3 بازی و 3 گل دقیقه یک برای برنتفورد؛ چیزی فراتر از یک اتفاق
به گزارش فوتبال 360، اگر دوست دارید یک بازی هیجانانگیز و پرگل ببینید، میتوانید بلیت بازیهای برنتفورد را بخرید! البته باید قبل از شروع در ورزشگاه باشید و در هنگام شروع بازی باید کاملا با تمرکز بازی را ببینید زیرا قرار است در همان ابتدای بازی یک گل از سوی برنتفورد به ثمر برسد. این اتفاق میان علاقهمندان فوتبال به دلیل 3 دیدار پیاپی در لیگ برتر که با گل زیر ثانیه 60 به ثمر رسیده، رخ داده است. برای آنها تفاوتی بین وستهام، تاتنهام یا منچسترسیتی وجود ندارد. برنتفورد قبل از رسیدن به ثانیه 60 و زیر یک دقیقه یک گل را به ثمر میرساند! تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده و آخرین تیمی که توانسته است در یک فصل در 3 دیدار زیر یک دقیقه به گل برسد، مربوط به اورتون در فصل 99-1998 بوده و آن گلها به صورت متوالی نبوده.
احساس خجالت وستهم
تصور کردن احساسات لوپتگی در وستهام آسان است زیرا هواداران به واسطه تنها یک پیروزی، بسیار تیم را تحت فشار قرار دادهاند. او احتمالا قبل از بازی گفت استحکام خود را حفظ کنید، به حاشیهها نپردازید، محکم بمانید و مراقب توپهای دوم حریف باشید.
با این حال تنها 37 ثانیه نیاز بود تا برایان امبومو توپ را به تور وستهام بچسباند. توماس سوچک پس از این بازی گفت: «ما باید خجالت بکشیم. بارها و بارها دیدیم چگونه آن 2 گل را در 2 بازی آخرشان وارد دروازه کردند و بازهم مقابل آنها نتوانستیم مقاومت کنیم و به راحتی گل دریافت کردیم.»
لوپتگی گفت: «ما حرکاتی که آنها انجام میدهند را به بازیکنانمان نشان دادیم و باورنکردنی بود بازهم برنتفورد توانست به ما گل بزند. بسیار بد بود به این راحتی مقابل حریف گل خوردیم. تاسف میخورم اما باید این نکته را در نظر داشت آنها مانند ضربات ایستگاهی با سناریویی از پیش تعیین شده کارشان را پیش میبرند.»
مغز متفکر شروعهای مجدد
توماس فرانک، سرمربی برنتفورد پس از بازی مقابل تاتنهام گفت: «این یکی از سختترین موقعیتها برای گلزنی است اما ما آن را به عنوان یک ضربه ایستگاهی و یا یک شروع مجدد میبینیم.»
او هفته بعد و قبل از بازی مقابل وستهام، وقتی دوباره با سوالات مشابه روبهرو شد، گفت: « کیت اندروز مغز متفکر این شروعهاست. او سزاوار همه اعتبار مربوط به شروعهای طوفانی ما بوده است.» اندروز 44 ساله در ماه ژوئن به برنتفورد پیوست. برنتفورد همانند منچستریونایتد و چلسی در آغاز این فصل به تیمهایی اضافه شد که در این فصل کارشان را با دستیار اختصاصی شروع مجدد و ضربات ایستگاهی آغاز میکنند. البته در چلسی و منچستریونایتد به صورت واضح دیده نمیشود چه اتفاقاتی رخ میدهد!
زیر ذرهبین
نوآوری برنتفورد در شروع بازی بسیار خاص بوده و البته هر بار این پروژه به شکلی متفاوت شکل گرفته. شنبه برای زنبورها با این سیاق شروع شد؛ فابیو کاروالیو توپ را به ناتان کالینز پاس میدهد، او توپ را کمی نگه داشته و سپس به ایتان پینوک میدهد. پینوک بدون معطلی توپ را به سمت نزدیکی پشت محوطه جریمه ارسال میکند.
اینجا کمی متفاوت نسبت به 2 بازی قبل شکل گرفت. مارک فلکن، سنگربان زنبورها توپ را مستقیما پس از شروع دریافت میکرد. با این حال الگوهای نسبتا مشابه برای هر 3 بازی وجود دارد.
فرانک در میان صحبتهایش با واول گفت: « این یک اتفاق تصادفی نیست. اینطور نیست که ما توپ را به عقب برگردانیم و سپس به سمت جلو بفرستیم. ممکن است یک بازی به عقب برگردانیم، یک بازی رو به جلو حرکت کنیم و یا کاری متفاوت انجام دهیم اما پشت هر کاری نقشههای روشنی وجود دارد و نقشهای گوناگونی هم برای بازیکنان تعریف میشود.»
این نقشها عموما پس از توپهای دوم میان بازیکنان عملیاتی میشود و وقتی توپ بلند ارسال میشود، بازیکنان برنتفورد به جای تعقیب مستقیم، هر کدام آرایش خاصی را ایجاد میکنند. هواداران هم به این نقش اضافه شدهاند و در بازی مقابل وستهام طوری به تشویق پرداختند که جو شدید و غیرقابل تحملی رقم خورد. برای 5 بازیکن برنتفورد، 7 بازیکن برای مقابله را درنظر گرفته شده بود اما این حرکت تنها یک تله به حساب میآمد. برنتفورد روی توپ بعدی متمرکز شد و سیستم دفاعی وستهام، برنتفورد را مجبور کرد بازیکنان بیشتری در میانه میدان داشته باشد. ماکسیمیلان کیلمن توپ را با سر دفع میکند و وستهم خوشحال توانسته توپ را خنثی کند. توپ به فندنبرگ میرسد و او به عقب و کالینز پاس میدهد. در مقابل سیتی و تاتنهام، برنتفورد چنین کاری را انجام نداد و به سرعت توپ را به حرکت درآورده و از طریق یک سانتر به تور چسباند.
وستهام فکر میکرد پس از ضربه کیلمن همهچیز تمام شده و به همین دلیل به حالت طبیعی بازگشتند اما برنتفورد دقیقا تله اصلی را برای این موقعیت کار گذاشته بود. توپ هوایی کالینز به شاده رسید و او در چرخشی جذاب به سمت دروازه حریف حرکت کرد.
این یک رویکرد مستقیم بود. فرانک در مصاحبه با بیبیسی گفت:« دوباره یک برنامه داشتیم، میخواستیم سریع حمله کنیم و یا اینکه در اقدامات بعدی به هدف موردنظرمان نزدیک شویم.» شروعهای مجدد برنتفورد در 3 دسته کلی قرار میگیرد؛ بازی رو به جلو، بازی سریع و ایجاد موقعیت برای توپهای دوم. شاده توپ را به محوطه جریمه میرساند تا کار نهایی انجام شود، با این حال آرئولا توپ را دفع میکند. در این موقعیت کاروالیو به عنوان جمعکننده، توپ را به کریستوفر آیر میرساند. آیر به عنوان پشتیبان بعدی درنظر گرفته شده و در حالی که وستهام از ترس درون محوطه جمع شده، او توپ را با خیال راحت ارسال کرده تا دوباره به شاده برسد.
در کمال تعجب باید بدانید هنوز 30 ثانیه از بازی نگذشته که شاهد سومین موج برنامهریزی شده برنتفورد هستیم. آنها شبیه به ماشین، حالتهای مختلف این وظایف را از پیش در ذهن دارند و در هر حالتی یک کار مشخص برای انجام دارند.
توپ آیر به راحتی به شاده میرسد و حالا دفاع جمع شده وستهام مجبور است به خودش عرض بدهد. این باز شدن دفاع به شاده کمک میکند با ارسالی خاص توپ را به محوطه برساند. البته آنها گویا میدانند قرار است این مرحله آخر نباشد و موج بعدی در راه است.
توپ برای جمعکننده توپ در محوطه یعنی کاروالیو میرسد و نقشه اصلی قرار است اجرا شود. دفاع وستهام از 2 طرف عرض پیدا کرده و مدافعان خط اول دفاعی وستهام درگیر بازیکنان جلوتر هستند و خط دوم دفاعی در حال پیگیری توپ، با این وجود امبومو به عنوان نفر اصلی پروژه، توسط هیچکس مهار نشده بود. کاروالیو به زیبایی هرچه تمام توپ را برای امبومو فراهم میکند. یک ضربه والی از سوی امبومو، کار را تمام میکند.
هنوز به ثانیه 35 رسیدهایم و این سناریوی پیچیده تنها در این زمان بسیار کوتاه اجرایی شد. گویی در هفته آنها بارها و بارها در حال تکرار این حرکات بودند. البته این نقشهها و تاکتیکهای خاص تاکنون تنها توانسته یک امتیاز را به برنتفورد برساند و در طول بازی آنها انسجام لازم برای حفاظت از گل را ندارند. با این حال بعید نیست تیم به فکر برنامهریزی برای چندین سناریو باشد که با هر شروع مجدد حریف را به زانو در بیاورد. تا این لحظه هیچ تیمی نتوانسته مقابل تاکتیک آنها ایستادگی کند و هر بار با مدلی جدید، برنتفورد رقیبانش را با گلی شگفتزده میکند.
برای ثبت نظر خود وارد شوید.