به گزارش فوتبال ۳۶۰، ۱۸ سال قبل در چنین روزهایی آخرین بازیهای لیگ انجام میشد. لیورپول در کسب سهمیه شکست خورده بود و آخرین امیدها در استانبول و فینال فصل 2005- 2004 لیگ قهرمانان مقابل میلان، وجود داشت. حریف لیورپول یعنی میلان، سری آ را به رقیب دیرینه یعنی یوونتوس باخت. در جام حذفی ایتالیا هم همشهری روسونری به قهرمانی رسید. میلان نیاز به برد داشت تا فصل را بدون جام تمام نکند.
میلان برخلاف لیورپول مسیر آنچنان سختی تا فینال نداشت. آنها در مرحله گروهی به راحتی و به عنون صدرنشین صعود کردند اما لیورپول برای صعود تا آخرین روز مسابقات صبر کرد و در نهایت با گل زیبای استیون جرارد مقابل المپیاکوس، جواز حضور در مرحله حذفی را به دست آورد.
در مرحله حذفی هم میلان نسبت به رقیبش کار آسانتری داشت. آنها در بازی اول منچستر یونایتد را رفت و برگشت یک بر صفر بردند و لیورپول، حریف آلمانی خود، بایرلورکوزن را مغلوب کرد. در مرحله یک چهارم نهایی میلانیها با رقیب دیرینه یعنی اینتر مواجه شدند و یکبار با نتیجه 2 بر صفر و یکبار هم با نتیجه سه بر صفر ( به حکم یوفا و به خاطر نیمه تمام ماندن بازی برگشت به جهت آشوبگری هواداران اینتر) آنها را شکست دادند تا راهی نیمه نهایی شوند. در آن سو، لیورپول به مصاف یوونتوس رفت و توانست با یک برد 2 بریک در بازی رفت و یک مساوی بدون گل در بازی برگشت راهی نیمه نهایی شود. در نیمه نهایی لیورپول با چلسی آماده مورینیو دیدار کرد و میلان رقیب آیندهوون شد. برعکس مراحل قبل، میلان اینبار به لطف گل زده در خانه حریف به مرحله بعد صعود کرد. آنها دربازی رفت 2 بر صفر پیروز شدند و بازی برگشت را 3 بر یک شکست خوردند. لیورپول در بازی رفت با چلسی صفر بر صفر مساوی کرد تا همه چیز به بازی برگشت بستگی داشته باشد. در بازی برگشت لیورپول با تک گل لوئیس گارسیا که به «گل ارواح» معروف شد چلسی را شکست داد تا بعد از 20 سال راهی فینال لیگ قهرمانان اروپا بشود.
کمتر کسی است که اسم این بازی معروف و یکی از جذابترین فینالهای تاریخ لیگ قهرمانان به گوشش نخورده باشد؛ رقابتی که یکی از معجزهآساترین بازگشتهای لیگ قهرمانان لقب گرفت.
استادیوم ۶۵۰۰۰ نفری آتاتورک جا برای سوزن انداختن نداشت. لیورپولیها برای انتقام گرفتن از ایتالیاییها بعد از 20 سال به فینال رسیده بودند و میلانیها برای تکرار عنوان قهرمانی بعد از 2 سال. بازیکنان 2 تیم وارد زمین میشوند. میلانیها که کارلتو را روی نیمکت خود میدیدند، یکی از بهترین ترکیبهای حال حاضر دنیا را در اختیار داشتند!
دو مدافع میانی مستحکم به نام نستا و استام به همراه کاپیتان مالدینی و کافو در کنارهها و در پشت آنها، دیدای مطمئن. خط هافبک هم پرستارهتر است؛ مهندسی به نام پیرلو، جنارو گتوزو جنگنده، هنرمند آن روزهای فوتبال، یعنی کاکا همراه کلارنس سیدروف هلندی. در نوک پیکان این ترکیب ترسناک هم شوچنکو و کرسپو حضور داشتند تا تیم میلان کامل شود. در مقابل لیورپول چیزی برای گفتن نداشت؛ یرزی دودک لهستانی در دروازه بود و خط دفاع را استیو فینان، سامی هیپیا، جیمی کرگر و جیمی ترائوره تشکیل میدادند. وضع تا حدودی در خط هافبک بهتر بود. کاپیتان استیون جرارد، یان آرنه ریسه، لوئیس گارسیا و ژابی آلونسو. 2 مهاجم نوک لیورپول هم میلان باروش و هری کیول استرالیایی بودند. سوت آغاز بازی توسط مانوئل گونسالس اسپانیایی زده میشود.
میلان خیلی زود در دقیقه اول بازی به وسیله کاپیتان پائولو مالدینی به گل اول دست یافت. پایهگذار این گل آندره آ پیرلو بود که با یک ضربه آزاد توپ را از سمت راست بر روی دروازه سانتر کرد. پائولو مالدینی با یک ضربه زیبا توانست دروازه لیورپول را بگشاید. فشار حملات میلان بر روی دروازه لیورپول همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از مصدومیت هری کیول در دقیقه ۲۳، سرمربی لیورپول تصمیم گرفت به جای او، ولادیمیر اسمیچر را به میدان بفرستد اما پس از گذشت ۱۵ دقیقه در دقیقه ۳۹، میلان با هرنان کرسپو به گل دوم هم دست یافت. چند دقیقه پس از این گل در دقیقه ۴۴ هرنان کرسپو توانست با پاس کاکا گل سوم میلان را به ثمر برساند تا با این حساب نیمه اول را میلان با نتیجه 3 بر صفر برنده به رختکن برود. بنیتس وارد رختکن میشود و چیزهایی درمورد تسلیم نشدن میگوید. کرگر دراین مورد میگوید: «رگههایی از ناراحتی در چهره او یافت میشد. همه ناراحت بودیم.»
بنیتس سریعا خود را آرام کرد و گفت: جیمی، میتوانی دوش بگیری.» سیسه به جای او به میدان میرود و در سمت راست بازی میکند.
پزشک تیم میگوید فینان نمیتواند به بازی ادامه دهد. استیو فینان سریعا حرف اورا تکذیب میکند اما بنیتس نمیپذیرد.او میگوید: جیمی لباسهایت را بپوش. او لحظهای فکر کرد و یک تصمیم جدی گرفت. ما۲_۵_۳ بازی میکنیم!» دیتمار هامان به جای فینان وارد بازی میشود و جرارد به همراه لوییس گارسیا، پیرلو را مهار میکنند. بعد از اتمام صحبتهای بنیتس، کاپیتان جرارد کل اعضای کادر فنی و حتی ماساژورها هم را بیرون میکند. سپس شروع به صحبت کردن میکند: «لیورپول همه چیزی است که من دارم و باشگاه من است. من را با این باشگاه میشناسند و نمیخواهم در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا دستمایه خنده شوم! اگر به من به عنوان یک کاپیتان احترام میگذارید و دوستم دارید پس به خودتان برگردید.» از گوشه رختکن یک نفر سوال میپرسد: باید در نیمه دوم چه کار کنیم؟ کرگر بلند میشود و میگوید: ساده است. وارد بازی میشویم و 3 گل میزنیم! این صحبتهای جرارد سر آغاز یکی از طوفانیترین نیمههای تاریخ لیگ قهرمانان شد.
بنیتس در بین 2 نیمه فینان را بیرون کشید و به جای او دیتمار هامان را به بازی آورد؛ در حالی که همگان گمان میکردند میلان بازی را برده است. نیمه دوم کاملاً برعکس نیمه اول بود. لیورپول ابتدا با ضربه سر کاپیتان استیون جرارد در دقیقه ۵۴ به گل اول دست یافت، 2 دقیقه بعد ولادیمیر اسمیچر از پشت محوطه جریمه با یک شوت سرکش حساب کار را به نتیجه 3 بر 2 تغییر داد. ۳ دقیقه پس از گل اسمیچر، جنارو گتوسو در محوطه جریمه با سرنگون کردن استیون جرارد، لیورپول را صاحب یک ضربه پنالتی کرد. ژاوی آلونسو مأمور زدن این ضربه پنالتی بود. هرچند که در آغاز این ضربه پنالتی توسط دیدا مهار شد اما آلونسو توپ برگشتی را به گل تبدیل کرد تا با این گل نتیجه بازی مساوی شود و به این ترتیب بود که کاپیتان استیوی موفق شد یک پنالتی بگیرد و یک گل بزند تا روند بازی به طور کل عوض شود و ظرف مدت 6 دقیقه یکی از احساسیترین بازگشتهای تاریخ فوتبال رقم بخورد مهمترین اتفاق وقتهای اضافه شوت سرکش شوچنکو بود که با واکنش دودوک همراه شد تا یکی از ماندگارترین واکنشهای تاریخ لیگ قهرمانان رقم بخورد.
خوش و بش 2 دروازه بان باهم و آغاز ضربات پنالتی... استرس وجود هر 2 تیم را فرا گرفته. قهرمانی پنجم لیورپول یا هفتم میلان؟
پنالتی اول میلان؛ سرجینیو پشت توپ، حرکت آرام، با پای چپ و از بالا دروازه به بیرون رفت. سرجینیو حالا میلانیها را ناامید میکند!
پنالتی اول لیورپول؛ دیتمار هامان با تجربه، آرام آرام حرکت میکند. با انگشت شکسته، توپ را به گوشه سمت راست دروازه میکوبد و حالا لیورپول به قهرمانی نزدیک است.
پنالتی دوم میلان؛ پیرلو که در طول ۱۲۰ دقیقه حسابی لیورپول را اذیت کرده بود، پشت توپ است. دودک جلو میآید، به سمت راست میزند و دودک امشب ستاره شده. هواداران لیورپول سر از پا نمیشناسند. بازگشت درحال تکمیل شدن است!
پنالتی دوم لیورپول؛ جبرئیل سیسه که به عنوان یار تعویضی وارد بازی شده بود پشت توپ است. حرکت سریع، خلاف جهت دیدا. پنالتی دوم لیورپول هم گل میشود. قهرمانی لیورپول تقریبا قطعی است.
پنالتی سوم میلان؛ توماسون حرکت میکند. محکم با روی پا برخلاف جهت دودک. امیدهای میلان هنوز زنده است.
پنالتی سوم لیورپول؛ یان آرنه ریسه آرام حرکت میکند. به سمت راست دروازه و دفع توپ دیدا. دومین پنالتی که دیدا در این مسابقه گرفت. اینبار اما ریباندی در کار نیست.
پنالتی چهارم میلان؛ کاکا پشت توپ است. جوان برزیلی با قدمهای آهسته جلو میرود. دودک را فریب میدهد و توپ را به طاق دروازه میکوبد. حالا بازی در پنالتیها مساوی است!
پنالتی چهارم لیورپول؛ اسمیچر پشت توپ است. حرکت میکند و توپ را به سمت چپ میزند. ۳ بر ۲ به سود لیورپول.
پنالتی پنجم میلان؛ شوچنکو که امشب برایش زیاد خوب نبوده، پشت توپ است. یک گل میتواند او را از ایفای نقش جوکر در استانبول دور کند. حرکت شوچنکو. به وسط میزند و دودک، سنگربان لهستانی لیورپول با پا توپ را میگیرد. شوچنکو از شدت عصبانیت توپ را به تور میکوبد اما فایده ندارد، دیگر لیورپول قهرمان لیگ قهرمانان اروپا است!
اگر لیورپول به فینال ۲۰۰۷ نمیرسید و فرصت انتقام برای میلان فراهم نمیشد، احتمالا داغ شکست ناباورانه فینال استانبول تا ابد روی دل هواداران میلان سنگینی میکرد. دقیقا 2 سال بعد همان نسل میلان از همان نسل لیورپول انتقام گرفتند. لیورپول به فینال آمده بود تا میلان مأموریتش را به اتمام برساند. کسی فکر نمیکرد بلافاصله بعد از رفتن شوچنکو میلان بتواند قهرمان اروپا شود. خروج شوچنکو باعث شد کاکا تبدیل به ستاره اول کارلو انچلوتی و میلان شود. بدون کاکا میلان نمیتوانست قهرمان اروپا شود. این ستاره برزیلی از فرصت پیش امده استفاده کرد و توپ طلای ۲۰۰۷ را هم تصاحب کرد تا برای همیشه نام خود را در تاریخ فوتبال جاودانه کند. میلان ۲۰۰۷ یکی از بهترین تیمهای تاریخ لیگ قهرمانان بود؛ تیمی که قاطعانه موفق شد به فینال برسد و قهرمان شود. خودخوری، حرص و جوش، عصبانیت و ناراحتی هواداران میلان از فینال استانبول فقط 2 سال طول کشید. شکست در 2 فینال مقابل یک تیم هم خیلی تلخ و غمانگیز است؛ اتفاقی که برای منچستر ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، لیورپول ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ افتاد اما میلان اجازه نداد لیورپول تبدیل به گربه سیاهش شود.آن شب همه از جادوی فوتبال گفتند، از تغییر تاکتیک بنیتس، از درخشش جرارد و پنالتی آلونسو، از تکل های کرگر و هیپیا، از بازی خوب ریسه، از شوت اسمیچر، از سیو های دودک اما سرود لیورپول زیباترین توصیف برای فینال استانبول است:
Of the end of storm, there is a golden sky
ارسال نظر
برای ارسال نظر، باید وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود