قوانین آینده فوتبال/ از تغییر قانون پنالتی تا برد ۴ امتیازی
به گزارش فوتبال ۳۶۰، فوتبال با وجود تمام تغییر و تحولاتی که در طی دهههای گذشته پشت سر گذاشته، همچنان جایگاه خود را به عنوان محبوبترین و همهگیرترین ورزش جهان حفظ کرده. سبک بازی و سطح اهمیت مسابقات نسبت به قرن گذشته تغییر کرده و فوتبال به یکی از بزرگترین تجارتهای تفریحی جهان تبدیل شده، با این حال جوهره اصلی ماجرا که علاقه ذاتی و شدید مردم دنیا به تماشا و حضور در مسابقات سطوح مختلف فوتبال است بر سر جای خود باقی مانده. فوتبال نه پیچیدگیهای آماری بیسبال و فوتبال آمریکایی را دارد، نه سادگی تاکتیکی والیبال و نه خشونت راگبی را. نه به اندازه بسکتبال به عملکرد ستارهها وابسته است، نه مانند کریکت ساعتها به طول میانجامد و نه مانند هندبال یکسره با رد و بدل شدن گل همراه است. شاید فوتبال را به خاطر سادگیاش و ارتباط آسانی که میتوان با آن گرفت، دوست داریم. پشت سر این سادگی که منجر به افزایش نفوذ فوتبال در بین تودههای مردم شده، دنیایی از پیچیدگیهای تاکتیکی و قانونی وجود دارد و هدایت تیمها را به یک علم پیشرو و گسترده تبدیل میکند.
با وجود جایگاه قرص و محکمی که فوتبال به عنوان محبوبترین ورزش جهان در اختیار دارد، تلاشهای زیادی برای اصلاح قوانین و بالابردن کیفیت بازیها در دهههای گذشته انجام شد. از ابتکار ضربات پنالتی تا کارتهای زرد و قرمز و قانون آفساید. قوانینی که حال و هوای فوتبال را به طور کلی تغییر داد اما هیچ تضمینی وجود ندارد «ورزش برتر» تا نیم قرن آینده همچنان با تصویری که امروز از آن داریم، پیگیری شود. فرآیند تغییر قوانین ادامه دارد و دستاندرکاران فوتبال برای عادلانهتر شدن، افزایش کیفیت و جذابیت بیشتر بازیها سخت در تلاش هستند. اینجا ایدههایی برگرفته از دیگر ورزشها را بررسی میکنیم که شاید هنوز فاصله زیادی با اجرای آزمایشی و امتحان کردن آن در زمینهای فوتبال داشته باشیم اما ارزش مرور و بحث و بررسی را دارند.
دردسر همیشگی آفساید
قانون آفساید که مشابه آن در فوتبال آمریکایی و راگبی دیده میشود با هدف جلوگیری از تجمع مهاجمان در نزدیکی دروازه حریف و بهره بردن از پاسهای بلند طرحریزی شد و در تغییر حال و هوای تهاجمی فوتبال کاملاً موثر بود. با این حال آفسایدهای میلیمتری که بعد از حضور سیستم بازبینی ویدیویی در زمینهای فوتبال بیشتر دیده میشود، نوعی نقض غرض را در رسیدن به هدف اصلی نشان میدهد.
فیفا قرار است طرحی را در سطوح پایینتر فوتبال اجرا کند که طبق آن مهاجم تنها در صورت عبور کامل از راستای بازیکن مدافع در موقعیت آفساید قرار میگیرد و اندکی پوشش بدن او توسط عقب بدن مدافع، برای اعلام نشدن آفساید کافی است. این قانوناً مسلم ذهنیت مدافعان را دچار مشکل خواهد کرد چون خط آفساید عملاً نزدیک ۲ متر عقبتر میرود و موضوع ایجاد تله آفساید حداقل در سالهای نخست اجرای احتمالی این قانون به یک بحران تاکتیکی برای تیمهایی که با روش تدافعی بازی میکنند، تبدیل خواهد شد. در حال حاضر خط آفساید تا نیمه زمین میآید و بازیکنان تیم مهاجم در زمین خود هیچوقت در تله آفساید نخواهند بود. بهتر نیست برای افزایش جذابیت و تعداد گلها قانون آفساید را تنها در یک سوم دفاعی هر تیم اجرا کنیم؟ به عبارت دیگر بازیکنان تیم مهاجم اگر هنگام دریافت پاس پشت محوطه جریمه حریف قرار داشته باشند، مشمول قانون آفساید نمیشوند. این قانون البته ممکن است به تجمع مدافعان در نزدیکی قوس محوطه جریمه منجر شود. پیشنهاد دیگر برداشتن قانون آفساید در وقتهای اضافه است؛ با هدف به ثمر رسیدن گلهای بیشتر و جلوگیری از تعیین نتیجه بازی در ضربات پنالتی.
در جستوجوی جایگزین برای ضربات پنالتی
تعیین برنده در بازیهایی که نیاز به یک طرف پیروز دارد از معضلات قدیمی فوتبال بود که ابتکار ضربات پنالتی منجر به حل آن شد. در سالهای دور مسابقه فوتبال به قدری ادامه پیدا میکرد که یک طرف به گل برسد. در انگلیس تساوی در مسابقه منجر به تکرار بازی میشد و این روند آنقدر ادامه پیدا میکرد که یک مسابقه با پیروزی یکی از ۲ تیم به اتمام برسد. جام حذفی انگلیس در حد تکرار یک مسابقه همچنان این سنت را حفظ کرده. تعیین نتیجه یک ورزش تیمی با عملکرد کاملاً فردی بازیکنان در ضربات پنالتی انتهای مسابقه همیشه مورد جدل بوده.
چگونه میتوان روند عادلانهتری برای تعیین نتیجه مسابقه و باز کردن گره به دست آورد؟ یک پیشنهاد این است که ضربات پنالتی بعد از اتمام ۹۰ دقیقه زده شوند تا تیم بازنده ۳۰ دقیقه برای جبران نتیجه و تعیین برنده در جریان بازی فرصت داشته باشد. این عدم تعادل در جلوگیری از بازی محافظه کارانه و تدافعی ۲ تیم در مسابقات حساس اثرگذار است. برای افزایش عدم تعادل و نیاز حداقل یک تیم به حمله شاید بتوان ضربات پنالتی را حتی قبل از آغاز مسابقه شلیک کرد! تصور کنید که در یک فینال حساس یک تیم از دقیقه یک بازی را به عنوان بازنده آغاز کند. مسلماً مسابقه جذابتری پیش رو خواهیم داشت اما خبری از درام آخر بازی نیست.
در شرایط تساوی، اعطای برتری به تیمی که گل آخر را به ثمر رسانده (مشابه قانون مورد اعمال در کشتی) به شدت عجیب و ناهمخوان با فلسفه فوتبال به نظر میرسد اما خیال راحت تیمی که پیش افتاده را بر هم میزند و به هیجان مسابقه اضافه میکند. لیگ آمریکا در دهه ۹۰ میلادی روش جدیدی برای پنالتی زدن ابداع کرد. بازیکنان هر تیم در میانههای زمین صاحب توپ بودند و تنها ۵ ثانیه فرصت داشتند تا با حداکثر ۳ ضربه توپ را از خط دروازه حریف عبور دهند. دروازهبان برای دفاع جلو میآمد و آمار گل شدن پنالتیها طبق انتظار کمتر از حالت فعلی بود. به نظر میرسد چارهای جز شلیک ضربات پنالتی وجود نداشته باشد؛ مگر اینکه کاری کنیم احتمال به گل رسیدن تیمها در وقتهای اضافه افزایش پیدا کند. با این فرض که کاهش نفرات ۲ تیم منجر به ایجاد فضای بیشتر و در نتیجه افزایش تعداد گلها میشود، میتوان بازی را از دقیقه ۹۰ به بعد با ۱۰ نفر بازیکن برای هر تیم ادامه داد؛ در حالی که هر ۱۰ یا ۱۵ دقیقه، همزمان با تعویض زمینها، یک نفر از بازیکنان هر تیم کم شود. روشن است که با کاهش نفرات تاثیر اخراج یک بازیکن بیشتر از حالت معمول میشود و در صورت اجرای این قانون باید اخراج بازیکنان تنها تا پایان همان وقت ۱۵ دقیقهای ادامه پیدا کند. این البته پیشنهادی نیست که مورد استقبال بازیکنان فوتبال قرار بگیرد! استفاده از «پاورپلی» یا بازی با بازیکن اضافه شاید یک راه حل نهایی برای اتمام مسابقه بدون ضربات پنالتی باشد. یک تیم طبق قرعه با یک بازیکن اضافه ۱۵ دقیقه فرصت گلزنی دارد و در صورت عدم موفقیت تیم حریف به برتری میرسد. شاید بتوان چنین پیشنهادی را با قانون سابق تعیین برنده در مسابقات به تساوی کشیده شده لیگ ملی فوتبال آمریکایی مقایسه کرد که فقط یک تیم فرصت تهاجم داشت. سوال این است که این قانون جدا از جذابیتی که به بازی میدهد تا چه حد عادلانه است؟ به خاطر بیاورید قانون گل طلایی و لحظات پرتبوتابی که در لحظات پایانی مسابقات فوتبال رقم میزد به دلیل غیرمنصفانه بودن کنار گذاشته شد. یکی از جنبههای ناعادلانه بودن ضربات پنالتی برتری تیمی است که پنالتی اول را میزند.
آمار نشان میدهد تیمی که پنالتی اول را بزنند شانس بیشتری برای پیروزی دارد چون گل کردن پنالتی برای حریف به یک اجبار برای به تساوی کشیدن کار تبدیل میشود. فیفا تلاش کرد این برتری را با تغییر مداوم تیمی که پنالتی نخست را میزند و جایگزین کردن سیستم ABAB با روش ABBAA برای ترتیب زدن پنالتی از بین ببرد. اشتباه قانونگذاران اما اینجا بود که در ضربات پنالتی فوتبال برعکس «تای بریک» تنیس نیازی به برتری ۲ امتیازی نیست و هواداران و بازیکنان باید برای اطمینان از قطعی شدن پیروزی مدام تعداد پنالتیهای باقیمانده را بشمارند! گیج شدن بازیکنان باعث شد فیفا از خیر این روش بگذرد اما چه با این سیستم چه با نظم قبلی، بهتر نیست برای پیروزی نیاز به برتری با ۲ پنالتی باشد؟ این قانون را از والیبال و تنیس وام میگیریم و برای اجرای آن نیاز است بازیکنان نزدیک محوطه جریمه بایستند تا مدت زمان شلیک ضربات پنالتی به مدت زمان برگزاری مسابقه نزدیک نشود! استفاده از نوع مدرنتر قانون شفیلد و دروازههای بزرگتر در وقتهای اضافه میتواند راه حل جالبی باشد.
۴ امتیاز برای هر برد
یکی از تغییرات مهم و بنیادی فوتبال در نیم قرن اخیر تغییر امتیازات پیروزی در یک مسابقه از ۲ به ۳ بود که منجر به افزایش اهمیت پیروزی در مسابقات فوتبال شد. در عصر جدید فوتبال صعود به دور حذفی با کسب ۳ تساوی از ۳ مسابقه دور گروهی یک تورنمنت تقریباً غیرممکن است. در اکثر ورزشها مساوی وجود ندارد و نتیجه تساوی معمولاً با روح جنگندگی و رقابت ورزشی در تضاد است. تلاش برای کمتر کردن نتایج مساوی که کمتر مورد علاقه هواداران است شاید با افزایش امتیازات برد به نتیجه برسد. اعطای ۴ امتیاز به تیم برنده در هر مسابقه، تساوی را از «یک امتیاز ارزشمند» به «از دست دادن ۳ امتیاز مهم» تبدیل میکند؛ به عبارت سادهتر اگر برنده نشوی عملاً بازنده خواهی بود. اجرای این قانون در گروههای ۴ تیمی تغییر خاصی ایجاد نمیکند. همچنان ۲ پیروزی به معنی صعود قطعی نیست و ۲ برد و یک تساوی صدرنشینی را قطعی نمیکند. شانس زیر یک درصدی صعود با ۳ تساوی هم (در صورت تساوی در تمام مسابقات گروه) حفظ میشود اما در لیگهایی که با حضور تیمهای متعدد برگزار میشود اوضاع فرق میکند. قهرمانهای زیادی در صورت اجرای این قانون جابهجا خواهند شد. البته تساوی همیشه هم کسلکننده نیست. صفر امتیاز برای ۲ طرف تساوی بدون گل شاید معقولتر به نظر برسد! گل خوردن و باختن با تساوی اعصابخردکن تفاوتی نخواهد داشت. یک قانون پیشنهادی عجیبتر این است که به پیروزیهای پرگلتر امتیاز بیشتری داده شود! مشخص است که مشابهی برای این موضوع در هیچ ورزشی سراغ نداریم.
ضربه آزاد به جای پرتاب اوت
تیم مهاجم در نزدیکی محوطه جریمه حریف توپ را به بیرون میزند و مالکیت توپ از طریق پرتاب در اختیار تیم مدافع قرار میگیرد. فشار و پرس بازیکنان حریف در این شرایط به گونهای است که مدافعان فرصت مناسبی برای به جریان انداختن بازی ندارند و توپ معمولاً یا لو میرود یا با ضربه بلند و بیهدف به میانه زمین فرستاده میشود، در حالی که چون بازیکنان مهاجم توپ را به بیرون زدهاند باید موقعیت مالکیت در اختیار تیم مدافع باشد. ضربه آزاد به جای پرتاب اوت سادهترین پیشنهاد ممکن است. اتفاقی که در فوتسال رخ میدهد و در فوتبال ساحلی اختیاری است. آرسن ونگر از مدافعان این طرح است.
مسابقه ۶۰ دقیقهای
اتلاف وقت در مسابقات فوتبال به گونهای است که در جریان بودن توپ برای ۳۰ دقیقه در هر نیمه به یک هدف آرمانی تبدیل شده. محاسبه زمان فعال احتمالاً تجربه جالبی برای هواداران فوتبال نخواهد بود و تغییر بزرگی به شمار میرود؛ حتی اگر مانند فوتبال ساحلی تنها هنگام قطع کامل بازی با سوت داور زمان متوقف شود نه هنگام بیرون رفتن توپ از زمین. در حال حاضر داور چهارم مسئولیت محاسبه اوقات تلفشده را دارد و شاید نیاز باشد داوران VAR در کنار زمان اصلی، بازی را با زمان فعال دنبال کنند و اختلاف زمان فعال بازی در هر نیمه با ۳۰ دقیقه مدنظر را به اطلاع داوران اصلی برسانند.
درخواست ورود VAR
سیستم بازبینی ویدئویی با وجود تمام محاسن خود منجر به انجام برخی تصمیمات بحث برانگیز هم شده. ضمن اینکه تمام خطاها بررسی نمیشود؛ خطاهایی که ممکن است در بافت مسابقه به تغییر نتیجه منجر شود؛ مانند کرنر اشتباهی که به گل حریف ختم میشود.
شاید بهتر باشد که مانند بسکتبال، کریکت، والیبال و تنیس فرصتهای محدود درخواست بازبینی ویدئویی در اختیار سرمربیان قرار بگیرد که این جدا از بازبینی صحنههای حساس توسط تیم داوری است.
دشوار شدن پنالتی
بیش از ۷۰ درصد ضربات پنالتی در فوتبال به گل تبدیل میشود و به نظر میرسد ضربات پنالتی برتری غیرمنتظره و نسبتاً ناعادلانهای به تیمها هدیه میدهند. برخلاف هندبال یا بسکتبال گلهای کمی در زمین به ثمر میرسد و این یعنی یک ضربه پنالتی میتواند سرنوشت بازی را تغییر دهد و علاوه بر نتایج بازیها، جدول گلزنان را هم به هم بزند. دلیل اعلام پنالتی گاهی اوقات خندهدار به نظر میرسد. بهتر نیست که پنالتی تنها در صورت جلوگیری از موقعیت جدی گلزنی یا خطا در محوطه ۶ قدم اعلام شود؟ شاید عقبتر بردن نقطه پنالتی به فاصله ۱۲ قدمی دروازه در دشوار کردن کار مهاجمان برای تبدیل ضربه به گل اثرگذار باشد. در صورت عقب رفتن نقطه پنالتی قوس بزرگتری روی محوطه جریمه کشیده خواهد شد. دیگر این است که فقط بازیکنی که روی او خطا انجام گرفته قادر به شلیک ضربه پنالتی باشد. قانونی مشابه بسکتبال که تعادل جالبی در صحنه پنالتی ایجاد میکند.
دروازههای کوچک و بزرگ
از زمانی که استانداردهای ارتفاع و طول دروازه فوتبال تعیین شده، قد متوسط مردان در سراسر جهان به طور میانگین ۱۱ سانتیمتر افزایش پیدا کرده. بهتر نیست که متناسب با افزایش قد میانگین دروازهبانان، ابعاد دروازه نیز تغییر کند؟ به گونهای که شوتهایی که در حال حاضر با برخورد به تیر دروازه راهی درون آن نمیشوند، همه به گل بدل شود. اتفاق مهمتری که از ضرورتهای جهان فوتبال به شمار میرود کاهش ابعاد دروازه در فوتبال زنان است. قد زنان به طور میانگین ۱۵ سانتیمتر کمتر از مردان است و ابعاد دروازه تناسبی با قد سنگربانان فوتبال زنان ندارد. موضوعی که با اعتراض همیشگی چهرههای مطرح فوتبال زنان همراه شد اما به دلیل نیاز به سرمایهگذاری شدید در سرتاسر جهان، اجرای آن دور از دسترس است. با کاهش ابعاد دروازه باید ابعاد محوطه جریمه و به دنبال آن کل زمین هم کاهش پیدا کند تا تناسب و تعادل هندسی زمین حفظ شود.
رفع ترافیک ۶ قدم
تنها ۱.۳ درصد کرنرها در مسابقات این روزهای فوتبال به گل تبدیل میشود که یکی از علتهای آن تجمع بازیکنان در دهانه دروازه است. خلوت کردن محوطه مقابل گل هنگام کرنر شاید راه مناسبی برای خطرناکتر ساختن کرنرها باشد؛ تنها ۵ مدافع و مهاجم حق حضور در ۶ قدم را خواهند داشت. در مسابقات بسکتبال هر بازیکن مهاجم (در NBA بازیکنان هر ۲ تیم) تنها ۳ ثانیه حق حضور مداوم در منطقه رنگی زیر سبد را دارند.
تعویضهای نامحدود و چرخشی
افزایش تعداد تعویضهای مجاز در هر مسابقه در لیگ برتر ابتدا با مخالفت باشگاههایی که نیمکت قدرتمند ندارند مواجه شد اما در ادامه به تصویب رسید. شاید در آینده فوتبال مانند دیگر ورزشهای تیمی تعویضهای نامحدودی انجام شود که البته یکی از پیشنیازهای آن محاسبه زمان فعال بازی است. در فوتبال آمریکایی هنگام حمله و دفاع و حتی هنگام زدن یا دریافت شوت، تیم کاملاً متفاوتی به شکل تخصصی در زمین حاضر میشود. در فوتبال اما برعکس اکثر ورزشهای تیمی دیگر، بازیکنان بیرون کشیده شده حق بازگشت به زمین را ندارند. موضوعی که ممکن است در آینده تغییر کند و متناسب با تغییر جریان بازی بازیکنان به زمین برگردند.
فقط کاپیتان حق اعتراض دارد
دوره شدن داور هنگام اعلام تصمیمات مهم با ابتکار سیستم بازبینی ویدئویی کمتر دیده میشود اما داوران فوتبال ابدا به اندازه داوران تنیس و والیبال مورد احترام نیستند. فیفا در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد تنها کاپیتانهای ۲ تیم حق صحبت با داور و اعتراض به او را دارند. این قانون البته خیلی زود به فراموشی سپرده شد.
اخراج موقت
اخراج موقت بازیکنان که در بسیاری از بازیهای تیمی مانند هاکی روی یخ، یا فوتبال ساحلی معمول است، با الهام از راگبی به ردههای سنی فوتبال انگلیس هم کشیده شد و اخراج ۱۰ دقیقهای در بازیهای ۹۰ دقیقهای و اخراج ۸ دقیقهای در بازیهای کوتاهمدتتر امری معمول است. بهتر نیست خطاهای فوتبال به چند درجه شدت تقسیم شوند و بازیکنانی که مرتکب خطاهای سبک میشوند با اخراج موقت تنبیه شوند؟
برای ثبت نظر خود وارد شوید.