نسل آینده تیم ملی فوتبال آلمان؛ ژرمنها در اندیشه بازگشت
به گزارش فوتبال 360، این مردم شکست میخورند، تحقیر میشوند، تحت فشار قرار میگیرند اما تسلیم نمیشوند. آلمانیها باختن همه چیز و خاکستر شدن و برخاستن از زیر خاکستر را در بهترین حالت ممکن بلدند و باخت برای آلمان هرگز به معنی تمام شدن نیست. نه تنها تمام شدن بلکه شکست در دیدگاه ژرمنها به معنی در سایه قرار گرفتن و تمام شدن دوران بزرگی و اوج هم نیست. ققنوس فوتبال این کشور از خاکستر خود ققنوس دیگری را میسازد که قرار است باز هم آسمان را پهنه پرواز بلند و بیمثالش کند. اکنون روزهای شکستهای تحقیر آمیز ژرمنها را سپری میکنیم و طولانی شدن این دوران به درازای 2 جام جهانی نشان از نزدیک بودن فاز نهایی عملیات نجات و تولد دوباره از میان این شکستها دارد. نسل آینده تیم ملی آلمان مثل نسلهای آینده همیشگی فوتبال این کشور باز هم نوید قدرتمند شدن دوباره ژرمنها را میدهد. برنامهریزی، انجام دقیق برنامه و رسیدن به موفقیت تبحر ویژه مردمانی است که شکست در 2 جنگ جهانی و سقوط دیوار برلین هم آنها را از انجام چنین روندی منصرف نکرد.
دروازهبان؛ پروژه سخت جانشینی بزرگان
تا هر کجای تاریخ فوتبال که میخواهید، جستجو کنید و مطمئن باشید آلمانیها همیشه یک دروازهبان بزرگ در ترکیب خود داشتهاند. از سپ مایر افسانهای بگیرید تا آندریاس کوپکه و از الیور کان متعصب و ترسناک مرور کنید تا مانوئل نویر صاحب سبک و ساختار شکن، دروازه آلمان بدون سنگر امن نمیماند. همین رویکرد معرفی همیشگی دروازهبانهای بزرگ کار نوجوانان و جوانان مستعد پوشیدن پیراهن شماره یک تیم ملی را برایشان دشوار میکند و رقابتی سرسخت را برای ایستادن درون چارچوب دروازه ژرمنها به وجود میآورد. رقابتی که با نزدیک شدن پایان دوران مانوئل نویر و همچنین به پا به سن گذاشتن مارک آندره ترشتگن مدعیانش را رفته رفته میشناسد. تا اینجای کار سنگربان نوجوان و 192 سانتیمتری اشتوتگارت شاخصترین گزینه برای سالهای آینده تیم ملی است. دنیس سایمن 17 ساله از همین حالا مورد توجه بزرگان قاره سبز قرار گرفته و سابقه مناسبی از حضور در ردههای سنی تیم ملی هم دارد. او برای پوشیدن پیراهن شماره یک تیم ملی کشورش باید با لوکا پودلچ 18 ساله از شالکه رقابت کند. آنها تا همین جا هم رقابتی شبیه به رقابت ترشتگن و نویر را برای بازی در ردههای سنی تیم ملی داشتهاند که این رقابت به نفع دنیس سایمن در جریان بوده است. میراث بزرگ مایر، شوماخر، کوپکه، کان و نویر اکنون در آستانه تحویل به مدعیان جدید قرار گرفته و یقینا مربیان این 2 مدعی قرار گرفتن درون دروازه ژرمنها آنها را از اهمیت و جایگاه ویژه این میراث باخبر میکنند. برای رونمایی از این 2 استعداد احتمالا باید منتظر جام جهانی بعدی باشیم؛ اگر تا آن زمان مدعی دیگری به ثبات درون دروازه تیم ملی آلمان نرسد.
خط دفاعی؛ نیازمند کار بیشتر
خرده گرفتن و انتقاد کردن از برنامهریزی آلمانیها کار حساس و دقیقی است اما با نگاهی به لیست مدافعان نوجوان مطرح شده برای آینده تیم ملی فوتبال این کشور و مقایسه آن با مدعیان بازی در سایر نقاط زمین در مییابیم قهرمان 4 دوره جام جهانی باید نگاه ویژهتری به خط دفاعیاش در آینده داشته باشد. در طول تاریخ بارها آلمان را با ضعف سرعت در میانه خط دفاعی مواجه دیدهایم و استعدادهای جدید هم این ضعف را دستکم تاکنون پوشش ندادهاند. پل شول 193 سانتیمتری از آکادمی بایرن مونیخ یکی از جدیترین مدعیان پوشیدن پیراهن تیم بزرگسالان کشورش در سالهای آینده به شمار میرود. این بازیکن در میانه دفاع رقیبی به بزرگی نماندی کالینس 19 ساله دارد. کالینس به مراتب آزمودهتر از شول است و سابقه بیشتری از بازی در تیمهای ردههای سنی آلمان دارد. ضمن اینکه تراکم بازیکنان بزرگ در مونیخ و تعداد کمتر ستارههای شاخص در دورتموند، شانس بازی کالینس را هم نسبت به رقیبش بیشتر نشان میدهد. این 2 بازیکن البته میتوانند در کنار یکدیگر زوج آینده خط میانی تیم ملی آلمان را تشکیل دهند؛ اگر فیلیپ شولز، مدافع 18 ساله و مورد توجه تیم ماینس از آنها سبقت نگیرد. برتری شولز نسبت به 2 استعداد ذکر شده دیگر، حضور او در پستهایی جلوتر از دفاع میانی و بازی به عنوان هافبک دفاعی است. در سمت چپ خط دفاعی، آلمان وضعیت قابل قبولی برای آینده را پیش رویش میبیند. لوکا نتس و تام روثه 2 مدعی پر کردن جای امثال فیلیپ لام هستند. نتس با 20 سال سن و سابقه 62 بازی در بوندسلیگا گوی سبقت را از رقیبش ربوده و به ترکیب تیم ملی نزدیکتر است اما روثه هم روی قابلیتهای دورتموند برای پرورش استعدادها حساب میکند و یقینا ترکیب اصلی تیم ملی را به راحتی در اختیار نتس قرار نمیدهد. در دفاع راست وضعیت مطلوب نیست و هنوز هیچ بازیکن نوجوان یا جوانی به اندازه استعدادهای دیگر نقاط زمین مطرح نشده است. آلمانیها تا اینجا الیاس بائوم 18 ساله از فرانکفورت را به عنوان مدعی پست مدافع راست برای آینده تیم ملی میبینند و این بازیکن منتظر فرصت پیدا کردن برای بازی در تیم بزرگسالان باشگاهش است. به نظر میرسد تراکم و توازن در خط دفاع آلمان برای آینده نیازمند کار بیشتر و مرور دقیقتر برنامهریزیها باشد و ژرمنها باید هر چه زودتر به فکر پر کردن لیست استعدادهای جوان و نوجوان خود برای آینده دفاع تیم ملی بیفتند.
خط میانی؛ تراکم مورد انتظار
فوتبال آلمان را به عنوان فوتبال ماشینی میشناسیم. نه از این جهت که مثل یک ماشین خلاقیت چندانی نداشته باشد، بلکه از این نقطهنظر که مثل یک ماشین مجهز به هوش مصنوعی تمام برنامههای تاکتیکی را با چاشنی خلاقیت به دقیقترین شکل ممکن پیاده میکند. خط میانی آلمان در دوران اخیر با ظهور ماشینهای خلاق و دقیقی مثل تونی کروس، باستین شوناشنایگر و یوشوا کیمیش و در گذشته با درخشش ستارههایی مثل لوتار ماتیوس، میشائیل بالاک، اشتفان افنبرگ، برند شوستر، آندریاس برمه، فلیکس ماگات و دیگر هافبکهای بزرگ، پروژه جانشینی این ستارهها را سخت جلوه میدهد. با این حال آلمانیها مرد کارهای سخت هستند و با تبحر در ساخت ماشینهای خلاق باز هم لیست پر تراکمی از هافبکهای نوجوان را برای معرفی به تیم ملی در آینده رونمایی میکنند. نوئل انکیلی هافبک 17 ساله بایرن مونیخ در رده سنی کمتر از 17 سالههای تیم ملی یک رکن بدون جانشین به شمار میرفت و اکنون هم مشغول پرورش قابلیتهایش در پست هافبک دفاعی برای تیم ملی بزرگسالان است. انکیلی در این پست تنها نیست و تام بیشوف کاپیتان تیم زیر 19 سال آلمان را هم به عنوان رقیب پیش روی خودش میبیند. البته گرایش بیشوف به حمله بیشتر از انکیلی است اما پست آنها نزدیک به یکدیگر ارزیابی میشود و فعلا به عنوان هافبک میانی توپ میزنند. با کمی عبور از هافبکهای با گرایش تدافعی به ترافیک بزرگی از استعدادها در پست هافبک هجومی برمیخوریم. آلمانیها در این پست برای سالهای آینده نه یک رقابت بلکه یک جنگ را پشت سر میگذارند. جمال موسیالا همین حالا هم با 20 سال سن آنقدر درخشیده که قیمتش حدود 110 میلیون یورو ارزیابی شده و جایگاه خودش را مستحکم میبیند. البته قابلیت بازی موسیالا در دیگر پستهای هجومی تیم این امید را به دیگران میدهد که باز هم برای پوشیدن پیراهن تیم ملی آلمان به عنوان هافبک هجومی در تلاش باشند. فلورین ویرتز، جدیترین مدعی این پست و اصلیترین رقیب موسیالا به شمار میرود که مورد توجه منچسترسیتی قرار دارد. او هم سابقه 12 بار بازی برای تیم ملی را با همین سن و سال کم دارد و به عنوان یک پدیده میداندیده و آزموده شده شناخته میشود. نواح درویش از بارسلونا و پل ونر از آکادمی بایرن مونیخ هم دیگر مدعیان این پست هستند و ادعاهای خاص خودشان را برای ثابت شدن در ترکیب آینده تیم ملی دارند. خط هافبک آلمان برای آینده تا بن دندان تجهیز شده و کمترین نگرانی برای ژرمنها در این قسمت از زمین وجود دارد.
خط حمله؛ زرد مثل دورتموند
بدون تردید این آرزوی آلمانیهاست که یک بار و فقط بار دیگر شاهد ظهور فوقستارهای مثل گرد مولر افسانهای در خط حمله خود باشند یا مهاجم چارچوبشناس دیگری مثل میروسلاو کلوزه از راه برسد و در جامهای جهانی در زمینه گلزنی رکوردشکنی کند. از طرفی میدانیم آلمانیها برای آرزوهای بزرگ خود تدارک ویژه میبینند و دست از تلاش برنمیدارند. تاج و تخت گرد مولر و جایگاه کلوزه این بار توسط نوجوانان تیم رقیب بایرن مونیخ تهدید میشود و دورتموند به شدت در حال پرورش مهاجمان آینده فوتبال آلمان است. زنبورها در حال حاضر 3 مدعی بزرگ قرار گرفتن در خط حمله تیم ملی آلمان را در اختیار دارند و در حال رونمایی از کریم آدیمی 21 ساله، میدان دادن به یوسوفا موکوکو 18 ساله و پرورش پاریس برنر 17 ساله هستند. آمار گلزنی موکوکو در ردههای سنی را بارها مرور کردهایم و اغلب هواداران فوتبال آلمان او را میشناسند. اکنون باید اضافه کنیم پاریس برنر در 18 بازی برای رده سنی کمتر از 18 سال تیم آلمان 15 بار موفق به گلزنی شده و قابلیتهای خودش را به اثبات رسانده است. آدیمی هم فصل گذشته 6 بار موفق به گلزنی در بوندسلیگا شد اما مصدومیت برایش دردسرهای زیادی به وجود آورد. ضمن اینکه این بازیکن هنوز برای انتخاب پست اصلی با تردید مواجه است و کادر فنی دورتموند میخواهد بفهمد باید از سرعت او به عنوان بال راست یا چپ خط حمله بهره ببرد یا اینکه از شم گلزنیاش برای پست مهاجم کلاسیک استفاده کند. بایرن مونیخ هم بیکار نبوده و آرون ایبراهیمویچ را به عنوان ایبراهیمویچ بعدی دنیای فوتبال در دست پرورش دارد. این بازیکن که در پست بال چپ بازی میکند، فعلا به صورت قرضی به فروزینونه پیوسته اما سابقهای طولانی و مفید از بازی برای ردههای سنی ژرمنها داشته و مدعی پوشیدن پیراهن تیم بزرگسالان به شمار میرود. از آسان اودراگو، هافبک مهاجم گلزن و آیندهدار شالکه نباید غافل شد. او میتواند پشت سر مهاجم اصلی و در پست مهاجم سایه مفید باشد. لورن اولریچ هم ستاره جوان دیگری است که از اشتوتگارت معرفی شده و میتواند با سرعت قابل قبول و توانایی حمل توپ و جا گذاشتن بازیکنان حریف در قسمتهای مختلف خط حمله و به ویژه در پست بال چپ به میدان بیاید و خاطره مسعود اوزیل را برای آلمانیها زنده کند. در خط حمله هم نگرانیها به حداقل رسیده و نسل آینده ژرمنها در این قسمت زمین هم مستعد درخشش در رقابتهای بزرگ بعدی هستند.
جوانگرایی؛ فرمول حیاتی تیم آلمان
آنها طعم 2 شکست بزرگ را در 2 جام جهانی چشیدهاند و این شکستها در سایه اعتماد به مهرههای سابق اتفاق افتاده است. فوتبال آلمان برای ظهور دوباره قدرتش و برای پس گرفتن جایگاه سابق باید دست بجنباند و هر چه زودتر به استعدادهای جوان و نوجوان میدان بدهد. اسامی ذکر شده در صورت تجربه میادین بزرگ میتوانند برای جام جهانی بعدی آلمان به عنوان بازیکنانی آزمون پسداده، پیراهن تیم ملی را بپوشند و باز هم ققنوس فوتبال آلمان را از زیر خاکستر شکستها و سوختنهای مکرر به سلامت بیرون بیاورند. شاید در رابطه با هر تیم ملی دیگری ممکن بود کمی تردید داشته باشیم اما تاریخ ثابت کرده آلمانها باز هم بلند میشوند و باز هم در آسمان مستطیل سبز پرواز خواهند کرد. ققنوس یا عقاب، فرقی نمیکند، فقط مطمئن هستیم پرواز بعدی ژرمنها باز هم با شکوه خواهد بود.
*حسین سعیدی نیکو