با غلبه بر شوروی، هلند را به تنها قهرمانیاش در جامهای معتبر برساند. در هلند همه متقاضیان سرمربیگری میخواهند خاطرات او را زنده کنند و برای موفقیت در پروژههای خود رینوس میشل را الگو قرار میدهند. بزرگترین شخصیتی که رونالد کومان و همه سرمربیان هلند با او مقایسه میشوند، میشل نام دارد و لالههای نارنجی آرزو میکنند تا یک نسخه دیگر از او در فوتبال آکادمیک هلند دوباره ظهور کند.
گاس هیدینک؛ آقای تورنمنتهای بزرگ
کافی بود تیمتان را برای موفقیت در یک تورنمنت به او بسپارید و فرقی نمیکرد که تیم شما در چه سطحی قرار دارد. او کارش را بلد بود و از ضعیفترین ترکیبها هم میتوانست نتایج لازم را بیرون بیاورد. هیدینک اسطوره باشگاه آیندهوون به شمار میرود و او کسی بود که این باشگاه را در مقابل قدرت بی چون و چرای فوتبال هلند یعنی آژاکس مطرح کرد. گاس هیدینگ 6 بار فاتح لیگ داخلی کشورش شد و با آیندهوون حتی به دستاورد بزرگ قهرمانی جام باشگاههای اروپا هم رسید تا ثابت کند فارغ از نام و جایگاه تیم تحت هدایتش قادر است در دنیای فوتبال به هر ناممکنی امکان رخ دادن ببخشد. هیدینک که سابقه هدایت چلسی را هم در کارنامه دارد از مربیان صاحب سبک فوتبال هلند به شمار میرود و شیوه کار او همواره در آکادمیهای پرورش مربی فوتبال مورد بازبینی قرار میگیرد. رونالد کومان حتی اگر رینوس میشل هم نباشد، اگر فقط یک نسخه جدید از گاس هیدینک نام بگیرد، هواداران تیم ملی از او بیش از انتظارات خودش راضی خواهند بود.
فرانک رایکارد؛ محبوب نوکمپ
هنوز هم هستند کسانی که بارسلونای دوران رایکارد با بازی رونالدینیو، اتوئو و دکو را حتی از بارسای نسخه پپ گواردیولا جذابتر میدانند. سرمربی سابق آبی و اناریها یکی دیگر از نسخههایی بود که ثابت میکرد اگر میخواهید مربی تیم ملی هلند باشید باید در بارسلونا کار کنید و یا شکل برعکس این عبارت! رایکارد از آن دسته سرمربیانی بود که با تجربه کار روی نیمکت تیم ملی به بارسلونا آمد. دوران او روی صندلی هدایت لالههای نارنجی اگر چه به فتح جامی منجر نشد اما تیم او با شایستگی تمام پس از ایستادگی درخشان در مقابل ایتالیا و فقط به لطف درخشش سنگربان آتزوری از گردونه رقابتها کنار رفت. رایکارد هم مانند میشل و هیدینگ سابقه قهرمانی باشگاهی اروپا را دارد و از این نظر باز هم فشار بیشتری روی رونالد کومان خواهد بود که کارنامهاش فاقد این موفقیت است. فرانک رایکارد هم به نوعی سبک فوتبال منحصر به خودش را در تیمهای تحت هدایتش پیاده میکرد و هلند و بارسلونا در دوران کاری او شکل خاص و زیبایی از فوتبال را ارائه میکردند.
برت فنمارویک؛ مرد نایبقهرمان
او را نه به خاطر بردن جامها و یا کار در بارسلونا و نه حتی به خاطر سبک منحصر به فردی در هدایت تیمش، بزرگ نمیدانیم. فنمارویک فقط به خاطر کارنامه موفق و البته بدون جامش در دوران هدایت تیم ملی هلند به یاد آورده میشود. او خاطره رینوس میشل را تکرار کرد و بار دیگر لالههای نارنجی را به یک قدمی ایستادن بر قله فوتبال دنیا رساند که این بار اسپانیا اجازه بردن جام جهانی را به هلند نداد. گذشته از این آمار دوران کار فنمارویک روی نیمکت تیم ملی کشورش بسیار درخشان است و تیم تحت هدایت او در 52 مسابقه با 34 پیروزی و میانگین امتیاز 2.15 عملکرد درخشانی داشت. البته کار فنمارویک با قرار گرفتن در گروه مرگ جام ملتهای اروپا 2012 با فضاحت تمام و شکست در هر 3 بازی مرحله گروهی به اتمام رسید اما این عملکرد هم باعث فراموش شدن او یا دستکم گرفتنش در تاریخ سرمربیان تیم ملی هلند نمیشود و کومان حتما با فنمارویک هم مقایسه خواهد شد.
لوئی فنخال؛ باز هم بارسلونا
نام آبی و اناریها به نام لالههای نارنجی گره خورده است. آنها نسبت عمیقی در دنیای فوتبال با یکدیگر دارند و لویی فنخال یکی دیگر از سرمربیان هر 2 تیم به شمار میرود. مرد کار کشته و صاحب سبک عرصه سرمربیگری ویترینی از افتخارات رنگارنگ و تجربیات گوناگون دارد. او با بارسلونا به قهرمانی لالیگا، با بایرن مونیخ به قهرمانی بوندسلیگا و با آژاکس به قهرمانی اردیویسه و لیگ قهرمانان اروپا رسید. در واقع او هم در ردیف همان سرمربیان هلندی و افرادی مانند میشل و رایکارد قرار میگیرد که در کارنامهاش هم قهرمانی اروپا و هم سابقه هدایت بارسلونا به چشم میخورد. فنخال آخرین سرمربی هلند پیش از کومان بوده است و شاید بیشترین فشار روی مرد جدید نیمکت لالههای نارنجی به مقایسه کار او با کارنامه فنخال مربوط میشود.
...و بالاخره رونالد کومان
ظاهرا او از افتخارات رایج برای تصدی پست سرمربیگری تیم ملی کشورش فقط قهرمانی اروپا را کم دارد. در اردیویسه قهرمان شده و در بارسلونا هم کار کرده است. با این حال تردیدها در مورد صلاحیت کومان با توجه به دوران کار او در بارسا کم نیست. رونالد کومان به نوعی سعی کرده تا پا جای پای مردان بزرگ پیش از خود بگذارد اما به اندازه آنها موفق نبوده و با مقایسهای که طرفداران لالههای نارنجی میان او و مردان سابق نیمکت تیم ملی ترتیب میدهند، سرمربی سابق آبی و اناریها فشاری که در نوکمپ تحمل میکرد را با خودش به نیمکت هدایت تیم ملی خواهد آورد. او باید ثابت کند از آنچه میگویند سزاوارتر و بهتر است و شکست در پروژه هدایت تیم ملی شاید آخرین تیر بر پیکر اعتباری باشد که کومان در جستجوی آن است.
برای ثبت نظر خود وارد شوید.
درحال بارگذاری