فلیکس، همچنان دارای نوسان؛ فرصتهایی که رو به اتمام است
به گزارش فوتبال 360، برخی از افراد در بارسلونا تمام تابستان را مشتاق پیوستن ژائو فلیکس بودند. استعداد 24 ساله و از همهجا راندهشده در مصاحبهای تاریخی و در زمانی که به تیمهای پایه اتلتیکومادرید تبعید شده بود، صراحتا گفت میخواهد اتلتیکو را ترک کند و همچنین گفت بارسلونا همیشه در رویاهایش قرار داشت. در روزهای پایانی وقتی هر 2 طرف به این انتقال ناامید شده بودند، توافق بالاخره شکل گرفت و در یک معرفی دراماتیک، او گویی با نسخه جوانتر خود صحبت میکرد و به خوبی نشان داده شد رویایی بزرگ برایش به حقیقت پیوسته است.
فلیکس حالا در رویایش زندگی میکند و اگر بخواهیم منطق، علاقه، استعداد و تمام عوامل را برای شکوفا شدن را در کنار بخواهیم، شاید اینجا در ظاهر بهترین نقطه برای پیشرفت و بازگشت به روزهای طلایی است. چیزی که از فلیکس میبینیم همان نسخه 4 سال اخیر است و تفاوتهای چندانی با گذشته ندارد و گویی بازهم نمیتواند انتظارات را برآورده کند.
چه شد که بازیکن پرتغالی به بارسا پیوست؟
مهمترین عامل را شاید در این انتقال، بتوانیم علاقه عجیب ژائو به بارسا بدانیم اما داستان شاید کمی طولانیتر از همین یک جمله باشد. اگر بخواهیم گزارشها را باور کنیم، ژاوی واقعا فلیکس را نمیخواست. اولویتهای سرمربی اسپانیایی در اصل جانشینی برای سرخیو بوسکتس بود و در کنار آن یک دفاع راست و یک بازیکن مهاجم یا با قابلیتهای هجومی! اولویت ژاوی کاملا روی لیونل مسی متمرکز شد اما بعد از پیوستن او به اینترمیامی، فرصتها رو به اتمام بودند.
از طرفی خوان لاپورتا، یکی از طرفداران قدیمی فلیکس نام داشت. او اصرار عجیبی روی آمدن فلیکس به بارسا داشت و رابطه فوقالعاده خوب با خوخه مندس، این معامله را برایشان نهایی کرد. ژاوی خیلی به این انتقال خوشبین نبود و فکر میکرد نوسانات ژائو شاید کار دست تیمش بدهد. البته او به استعداد عجیب این بازیکن هجومی پرتغالی واقف بود و در روزهایی که چارهای جز قبول کردنش نداشت، به این انتقال پاسخ مثبت داد.
در شهر مادرید او به گزینهای تمام شده برای باشگاه بدل شده بود و اتلتیکو میخواست به هر صورتی، رابطهاش با این بازیکن را پایان دهد. بارسلونا توان مالی مناسبی نداشت و پیشنهاد انتقال قرضی بدون بند خرید اجباری را ارسال کرد. اتلتیکو مادرید پیشنهاد را پذیرفت و فلیکس برای رسیدن به رویای کودکی، بخش زیادی از دستمزدش را بخشید تا در بارسلونا بتواند حاضر باشد.
شروعی قوی، مانند همیشه
رابرت لواندوفسکی، پس از اینکه در 3 بازی اول خودش تنها یک گل به ثمر رساند در رسانهها و مطبوعات از سرمربی و موقعیتهای کم خودش شکایت کرد. او گفت: «گاهی اوقات ما با بازیکنان هجومی کافی بازی را آغاز نمیکنیم. من حامی مناسبی در ترکیب ندارم و بنابراین به دنبال بهترین راه حل برای تیم هستم. در بسیاری از بازیها شانس زیادی برای گلزنی برای من ایجاد نمیشود و من مجبور هستم خودم موقعیتها را ایجاد کنم. پس مشخص است دلیل عدم گلزنی چه چیزی است.»
شاید این انتقادات جالب به نظر نمیرسید اما کاملا صحبتهای منصفانهای بود. بارسلونا کم گل نزد اما واقعا لواندوفسکی موقعیتهای زیادی نداشت و در عوض او موقعیتهای گل را برای تیم ایجاد میکرد اما با ورود فلیکس اوضاع متفاوت شد.
گلهای آبیاناریها با ورود بازیکن پرتغالی بیشتر شد. فلیکس در اولین بازی خودش که بیش از 60 دقیقه در زمین حضور داشت، یک گل به ثمر رساند. در بازی بعدی او 2 گل زد و یک پاسگل داد. بازی سوم هم یک پاسگل به نام فلیکس ثبت شد و همزمان با او، اوضاع برای لواندوفسکی هم تغییر کرد. او در همین 3 بازی عالی فلیکس، توانست 4 گل و 3 پاسگل به نام خودش به ثبت برساند و اوضاع برای بارسلونا واقعا عالی به نظر میرسید.
همان نوسانات همیشگی
در روزهایی که بیشتر منتقدان تنها به تمجید از ژائو فلیکس میپرداختند، یک اسطوره رئال مادرید به اوضاع خوشبین نبود. در 18 سپتامبر و وقتی فلیکس یک شب رویایی در لباس رویاهایش را سپری کرد، گوتی در تلویزیون اسپانیا ظاهر شد و نکتهای عجیب را به زبان آورد. صحبت گوتی به این جمله خلاصه میشود که: «60 دقیقه برای من و هیچ کس ارزش ندارد، او باید یک سال تماشایی باشد تا باورش کنیم.»
شاید در آن زمان این صحبت مخالفان زیادی داشت و همه از روزهای بینظیر فلیکس میگفتند اما دشمن سابق دقیقترین نکته را به زبان آورد. فلیکس همیشه دورانهای خوب اینچنینی را پشت سر گذاشته بود اما هیچوقت در تمام یک فصل نتوانسته تاثیرگذار باشد و به اصطلاح کار را برای تیمش درآورد. گوتی آینده را دیده بود و میدانست فلیکس باید تلاش بیشتری داشته باشد تا همیشه خوب باشد اما شاید افراد زیادی به او توجه نکردند.
بعد از مدتی، زمان دراز شدن دست بلوگرانا به سمت فلیکس و درخواست کمک از ژائو فرا رسید. موج مصدومیت، خانه ژاوی را به نزدیکی ویرانی برد و از دست دادن لواندوفسکی، رافینیا، دییونگ و پدری، اوضاع بارسا را میتوانست بسیار پیچیده کند. زمان بازی رویایی برای تیم رویاها فرا رسید اما بازیکن پرتغالی دوباره به روزهای تلخ بازگشت. فلیکس هیچزمانی برای تیمهایش مرد روزهای سخت نبوده و بازهم این اتفاق در بارسلونا تکرار شد. حالا رسانهها شروع به تاختن علیه فلیکس کردند اما اگر این بازیکن به صحبتهای دوستانهی دشمن باشگاه توجه میکرد، شاید میتوانست نتیجه روزهای سخت را تغییر دهد.
چرا این چرخه ادامهدار میشود؟
فلیکس اولینبار نیست که دچار چنین مشکلی میشود. در واقع مطابق الگویی، این اتفاق در هر دوره برای او وجود دارد. یک فصل جدید از راه میرسد، چند بازی تماشایی از او میبینیم، چند گل و پاسگل از او به ثبت میرسد و سپس به قهقرا میرود. چند هفته تیترهای عجیب از او در رسانهها پخش میشود و دوباره زیر باد انتقادات قرار میگیرد و دوباره این چرخه ادامهدار میشود.
اگر به متن دقت کرده باشد تا این لحظه هیچ پست دقیقی برای او مشخص نکردیم و او را بال، مهاجم، هافبک یا مختص به هر پست دیگری معرفی نکردیم. در واقع موضوع اصلی شاید همین موضوع باشد، اگر به سبک بازی او دقت کنید، نمیشود پست دقیقی برایش مشخص کرد. او نه یک بال تخصصی است، نه یک مهاجم کامل، نه یک هافبک هجومی و نه هیچکدام از پستها به صورت تکبعدی! فلیکس باید در زمین آزاد باشد. او شاید در تمام این پستها بازی کند، شاید بتواند موقعیتهای زیادی ایجاد کند و گلزنی داشته باشد اما یک شرط برایش وجود دارد. نباید او را به یک پست محدود کنید!
شاید بسیاری از کارشناسان و مربیان، ژائو را با پست مهاجم کاذب بشناسند اما این هم میتواند صحیح نباشد. در واقع مربی باید مشخص کند آزادی او در زمین به چه میزان است. میبینیم در پرتغال، مربیان او را به راحتی میشناسند و آزادی عمل مناسب همیشه در اختیارش قرار میگیرد. در اتلتیکو، دیگو سیمئونه، اوایل این موضوع را تا حدودی رعایت میکرد و آزادی عمل به بازیکن اجازه میداد تا خودش را بهراحتی بروز دهد اما تفکرات این مربی با خاصیتهای این بازیکن در ادامه دچار تضاد شد و دیگر او نمیتوانست به خوبی برای تیمش کار کند. در چلسی همین اتفاق افتاد. او اوایل کار آزادی عمل بیشتری داشت اما بعد از مدتی، تیم مشکلاتی داشت که فلیکس مجبور به داشتن آزادی عمل کمتر و چرخه افول دوباره در او پدیدار شد. در بارسلونا و وقتی مصدومی در تیم نبود، این اتفاق دوباره شکل گرفت و بعد از مصدومیت بازیکنان بزرگ، فلیکس دوباره محدود به کارهایی خاص در زمین و دچار افت کیفیت شد.
در واقع مربیانی که با ژائو فلیکس کار میکنند باید بدانند او مملو از قابلیتهاست اما در صورتی که او را محدود به پستی مشخص نکنید! فوتبال باشگاهی همیشه پر از اتفاقات است. گاهی نیاز به تغییرهای تاکتیکی میشود و هر کسی مربی است باید این موضوع را در مورد فلیکس کاملا بشناسد.
ژاوی مربی مناسبی برای اوست؟
در چلسی دیدیم فرانک لمپارد برای استفاده از او دچار ابهام شده بود. برای فرانکی مشخص نشد او در چه پستی خوب است؛ در حالی که اگر تمام پستها را در اختیارش قرار میداد، فلیکس عملکرد خوبی داشت. در بارسلونا چنین اتفاقی رخ داده است. شاید در بازی مقابل اتلتیکو، پسر سابق این باشگاه توانست مقابل خانه اصلی گلزنی کند و حالا اوضاع کمی بهتر به نظر برسد اما مشکلات همچنان وجود خواهد داشت و ژاوی باید به خوبی این موضوع را بداند.
پس از شروع خیرهکننده فلیکس، ژاوی از او به عنوان استعداد عظیم نام برد اما ژائو شاید همیشه چنین موجودی برای او نباشد. بسیاری از مربیان در بحرانها پستی مشخص را به هر بازیکن اختصاص میدهند و دیدیم در بارسلونا همین اتفاق رخ داد. این پست اختصاصی، او را تبدیل به یک مهره مرده در زمین کرد و احتمالا در ادامه هم شاهد چنین موضوعی باشیم. هیچ چیز در فوتبال قابل پیشبینی نیست اما شاید ژاوی مربی مناسبی برای این بازیکن نباشد.
کدام مربیان؟
بعد از طرح معضل و مشکل ژائو فلیکس، حالا باید ببینیم آیا جایی وجود دارد که او بتواند خوب عمل کند؟ شاید امروز پپ گواردیولا، یورگن کلوپ و انریکه از این نوع آزادی برای بازیکنانشان در هر شرایطی استفاده کنند.برای این مربیان فرقی نمیکند چه میزان محدودیت در ترکیب دارند. آنها فلسفهای را دنبال میکنند که برای چنین بازیکنانی بسیار خوب خواهد بود. در شرایط امروز، شاید فقط در دنیایی خیالی ببینیم منچسترسیتی یا لیورپول به دنبال او باشند و شاید تنها تیمی که برایش بتوانیم متصور شویم، پاریسنژرمن زیر نظر انریکه است. فوتبال قابل پیشبینی نخواهد بود اما احتمالا چنین تیمی و مربی، جایی باشد که ما دوباره بتوانیم ژائویی مانند ژائو فلیکس در بنفیکا را ببینیم.
آخرین فرصتها
فلیکس غرق در استعداد است و میتواند بازیکن تاثیرگذاری باشد. فوتبالیست حرفهای اما تنها نمیتواند با استعداد کار خودش را پیش ببرد و میبینیم بزرگانی مانند رونالدو و مسی تحت نظارت مربیان میتوانند به موفقیتها دست پیدا کنند. او اگر بازیکن حرفهای است، باید امروز ذهنیت و سبک بازیاش را تغییر دهد تا بتواند به عنوان بازیکن بزرگ در آینده شناخته شود.
همانند فلیکس، حضور در بارسلونای ژاوی شاید همچنان آرزوی بسیاری از بازیکنان فوتبال باشد که هرگز موقعیتی مانند این برای آنها شکل نمیگیرد. این بازیکن برای ماندن و اسطوره شدن در این باشگاه، موظف است خودش را تغییر دهد و همه بزرگان میگویند استعدادهای بزرگ باید قابلیت تغییر را در خود داشته باشند. اگر ژائو فلیکس 24 ساله کمی ذهنیتش را تغییر دهد و تلاش بیشتری کند، میتواند مهره تاثیرگذار تیم ژاوی شود اما در حال حاضر احتمالا آخرین فرصت او در حال سوختن باشد و آینده روشنی برای این بازیکن پیشبینی نمیشود.
برای ثبت نظر خود وارد شوید.