مغز متفکری که منچستر قدرش را ندانست؛ کاش به اطرافت بیشتر نگاه کنی!

به گزارش فوتبال 360، در لیگ قهرمانی انگلیس تیمی در رده سوم جدول قرار گرفته که شاید جایگاهش برای همه با سوالی بزرگ همراه باشد. این تیم سال قبل در سطح سوم انگلیس حضور داشت و حالا تبدیل به یکی از اصلی‌ترین کاندید‌های صعود به لیگ برتر شده است. شروع عصر جدید برای تیم کوچک ایپسویچ با یک انتقال مربی از منچستریونایتد آغاز شده است.

ایپسویچ تاون و شهامتِ بلندپروازی

در فصل 22-2021، نزدیک به 3 سال ایپسویچ به حضور در لیگ یک(سطح سوم لیگی) عادت کرده بود اما مدیران در روزهایی که پل کوک نتایج بدی را به دست نیاورده بود، تصمیمی جسورانه را عملی کردند که شاید هر باشگاهی توان انجام دادنش را نداشته باشد. باشگاه ریسک بزرگی کرد، سرمربی خود را در نیم‌فصل کنار گذاشت و یک کمک‌ مربی در حاشیه را روی نیمکت‌ و به عنوان سرمربی برگزیدند. در تیم‌های کوچک‌تر عموما استفاده از دستیاران مربیان تیم‌های بزرگ، کاری معمول است اما اخراج مربی در میانه فصل و انجام چنین حرکتی کمی از حالت منطقی خارج می‌شود.

 تصمیم سخت مدیران تا پایان فصل اتفاق خاصی را رقم نزد و این باشگاه که قبل از اخراج کوک در رده دهم جدول بود، فصل را در رده یازدهم جدول دسته سوم به پایان رساند اما نتیجه تصمیم در فصل بعدی خودش را نشان داد. شاید ایپسویچ زیرنظر مک‌کنا در آغاز شروع همکاری حرف زیادی برای گفتن نداشت اما با شروع فصل بعد همه چیز متفاوت بود و ایپسویچ از هفته سوم تا چهل و ششم جایگاهی پایین‌تر از سومی جدول کسب نکرد و لیگ در نهایت با مقام دومی و صعود دوباره به لیگ قهرمانی به پایان رسید. به نظر می‌رسید کیران مک‌کنا دیگر توانی بیشتری نداشته باشد و درجا زدن چند ساله در لیگ قهرمانی همانند گذشته برای ایپسویچ تکرار شود.

مک‌کنا را دست کم نگیرید!

کیران مک‌کنا همراه با کادر ژوزه مورینیو به منچستریونایتد اضافه شد و در نقش استعدادیاب فعالیت می‌کرد. در همان سال‌ها اما همه اعتقاد داشتند  این جایگاه برای او کوچک است و سپردن نقش سرمربی زیر 18 سال کمی فضای کارش را بیشتر کرد. میسون گرینوود زیرنظر او به تیم اصلی رسید و مک‌کنا استعداد فوتبالی او را پرورش داد. شاید اگر آن حواشی 2 سال قبل به وجود نمی‌آمد، منچستریونایتد و جهان یکی از قیمتی‌ترین و باکیفیت‌ترین مهاجمان را به خود می‌دیدند و کشف و پرورش چنین استعدادی از مک‌کنا آغاز شد. عملکرد عالی تیم او در رده زیر 18 سال به قدری خوب بود که این جایگاه هم برای او کوچک به نظر رسید و سولسشائر در لحظه ورودش، او را به عنوان دستیار انتخاب کرد.

او یکی از عوامل رشد تیم سولسشائر بود و پس از گذراندن 2 سال از 2016 تا 2018، کاملا منچستریونایتد را به سبک سنتی باشگاه برگرداند. همکاری او با سولسشائر و کریک توانست هر 3 نفر را به سطحی جدید برساند اما هرچه بود پایان خوبی رقم نخورد و به دوران خداحافظی با او نزدیک شدیم. 3 بازی همراه با کریک و نهایتا 3 بازی در کنار رانگنیک، تحمل او را به پایان رساند و همانند مایکل کریک و کمی بعد از او از سمتش کناره‌گیری کرد.

کیران مک‌کنا هدف بزرگی را در ذهن داشت و آن سرمربیگری برای یک تیم و نقطه اتصال با ایپسویچ شروع ماجرا بود. همانند یونایتدی‌ها که کم کم او را شناختند، لیگ‌های انگلیس  با این شخص به آرامی آشنا می‌شدند. ایپسویچ با 43 بازی در لیگ تنها 6 شکست را تجربه کرده و رده سوم آنها با یک بازی کمتر نسبت به رقبا تثبیت شده است. برد در بازی عقب افتاده باعث خواهد شد پسران مک‌کنا به فاصله 2 امتیازی صدر جدول برسند و رقابت جدی بین آنها، لسترسیتی و لیدز برای رسیدن به قهرمانی و صعود مستقیم به لیگ برتر وجود دارد.

کاش مدیران یونایتد شهامت داشته باشند...

همانند آکادمی باشگاه منچستریونایتد که پر از استعدادهایی همانند کوبی ماینو است در اطراف  باشگاه ایپسویچ، پدیده‌های بزرگی دیده می‌شوند. دنیای امروز و رسانه، علاقه زیادی به نام‌هایی شبیه به توخل، فلیک یا زیدان بزرگ دارد اما شاید مالکان تنها نیاز است نگاهشان را از دوردست‌ها به این مغزهای متفکر نزدیک خود جلب می‌کردند. هنوز هم هوادارانی، تجربه همراهی با گیگز، کریک یا افرادی همانند مک‌کنا را ترجیح می‌دهند و شاید نجات یونایتد تنها به دست افرادی رقم بخورد که قدم در مسیر فرگوسن می‌گذارند، نه اینکه سعی کنند تفکرات خود را به باشگاه القا کنند. تجربه فعلی و گذراندن بیش از یک دهه نشان داده هر بار باشگاه از مسیر اصلی خارج شده و به نام‌ها(چه بازیکنان و چه مربیان) روی آورده، پروژه به شکست انجامیده است.

شاید شهامت استفاده از نام‌های کمتر دیده شده اما منطبق بر اصول باشگاه بتواند منچستریونایتد را از خاکستر بلند کند و احتمالا این نگاه هنوز هم بین هوادارانی وجود داشته باشد. کاش تنها یک بار مدیران شهامت استفاده از افرادی مانند کیران مک‌کنا را در خود داشته باشند و به اصل خود بازگردند.