football360 logo
360-club
360-club-icon

فن خال: با پرتو درمانی و تزریقات زندگی می‌کنم؛ همیشه امید وجود دارد

30 خرداد 1403 ساعت 13:0024 نظر
فن خال: با پرتو درمانی و تزریقات زندگی می‌کنم؛ همیشه امید وجود دارد
روزنامه «آس» با مربی باسابقه هلندی درباره وضعیتش بعد از ابتلا به بیماری سرطان گفتگو کرده است.

به گزارش فوتبال 360، حدود ۲ سال پیش لوئی فن‌خال 72 ساله در حالی که هدایت تیم ملی هلند را بر عهده داشت خبر ابتلای خود به بیماری سرطان پروستات را اعلام کرد. فن‌خال حالا از بیش از ۳ سال مبارزه خود با سرطان می‌گوید.

چهره شما شاداب است. چه زمانی از بیماری خود مطلع شدید؟

همیشه جوان به نظر رسیده‌ام و همین مرا شاداب نشان می‌دهد (خنده). مادرم تا لحظه مرگ چهره شادابی داشت و خیلی‌ها نمی‌دانستند از بیماری رنج می‌برد. حالا من هم همین مشکل و یا شاید نکته مثبت را دارم. بیش از ۳ سال پیش بود که از بیماری خود با خبر شدم و در تمام این مدت با پرتودرمانی، کاتتر، تزریق هورمون، عمل جراحی، کیسه ادرار و این چیزها زندگی می‌کنم. باور کردنی نیست اما می‌توانم شرایط را مدیریت کنم. حتی این شرایط را در دوره حضورم روی نیمکت هلند و در جریان جام جهانی مدیریت کردم. سرطان هم تقریبا شبیه مربیگری است و شما به دنبال رسیدن به یک هدف مشخص خواهید بود.

سرطان چگونه دید شما را به زندگی تغییر داده است؟

راستش را بخواهید تغییر زیادی در من ایجاد نکرده. من از خانواده‌ای هستم که 9 برادر بودیم و من نفر آخر خانواده بودم. وقتی ۱۱ سال داشتم،پدرم در سن 53 سالگی مُرد. همسر اولم در سن 39 سالگی جان خود را از دست داد و همه برادرانم یکی یکی، زودتر از زمان معمول از دنیا رفتند. من به مرگ عادت دارم و به همین خاطر می‌دانم جزئی از زندگی است و می‌توانم با آن کنار بیایم. وقتی خبر ابتلا به سرطان را شنیدم گفتم: اوکی، خبر خوبی نیست اما حداقل می‌دانم باید برای چه چیزی تلاش کنم. هر انسانی می‌تواند به روش خودش با چنین موضوعی کنار بیاید و به همین خاطر می‌گویم خودت باش!

وقتی برابر رسانه‌ها خبر بیماری خود را اعلام کردید، آن لحظه چه حس و شرایطی برای شما داشت؟

اتفاقی بود که با هماهنگی انجمن سرطان پروستات هلند صورت گرفت. آنها مرا متقاعد کردند  اگر این خبر را پس از گذراندن دوره‌هایی از درمان خودم به اطلاع بقیه برسانم، می‌تواند تاثیر مناسبی بر سایر مبتلایان به این بیماری بگذارد.

بعد از اعلام خبر چه حسی داشتید؟

برای من واقعا خوب بود چون پس از اعلام این موضوع حداقل بازیکنانم می‌توانستند از وضعیت ادامه کار با خبر شوند. تا آن لحظه هیچ‌کس نمی‌دانست به بیماری مبتلا شده و دوره‌ای از درمان را هم شروع کرده‌ام.

گذراندن دوران درمان و هدایت هلند در جام جهانی. چطور بود؟

به نظرم این موضوع در رابطه کاری با بازیکنان اهمیت زیادی ندارد. البته اگر بتوانید آن را  پنهان کنید، بهتر است. پس از اینکه متقاعد شدم ماجرا را به بقیه اعلام کنم، اولین دیدار با بازیکنانم کمی خاص شد!

چه چیزی به آنها گفتید؟

زیاد صحبت نکردیم. بیشتر آنها حرف می‌زدند و پس از مطلع شدن از شرایطم، احترام و نحوه رفتار بازیکنان با من با گذشته متفاوت شد و از آن روز به بعد احترام بیشتری به من می‌گذاشتند.

آن روزها در جریان جام جهانی چگونه گذشت؟

چون از ابتدا تصمیم گرفته بودم  هیچ‌کس در تیم از این وضعیت با خبر نشود تا می‌توانستم آن را پنهان می‌کردم. بعدازظهر بازیکنان استراحت می‌کردند و من از فرصت استفاده کرده و می‌خوابیدم؛ در حالی که دستیارانم با هم جلسه فنی را برگزار می‌کردند. شب، وقتی همه خواب بودند بدون اینکه کسی متوجه شود برای انجام دوره درمانی از اردو خارج می‌شدم و روزها را این طور می‌گذراندم.

در دوران بیماری هدایت هلند را پذیرفتید؟

وقتی از فدراسیون با من تماس گرفتند عمل جراحی را پشت سر گذاشته و 25 جلسه رادیوتراپی رفته  و تزریق هورمون انجام داده بودم. شجاعت پذیرفتن چنین مسئولیتی را نداشتم اما وقتی با تیمم این موضوع را در میان گذاشتم آنها قبول کردند و از همه تشکر می‌کنم.

به مردمی که خبر ابتلای خود به بیماری سرطان را دریافت می‌کنند، چه پیامی می‌دهید؟

تنها می‌توانم بگویم خودتان باشید و برای خودتان تلاش کنید. این بیماری می‌تواند شما را در مسیر مرگ هدایت کند و می‌تواند مانند من یک دوره درمانی باشد. حالا شرایط بهتری نسبت به ۲ سال پیش دارم. از این فراتر، همیشه امید وجود دارد. من هنوز هم می‌توانم مشغول مربیگری باشم. اگر ذهن قدرتمندی داشته باشید، می‌توانید همواره و در هر شرایطی به کار و مسیر خود ادامه دهید چون ذهن به طور مستقیم بر بدن تسلط دارد.

شما را دوباره روی نیمکت خواهیم دید؟

هیچ‌کس از آینده خبر ندارد. من همیشه مثبت‌نگر هستم!

برچسب‌ها

Loading...
Loading...
Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...