در آستانه داربی میلان؛ تقابل بورژوازی و طبقه کارگر
به گزارش فوتبال 360، «ما تیمی از شیاطین خواهیم بود. رنگهای ما قرمز مانند آتش و سیاه مثل ترسی است که در حرفان خود خواهیم داشت». این جمله را «هربرت کیلپین» انگلیسی، موسس باشگاه میلان در اولین روزهای تاسیس این باشگاه گفت و در حقیقت دلامدونینا هم از نتیجههای همین جمله است؛ وقتی قوانین بازیکنان خارجی، اینترناسیونال را تبدیل به رقیب همشهری میلان کرد و جمله سرآغاز اینتر اینگونه ادا شد؛ «این شب شگفتانگیز رنگهای تاج را به ما میدهد، سیاه و آبی در پسزمینهای از ستارهها. این شب باید بینالمللی (ناسیونال) نامیده شود چون ما برادران جهان هستیم».
رقابتی که با تکیه بر مجسمه معروف شهر میلان موسوم به «مادونینا»، دلامدونینا خطاب میشود و تاریخی از فوتبال، اسطوره، تفاوت فرهنگی و اجتماعی و حماسه را پشت سرش دارد. آنها اولین بار 116 سال پیش رو در روی هم ایستادند. اولین بازی با برد روسونری همراه شد. با این حال همه ابعاد رقابت اینتر و میلان هم فوتبالی نیست و دستکم شروع منازعه آنها ابعادی فرامتنی نسبت به فوتبال دارد.
تقابل طبقات اجتماعی

برای یک رقابت تاریخی که قدمتی بیشتر از یک قرن هم دارد طبیعی به نظر میرسد همه بحثها بر سر فوتبال نباشد. میلان نام مستعارش را از معنای پیچگوشتی و با اشاره به کارگر گرفته است. در مجموع آنها میخواستند نماینده طبقه کارگر در ایتالیا باشند. در سوی مقابل اینتریها از بدنه میلان جدا شده بودند و تمایل به استفاده از بازیکنان خارجی داشتند. آنها اصطلاحا طبقه بورژاوزی یا قشر مرفه آن زمان را نمایندگی میکردند. تفاوتها اگر چه در دهههای اخیر در این زمینه رنگ باخته اما در آغاز رقابت 2 تیم، هواداران میلان برای حمایت از باشگاه خود با وسایل نقلیه عمومی به ورزشگاه میآمدند و اینتریها با خواستگاه ثروتمندانه با موتور برای استقبال از مسابقات حاضر میشدند. شاید در این روزگار جدید هیچ اثری از این نزاع طبقاتی در بین 2 تیم نباشد و سطح داراییهای آنه نزدیک به هم ارزیابی شود؛ اما 2 تیم همچنان نامهای خود را حفظ کردهاند و هنوز هم پیرمردهای دنبالکننده دلامدونینا در میان بحثهای فوتبالی خود به این خاستگاه اشاره میکنند.
در روزهای سیاه و سفید

آنها دهها سال است به عنوان قدرتهای فوتبال باشگاهی ایتالیا شناخته میشوند. در گذشته معمولا از یک شهر برای داشتن 2 باشگاه ابر قدرت انتظار زیادی نمیرفت اما میلان در کنار لندن یکی از معدود شهرهای فوتبالی در اروپاست که از دیرباز قدرتهایی را در خودش جای داده و این قدرتها با وجود داشتن دورههایی از افت و خیز، همواره با همین مفهوم قدرت شناخته شدهاند. حتی عکسهای سیاه و سفید نبردهای میلان و اینتر روایتگر بازیهای بزرگی است که در تاریخ فوتبال باشگاهی ایتالیا ثبت شده و همچنان هم نتایج آن بازیها برای شمارش رویاروییهای 2 تیم معتبر به شمار میرود. دلامدونینا عکسهای سیاه و سفیدش هم دیدنی است و تصویر اسطورههایی مثل جوزپه مهآتزا برای نراتزوری و گونار نوردال را برای روسونری دارد.
تصاویر رنگی

با رشد تکنولوژی، مردم بیشتری در دنیا از داربی آبی و قرمز شهر میلان باخبر شدند و ابعاد آن را بیشتر دریافتند. 2 تیم هنوز و همواره دورههایی طولانی از اوج و افتخار را رقم میزدند و رقابت طولانی خودشان را با قدمت بیشتر همراه میکردند. میلانیها ترجیح میدهند دورن جدید و رنگی خود را بیشتر با تیم سال 1988 به خاطر بیاورند؛ وقتی آریگو ساکی هدایت ستارههایی مثل فان باستن، رود گولیت، کارلو آنچلوتی، فرانک رایکارد، پائولو مالدینی جوان و فرانکو بارزی را بر عهده داشت و این تیم را به قلههای افتخار رساند. میلان بخش زیادی از هواداران پرشمار عصر کنونی خودش را از میان بازماندههای شاهدان عینی تیم 1988 دارد. اینتر اما برای رقم زدن یکی از بهترین تیمهای تاریخش منتظر گرم شدن فوتبال در قرن بیست و یکم شد و در سال 2010 و با هدایت مورینیو و ستارههایی مثل خاویر زانتی، وسلی اسنایدر، دیگو میلیتو، پاتریک ویرا و لوسیو بام اروپا رافتح کرد و سهگانه برد. در مورد تاریخهای گذشته 2 تیم کافی است بدانیم خورشید این 2 تیم هرگز رنگ غروب را ندیده و همیشه و حتی در روزهای افت و افول هم اینتر و میلان با جمعیت سرشاری از هواداران به عنوان قدرتهای فوتبال ایتالیا شناخته شدهاند.
قرن بیست و یکم

شاید قضاوت کلی درباره مقایسه کارنامه و افتخارهای 2 تیم بزرگ شهر میلان در تاریخ یا حتی فقط در قرن بیست و یکم نیازمند دادههای بسیار دقیقی از شرایط 2 تیم و ارزش افتخارات آنها باشد و قصد چنین مقایسهای نداریم. با این حال در مورد عملکرد آنها از سال 2000 تاکنون ضمن تکرار گزاره همیشه بزرگ بودن آنها باید گفت؛ میلان در این قرن افتخارات اروپاییاش را گسترش داد و اینتر بیشتر در پی رسیدن به رقیب همشهری در قهرمانیهای داخلی بود. تقریبا هر 2 تیم هم در مسیرهای مجزا موفق بودهاند. میلان با تکیه بر افتخارات قدیمی و اضافه کردن 2 قهرمانی دیگر در لیگ قهرمانان هنوز دومین تیم پر افتخار این رقابتهاست و اینتر هم با افزدون 6 قهرمانی دیگر بر تعداد عناوینش در سریآ به 19 قهرمانی تیم همشهری رسید. قرن بیست و یکم برای دلامدونینا رقابتی به زیبایی رو در روی هم قرار دادن خاویر زانتی و پائولو مالدینی، هرنان کرسپو و آندری شوچنکو، دیدا و فرانچسکو تولدو، کاناوارو و نستا و تقابلهای ماندگار دیگری است که برای دوباره اتفاق افتادنش باید منتظر متولد شدن نسلهای جدید و ظهور دورههای جدید برای هر 2 سوی میدان باشیم. آنها همیشه راه و رسم دلبری از بینندگان این مسابقه را بلد بودند، مثل عکس روی کاستا کنار ماتراتزی. آنها به آتشی به وجود آمده توسط هواداران مینگرند و برهه جذاب دیگری از تاریخ رقابت 2 تیم را به تصویر میکشند.
میلان و اینتر اگر چه در میدان دلامدونینا به اندازه منازعه و حساسیت رقابت اینتر و یوونتوس یا در سطح دشمنی رم و لاتسیو با یکدیگر سر جنگ ندارند و برادران رقیب به شمار میروند اما رقابت برادرانه آنها ستون بزرگی از چیزی است که امروز به عنوان فوتبال باشگاهی جذاب ایتالیا میشناسیم و دوستش داریم.

