واکاوی علت درگیری هواداران صربستان و آلبانی در آلمان؛ سایه نفرت بر یورو!
30 خرداد 1403 ساعت 05:3813 نظر
حمایت آلبانیاییها از هولیگانیسم انگلیسی در مواجهه با صربستان، حاشیه اصلی روزهای ابتدایی یورو 2024 بود.
به گزارش فوتبال 360، ورود دستهجمعی هواداران انگلیس به رستوران محل تجمع صربستانیها، ساعاتی قبل از مسابقه ۲ تیم در هفته اول دور گروهی رقابتهای جام ملتهای اروپا به درگیری گروهی شدید و زخمی شدن چندین نفر انجامید که با مداخله پلیس گلزنکرشن، چندان خسارت جانی بر جای نگذاشت.
در این میان اما حمایت هواداران آلبانی از میهمانان انگلیسی در خاک آلمان، به نوبه خود جالب توجه و یادآور نفرتی به قدمت تاریخ شد. برای واکاوی دلیل حمایت آلبانیاییتبارها از هولیگانیسم انگلیسی در نزاع با مردمان کشور همسایه، آن هم در کشور آلمان، باید تاریخ 3 دهه اخیر اروپا را ورق زد.
با فروپاشی تدریجی جبهه شرق، بخصوص تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد دوباره آلمان، آینده مطلوبی برای دیگر کشورهای کمونیستی از جمله یوگسلاوی در تصور نمیگنجید؛ به خصوص آنکه پس از یک دوره بحرانهای سیاسی و اقتصادی، جنگهای سختی بین قومیتهای متفاوت در بالکان صورت گرفته بود. جنگهایی که در درجه اول بوسنی و هرزگووین، مناطق همسایه کرواسی و چند سال بعد کوزوو را تحت تأثیر قرار داد.
در این میان اما حمایت هواداران آلبانی از میهمانان انگلیسی در خاک آلمان، به نوبه خود جالب توجه و یادآور نفرتی به قدمت تاریخ شد. برای واکاوی دلیل حمایت آلبانیاییتبارها از هولیگانیسم انگلیسی در نزاع با مردمان کشور همسایه، آن هم در کشور آلمان، باید تاریخ 3 دهه اخیر اروپا را ورق زد.
یوگسلاوی، مجموعه نامتجانسِ ملیگرا
یوگسلاوی، کشوری بود گسترده شده از اروپای مرکزی تا بالکان، متشکل از مردمان گوناگونی که در درازای تاریخ، همواره با هم درگیریهایی داشتهاند و روی هم رفته، مجموعهای نامتجانس را از ۶ جمهوری تشکیل میدادند. ریشه اختلافات این سرزمینها به تشکیل پادشاهی یوگسلاوی، جنگ داخلی این کشور، تشکیل دولت مستقل کرواسی در بحبوحه اشغال نظامی یوگسلاوی به دست نازیها در جنگ جهانی دوم و نسلکشیهای سازمان یافته در این کشور به دست اوستاشه (حزب فاشیست کروات)، ایده صربستان بزرگ و رواج پدیده «پان اسلاویسم» در بالکان بازمیگردد.با فروپاشی تدریجی جبهه شرق، بخصوص تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد دوباره آلمان، آینده مطلوبی برای دیگر کشورهای کمونیستی از جمله یوگسلاوی در تصور نمیگنجید؛ به خصوص آنکه پس از یک دوره بحرانهای سیاسی و اقتصادی، جنگهای سختی بین قومیتهای متفاوت در بالکان صورت گرفته بود. جنگهایی که در درجه اول بوسنی و هرزگووین، مناطق همسایه کرواسی و چند سال بعد کوزوو را تحت تأثیر قرار داد.

پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم، یوگسلاوی به عنوان فدراسیون ۶ جمهوری با مرزهایی در امتداد خطوط قومی و تاریخی، شامل بوسنی و هرزگووین، کرواسی، مقدونیه، مونتهنگرو، صربستان و اسلوونی تشکیل شد. علاوه بر این، ۲ استان خود مختار به نامهای وویوودینا و کوزوو در صربستان تأسیس شدند. هر یک از جمهوریها، شعبه مخصوص خود را در حزب اتحادیه کمونیستهای یوگسلاوی و نخبگان حاکم داشتند و هرگونه تنش در سطح فدرال، برطرف میشد.
این کشور تا دهه ۸۰، تحت حاکمیت دیکتاتوری، یک دوره رشد اقتصادی قوی و ثبات نسبی سیاسی را تجربه کرد اما پس از مرگ رهبر این کشور «یوسیپ بروز تیتو» در سال 1980، سیستم ضعیف دولت فدرال نتوانست از پس مقابله با افزایش دردسرهای اقتصادی و سیاسی برآید.
درگذشت تیتو، آغاز بحران بالکان
در دوران 27 ساله حکومت یوسیپ بروز تیتو، ملی گرایی بهخوبی سرکوب میشد اما وقتی تیتو در سال 1980 از دنیا رفت، اوضاع تغییر کرد. اسلوبودان میلوشویچ، ملی گرای صرب در بلگراد به قدرت رسید و همزمان، کرواسی اولین انتخابات چند حزبیاش را پس از 50 سال برگزار کرد.
آلبانیاییهای کوزوو، خواستار اعطای وضعیت جمهوری خود مختار به این استان شده بودند. از طرف دیگر، تنشهای قومی بین آلبانیاییها و صربهای کوزوو در تمام طول دهه، روز به روز افزایش یافته بود که منجر به رشد مخالفت صربها با خود مختاری استانها و سیستم ناکارآمد فدرال در سراسر یوگسلاوی شد.
این مهم، مانعی برای منافع صربها تلقی میشد. در سال 1987، اسلوبودان میلوشویچ در صربستان به قدرت رسید و با تکیه بر پوپولیسم، کنترل کوزوو، وویوودینا و مونتهنگرو را به دست آورد تا حمایت بالایی از جانب صربها را برای سیاستهای تمرکز گرایانهاش داشته باشد.

میلوشویچ در این راه با مخالفت رهبران احزاب جمهوریهای غربی اسلوونی و کرواسی روبهرو شد اما در طول سال 1990، سوسیالیستها قدرت را در اولین انتخابات چند حزبی سراسری، به احزاب جدایی طلب تسلیم کردند؛ همه به جز در صربستان و مونتهنگرو. جایی که میلوشویچ و متحدانش پیروز شدند. شعارهای ملی گرایانه، از هر طرف به گوش میرسید.
معمای کوزوو
کوزوو یک سرزمین عمدتا آلبانیاییتبار است که پیش از اعلام استقلال، بخشی از صربستان بود. دولت صربستان تا کنون از به رسمیت شناختن کوزوو به عنوان یک کشور جدید امتناع کرده اما 104 کشور از جمله ایالات متحده و اکثر کشورهای غربی، استقلال کوزوو را به رسمیت شناختهاند.در طرف دیگر، روسیه، چین و ۵ کشور اتحادیه اروپا در کنار صربستان قرار دارند. همین بنبست باعث شده تا پس از فروپاشی خونین یوگسلاوی سابق در دهه ۱۹۹۰ میلادی، تنشها در منطقه بالکان همچنان پابرجا باقی بماند. اکثریت آلبانیاییتبارهای کوزوو که اغلب مسلمان هستند، کوزوو را کشور خود میدانند و صربستان را به اشغال آن و سرکوب دهها ساله مردم متهم میکنند.

شورشیان آلبانیاییتبار در سال ۱۹۹۸ قیام کردند تا کشور را از سلطه صربها خلاص کنند. پاسخ وحشیانه بلگراد باعث مداخله ناتو در سال ۱۹۹۹ شد و صربستان را مجبور کردند که از آن جا خارج شود و کنترل منطقه را به نیروهای بینالمللی حافظ صلح واگذار کند. هنوز هم حدود ۴۵۰۰ نیروی حافظ صلح در کوزوو مستقر هستند.
استقلال 16 ساله در مرکز بالکان
در حال حاضر کوزوو کشوری در حال توسعه به مساحت 10 هزار کیلومتر مربع با حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت و صنعتی کوچک است و جنایت و فساد در آن بیداد میکند. شهر میترویتسا در شمال کوزوو عملا به ۲ بخش آلبانیاییتبارها و صربتبارها تقسیم شده و ۲ طرف به ندرت با هم معاشرت دارند. در جنوب کوزوو هم مناطق کوچکی پذیرای جمعیت صربتبار است.تلاشهای دولت کوزوو برای اعمال کنترلهای بیشتر در شمال کشور معمولاً با مقاومت صربتبارها روبهرو میشود؛ به گونهای که وضعیت در ماههای اول سال جاری میلادی وخیمتر شد. در آن زمان، صربتبارهای شمال کوزوو از شرکت در انتخابات محلی در شمال امتناع و آن را تحریم کردند.
صربتبارهای شمال کوزوو به این هم بسنده نکرده و پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات، سعی کردند تا از ورود شهرداران تازه منتخب آلبانیاییتبار به دفاتر کارشان جلوگیری کنند. در این درگیری، حدود ۳۰ صلحبان ناتو و بیش از ۵۰ معترض صرب زخمی شدند.
رد خون در شرق اروپا
جنگ کوزوو که هنوز هم مناقشات بر سر آن حل نشده، یکی دیگر از نقاط تاریک عصر معاصر است. این جنگ، درگیری مسلحانهای در منطقه کوزوو بود و از ۲۸ فوریه ۱۹۹۸ تا ۱۱ ژوئن ۱۹۹۹ جریان داشت. در این جنگ، «ارتش جمهوری فدرال یوگسلاوی» که در آن هنگام شامل صربستان و مونتهنگرو میشد و پیش از جنگ کنترل آن منطقه را در اختیار داشت در یک سو و گروههای شورشی آلبانیایی تبارِ کوزوو با نام «ارتش آزادی بخش کوزوو» در سوی دیگر قرار داشتند. شورشیان کوزوو از ۲۴ مارس ۱۹۹۹ از پشتیبانی هوایی ناتو برخوردار شدند و در مقاطعی از جنگ، پشتیبانی زمینی ارتش آلبانی را هم داشتند.
ارتش آزادی بخش کوزوو در سال ۱۹۹۱ تأسیس شد و از سال 1995، عملیات نظامی خود را علیه پلیس صربستان آغاز کرد. افزایش قدرت شورشیانِ جدایی طلبِ کوزوویی و گسترش حملات آنها، موجب شد تا رئیس جمهور یوگسلاوی در اوایل سال ۱۹۹۸، نیروهای مسلح صرب را به منطقه وارد کند تا مناطق تحت تصرف چریکهای آلبانیاییتبار را از آنها باز پس بگیرند.

پس از اینکه درخواستهای جامعه بینالمللی برای پایان دادن به درگیریها مورد قبول دولت یوگسلاوی واقع نشد، ناتو با توجه به احتمال وقوع نسل کشیها در آن منطقه، تصمیم به مداخله مستقیم نظامی در حمایت از آلبانیاییتبارها گرفت. این نخستین جنگ ناتو در طول تاریخ حیات این سازمان نظامی بود و بر اثر جنگ در آن سالها، بیش از ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و بیش از یک میلیون نفر بیخانمان شدند.
جنگ انساندوستانه؟
ناتو عملیات خود را یک «جنگ انسان دوستانه» توصیف میکرد اما انتقادهایی هم از آن صورت گرفت چون هیچ یک از اعضای رسمی پیمان ناتو مورد حمله نظامی قرار نگرفته و مجوزی از شورای امنیت سازمان ملل برای این مداخله نظامی اخذ نشده بود.سرانجام در ۱۱ ژوئن ۱۹۹۹، جمهوری فدرال یوگسلاوی پذیرفت از کوزوو عقب نشینی کند و شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه ۱۲۴۴، حکومتی موقت به سرپرستی سازمان ملل را در کوزوو ایجاد کرد که در عمل به معنی جدایی این منطقه از یوگسلاوی بود. از آن پس، نه تنها مناقشات آلبانیایی تبارها با صربها حل نشده، بلکه روز به روز آتشِ این اختلاف شعلهور تر از قبل میشود.

نمود این اختلاف در مستطیل سبز اما در جریان دیدارهای مقدماتی یورو 2016 بود. جایی که بحران خونبار بالکان بار دیگر فوتبال را تحت تاثیر قرار داد و جهان آن را به تماشا نشست. در دور مقدماتی مسابقات، دیدار آلبانی و صربستان به میزبانی ورزشگاه پارتیزان بلگراد برگزار میشد. یوفا به دلیل جلوگیری از ایجاد تنش، حضور هواداران تیم میهمان در این دیدار را ممنوع کرد اما هواداران کشور میزبان به تنهایی جورِ آنها را هم کشیدند.
یوفا، جنگ و نفرت را فقط مسلحانه میپذیرد!
برای اولین بار در طول تاریخ، تیم آلبانی به بلگراد رفته بود. پیش از آغاز بازی و در طول دقایق ابتدایی، هواداران صرب علاوه بر پرتاب مواد اشتعال زا، اشیا تیز و بمبهای دستسازِ دود زا به درون زمین، شعار نژاد پرستانه «آلبانیاییها را بکشید» را هم سر میدادند. بازی به خودیِ خود متشنج بود اما به پرواز درآمدن یک کواد کوپتر با اهتزاز پرچم آلبانی بزرگ بر فراز استادیوم، تشنج در این دیدار را به اوج خودش رساند.
در دقیقه 41 این بازی وقتی نتیجه بدون گل دنبال میشد، هواداران آلبانی به وسیله هواپیمای کنترل از راه دور، پرچم کوزوو، موضوع مورد مناقشه ۲ کشور که زیر آن واژه «اتوکثونوس» (Autochthonous، به معنای «بومی» و هرجایی که خالی از حضور مهاجران و استعمارگران باشد) حک شده بود را از خارج ورزشگاه بر فراز استادیوم پارتیزان به اهتزاز در آوردند.
این پرچم، اصلیترین نماد ناسیونالیسم مردمان آلبانیتبار را بر خود داشت و پس زمینه آن، نقشه «آلبانی بزرگ» به چشم میآمد. پس از اینکه ارتفاع کواد کوپتر کمتر شد و به نزدیکی زمین رسید، استفان میتروویچ، بازیکن صربستان پرچم را گرفت و کواد کوپتر به زمین خورد.

او پرچم را مچاله کرد و همین حرکت، خشم چند بازیکن آلبانیایی از جمله بکیم بالای را برانگیخت. آنها به سمت میتروویچ حمله کرده و با هم درگیر شدند. سپس مستطیل سبز در استادیوم بلگراد، به هر چیزی شبیه شده بود جز زمین فوتبال! تماشاگران به سمت بازیکنان آلبانیایی حمله ور شدند، زد و خورد بالا گرفت و مارتین اتکینسون، داور مسابقه، بازیکنان را به کمک نیروهای امنیتی به خارج از میدان هدایت کرد.

پس از گذشت حدود نیم ساعت، بازی معلق شده و مراجع انضباطی در این خصوص تصمیم گرفتند. برخی شایعات پس از بازی مبنی بر همدستی نیروهای پلیس ضد شورش با تماشاگران در کتک زدن بازیکنان آلبانی به گوش رسید و با وجود مشهود بودن این ادعا در تصاویر تلویزیونی، صحتش هرگز اثبات نشد.
شکایت کجا بریم؟!
در نتیجه تشکیل کمیته انضباطی، یوفا علاوه بر جریمه 100000 یورویی هر ۲ فدراسیون، نتیجه را ابتدا ۳ بر صفر به سود صربستان اعلام و دلیلِ آن را خودداری بازیکنان آلبانی از ورود دوباره به زمین عنوان کرد و البته 3 امتیاز از صربها کسر شد اما هر دو تیم، شکایتشان را به دادگاه عالی حکمیت ورزش بردند.
این نهاد، پس از بررسی اتفاقات، به دلیل «عدم برخورد مناسب و جلوگیری از آشوبِ هواداران حاضر در استادیوم توسط نهادهای امنیتی ورزشگاه»، ادعای اتحادیه فوتبال صربستان را رد کرد و رای را به سود آلبانی بازگرداند. بنابراین نتیجه انضباطی ۳ بر صفر به سود آلبانی شد و صعود این تیم به دور نهایی را رقم زد.
در این ماجرا، نوک انگشت انتقاد به سمت هواداران صربستان رفت اما ایراد اصلی از جانب اتحادیه فوتبال اروپا به نظر میرسید. این نهاد با وجود قانونگذاری مبنی بر عدم برخورد تیمهای ارمنستان و آذربایجان یا اسپانیا و جبلالطارق با یکدیگر در دور مقدماتی، سعی داشت تنشهای احتمالی را به حداقل برساند اما هیچ تدبیری برای همگروه شدن صربستان و آلبانی اتخاذ نکرد.

این تصمیم، درحالی گرفته شد که تقریباً همه کارشناسان، پیش از مراسم قرعهکشی از تبعات سنگین و گاهی جبرانناپذیر این اتفاق هشدار داده بودند. بهانه یوفا برای نپذیرفتن این پیشنهادات چه بود؟ این که ۲ کشور به صورت نظامی و مسلحانه مقابل یکدیگر درحال جنگ نیستند!
وسیله مرموز در دستان راما
پس از بازی و اعلام رای به سود آلبانی، البته صربستان هم در قبال این اتهامات و تنبیهات ساکت باقی نمانده و ادعا کرد یکی از افراد حاضر در جایگاه ویژه استادیوم بلگراد، عامل رخ دادن این اتفاق بوده است؛ اولسی راما، برادرِ ادی راما، نخست وزیر آلبانی که از طرف مقامات صرب متهم به کنترل از راه دور کواد کوپتر و همچنین اعمال تحریکات در جریان دیدار شده بود.آلبانیاییها هرگز چنین ادعایی را نپذیرفتند و دلیل اصلی خارج شدنِ اولسی راما از جایگاه ویژه را برخلاف ادعای صربستانیها، جلوگیری از آسیب شخصی دانستند. پس از آن هم ایگلی تاره، ستاره سابق فوتبال آلبانی هم اعلام کرد آنچه راما در دست داشته، فقط یک دوربین فیلمبرداری بوده و نه دستگاه کنترل از راه دور!

نخست وزیر صربستان، ایویتسا داچیچ، انگشت اتهام را به سمت اتحادیه فوتبال اروپا نشانه رفت و گفت: «شک ندارم این اتفاق، از پیش برنامهریزی شده و دلیلِ اصلیِ حضور مقامات آلبانیایی در ورزشگاه، ایجاد تحریکات سیاسی بوده است. من به نمایندگان اتحادیه فوتبال اروپا پیش از برگزاری بازی هشدار داده بودم برخی از مقامات، با شال گردنهای ارتش آزادی بخش کوزوو به استادیوم آمدهاند و قصدشان چیزی به جز خرابکاری نیست. آنها باید پاسخِ یک سوال را واضح و بیطرفانه روشن کنند؛ اگر بازی به میزبانی آلبانی برگزار میشد و یک نفر پرچم صربستانِ بزرگ را با شعارهای تحریک آمیز در تیرانا یا حتی پریشتینا به اهتزاز در میآورد، واکنش اتحادیه فوتبال اروپا چه بود؟!»
اسطورههای ملیگرا در مستطیل سبز
پس از این اتفاق، تا چند روز دیگر جنجال، آشوب و البته شادی و پایکوبی در کشورهای درگیر ادامه داشت. پس از بازگشت تیم ملی آلبانی به کشورشان، بازیکنان این تیم در فرودگاه تیرانا با استقبال 5000 نفره ناسیونالیستهای این کشور مواجه شدند و در ساعات اولیه صبح، حدود 15000 نفر در میدان مادر ترزا تیرانا حضور به هم رساندند.
جشنهایی از جانب آلبانیایی تبارها در پریشتینا، پایتخت کوزوو، همچنین استروگا، اسکوپیه و کومانوفو برگزار شد. جشن طولانی مدتی در شهر تتوفو در مقدونیه شکل گرفت و افراد حاضر در آن به علت ایجاد سر و صدای بیش از حد و هنجارشکنی اجتماعی، هرکدام 200 یورو جریمه شدند! بازیکنان تیم ملی آلبانی به علت محافظت و پاسداری از نمادهای ملی گرایی، رسماً مورد تقدیر و تشکر قرار گرفتند.
اتفاقات اما صرفاً در شادی و پایکوبی خلاصه نمیشد. در صربستان و به خصوص استان شمالی وویوودینا، پس از بازی حداقل ۱۲ دکان نانوایی و فروشگاه مواد غذایی متعلق به آلبانیاییتبارها به آتش کشیده شد. در یک مورد، گزارش استفاده از بمب به مسئولان محلی رسید.
سفارت آلبانی در پودگوریتسا مونتهنگرو مورد حمله قرار گرفت و در آلبانی حدود صد نفر از افراد ملیگرای افراطی با تفکر پان آلبانیانیسم درحالی که پرچمهای ناسیونالیستی بر دوش داشتند به خانه یونانی تبارها حمله کرده و شعارهای نژاد پرستانه بر ضد یونانیها و صربها سر دادند.
اقدام خشونت بار با مداخله پلیس محلی، خاتمه یافت اما دیپلماسی ۲ کشور را تحت تاثیر قرار داد و وزارت امور خارجه یونان، خواستار محاکمه افراد خاطی شد. خشونت به اتریش تسری یافت؛ جایی که حدود 50 آلبانیایی تبار، قهوه خانههای متعلق به صربها را مورد حمله قرار دادند!
همان همیشگی!
رای اعلام شده درباره این دیدار نه تنها تغییر نکرد، بلکه صربستان شانس حضور در جام ملتهای اروپا را از دست داد و به جای آنها، آلبانی مسافرِ فرانسه شد. سپ بلاتر، رئیس فیفا و میشل پلاتینی، رئیسِ وقتِ یوفا به گفتن چند جمله کلیشهای از قبیل «فوتبال برای دوستی و پیوندِ ملتهاست و نه جنگ و نفرت!»، «ما اتفاقات صورت گرفته در استادیوم بلگراد را به شدت محکوم میکنیم» و «فوتبال، هرگز نباید برای انتقال پیامهای سیاسی مورد استفاده قرار گیرد!» بسنده کردند.* امیرعباس زمانیان