دراگان اسکوچیچ در گفتوگو با «فوتبال 360»؛ نمیخواستند قهرمان شویم
به گزارش فوتبال ۳۶۰، تراکتور تبریز در لیگ بیستوچهارم موفق شد برای نخستینبار در تاریخش، به مقام قهرمانی دست پیدا کند تا تیتیها سالی فراموش نشدنی در تاریخشان داشته باشند. زمانی که دلایل و عوامل قهرمانی تراکتور در این فصل را مرور میکنیم، میتوان درباره مسائل گستردهای صحبت کرد اما واضح است که حضور دراگان اسکوچیچ سرمربی سابق کروات تیم ملی فوتبال ایران تأثیر بسیار زیادی در قهرمانی تراکتور داشته است.
تصمیمات فنی اسکوچیچ به عنوان چهرهای که سالهای سال در ایران کار کرده و با فوتبال ایران آشنا است، اتفاق مثبتی بود که به اندازه جذب بازیکنان باکیفیت خارجی، خدمت گرفتن بازیکنان باتجربه ایرانی و حمایت بیوقفه پرشورهای تبریزی اثرگذار بوده است.
با این حال در ویژه برنامه فوتبال ۳۶۰، دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات تیم فوتبال تراکتور تبریز مقابل عادل فردوسیپور نشست تا با او درباره مسائل زیادی صحبت کند. شما مخاطبان فوتبال ۳۶۰ میتوانید این مصاحبه را در ادامه بخوانید.
*شب گذشته ساعت ۱ وارد تبریز شدیم و مردم جو عجیب و غریبی داشتند. اصلا هم معلوم نبود تیم شما چه ساعتی به تبریز میرسد. در کشورهای زیادی هم کار کردهای، آیا چنین چیزی را دیده بودی؟
اصلا نه. معرکه بود. مردم ساعت ۳ صبح آمده بودند تا با تیم محبوبشان جشن بگیرند. در تمام بازیها، ورزشگاه پر بود و در کل فصل، همبستگی خیلی خوبی بین ما و هواداران وجود داشت؛ آنها فهمیده بودند که اتفاق خوبی در راه است.
*از این جو خاص، چیزی در یادت مانده؟
سخت است که فقط بخواهم یک اتفاق را تعریف کنم. کل فصل همین بود. همیشه هوای ما را داشتند. دستچین کردن کار سختی بود و قبل از اینکه به ایران بیایم و این چالش را قبول کنم، میدانستم امر دشواری است. اتفاقا توقعات بالا بود و کار سخت بود اما مشکلی با انجام کارهای دشوار ندارم و تجربه فوقالعادهای برای من بود.
*مربیان زیادی بودند که واژههای زیادی را وارد فوتبال ایران کردند. تو هم کلمه «شب بخیر» را داری. این کلمه خطاب به شخص یا گروه خاصی است؟
نه اصلا. جنبه شوخی دارد. مربی سپاهان فقط یکبار گفته بود که فشار روی بازیکنان تراکتور است و باید دید با این فشار چگونه خوابشان میبرد. برای همین بود تا چراغها را خاموش کنند و استراحت کنند.
*فقط خطاب به آقای کارترون بود؟
شاید بله. افراد زیادی بودند که فکر کردند مخاطب این «شب بخیر» هستند. فدراسیون فوتبال یا پرسپولیس هم فکر کردند میتوانند آن را به خودشان بگیرند. به هر حال شوخی جالب بود. من خوابیدن را دوست دارم.
*خانواده تو هم در این جو حضور داشتند و از نزدیک تماشا کردند.
تجربه جالبی بود. فضای خاصی بود چون اصلا انتظارش را نداشتند و دیدن همسرم و دخترم خیلی خوشحالم کرد. در طول فصل، حمایت خوبی از من داشتند و پدر و پسرم هم همینطور. پسرم نتوانست خودش را به جشن برساند ولی حس بینظیری برای من بود و جایش خالی بود.
*چه حسی از اسم ایران میگیرند؟
تلخ و شیرین. اگر به اتفاقات تیم ملی فکر کنیم، حس تلخی دارد ولی اگر به مجموع اتفاقات فکر کنیم، حس خوبی میگیرند. به نظر خودم خوب بوده. مردم در ایران زندگی کرده و همیشه درباره مهماننوازی ایرانیها صحبت کرده. من الان یک دختر ۷ ساله هم دارم که سخت است پیش خودم بمانند. تصور خوبی در کل دارند.
*یک غیرممکن را ممکن کردی. از سرمربیان سرشناس داخلی (امیر قلعهنویی و یحیی گلمحمدی) گرفته تا سرمربیانی ماننند تونی اولیویرا، ارطغرول ساغلام، مصطفی دنیزلی و پاکو خمس، نتوانستند تراکتور را قهرمان کنند.
بازیکنان خوبی را جذب کردیم و زمانی که برای نخستین بار، بازیکنانم را دیدم، متوجه شدم میتوانیم به شیوه خوبی بازی کنیم و فقط نیاز به اصلاح است. همان جا یادم هست رو به نیمکت برگشتم و گفتم «کار تمومه!» فشار توقعات بالا بود و در برخی از مقاطع باید قوی بود تا بتوانید کار کنید.
*به نظر اتفاقات تیم ملی هم بیتاثیر نبود.
وانمود نمیکنم خونسرد هستم. واقعا خونسرد هستم و حتی برای تشویق تیم ملی کشورم به قطر رفتم و تا نیمهنهایی و ردهبندی همراه کرواسی بودم. نمیدانم چند نفر حاضر هستند چنین کاری انجام دهند. من میتوانستم به عنوان سرمربی در قطر باشم اما به عنوان طرفدار رفتم. این یعنی واقعا قوی هستم.
*قطعا اما انگیزههای تو بیشتر از دیگران بود.
نیاز به انگیزه نبود چون خودم را باور دارم. بامزه بود که با افراد فدراسیون برخورد داشتم و برایم مهم نبود. ابتدا حس میکردم آنها از ما خوششان نمیآید پس بهتر است یک کار خیلی خوب انجام دهیم که انجام دادیم. آنها به من فکر میکردند اما من نه. به آن ۳ سالی که همراه تیم ملی ایران بودم، افتخار میکنم و دوره خوبی بود اما نیامده بودم که روی گلها قدم بزنم و حس خوبی داشته باشم. من آمدهام تا بهترین خودم باشم.
*بعد از آن به تیم زیر ۲۱ سال کرواسی رفتی. نتایج خوب تو در ایران چقدر تأثیر داشت؟
پیشنهادات زیادی داشتم و فقط نیاز بود قبول کنم. ابتدا قرار بود به عنوان سرمربی در جام جهانی باشم اما به مدت ۲ ماه بعد، جانم به خطر افتاده بود. نمیدانستم حالم خوب میشود یا نه. بالاخره اوضاع روبهراه شد.
*تو یک عمل جراحی هم داشتی.
نمیدانم اما یک شی ۳ سانتی داخل گردنم بود که خبر نداشتم. زندگی من در یک لحظه زیر و رو شد و در چنین مواقعی آدم میفهمد، اولویتهایش در زندگی متفاوت است. در زمان جام جهانی بود یا شاید ۱ یا ۲ ماه بعد. مسیر برای من خیلی مهم است. به خودت گفتم من به خاطر شکل قهرمانیمان افتخار میکنم. کسی برای ما پنالتی نگرفت، گلهایی زد که به یک اثر هنری شبیه بودند و فوتبال خوبی بازی کردیم. اینها برای من مهم هستند. مردم شاید ندانند در تیم ملی چه کار کردم. نمیدانند که قبل از بازی با بحرین، تیم را در رختکن نگه داشتم و نمیدانند که عزیزی خادم به پیش من آمد و گفت باید چند نفر را از تیم کنار بگذاری اما گفتم من را میتوانی کنار بگذاری ولی بازیکنانم نه. فردای این اتفاق، احسان حاجصفی کرونا گرفت و عزیزی خادم آمد گفت: «کاری که تو نتوانستی انجام دهی، را خدا کرد». البته فردایش حاجصفی را در لیست گذاشتم. این آدم را مردم نمیشناسند. مهربان هستم و شخصیت قوی و محکمی دارم اما مردم نمیدانند.
*برگردیم به تابستان سال گذشته. چند تیم از ایران از جمله پرسپولیس به تو پیشنهاد دادند.
با چند باشگاه صحبت کردم و با پرسپولیس هم صحبت داشتم. از فدراسیون فوتبال کویت هم پیشنهاد داشتم. وقتی آقای زنوزی با من تماس گرفت، زمانی بود که قبلا با من تماس گرفته بود و این بار به من گفت که دو گزینه برای هدایت تراکتور داریم، یکی تو هستی و دیگری یک سرمربی بزرگ. این حرف اصلا امضای ایرانیهاست و گفتم بروید سرمربی بزرگ بیاورید! نمیدانم چه کسی مدنظرشان بود و گفتم همان را بیاورید. ایرانیها خیلی چشمشان به رزومه است. یک بازیکن میآید 34-35 سال سن دارد اما چون 15 سال پیش برای اینتر، میلان یا یوونتوس بازی کرده، از نظر آنها بازیکن خوبی است. باید کسی را بیاوریم که کیفیت خوبی دارد.
*یکی از بازیکنان پرسپولیس که سروش رفیعی باشد با رضا فیضبخش مدیر برنامههای تو ارتباط گرفته بود. او گفت که تو تعجب کردی از این اتفاق، چون سروش فوتبالیست است.
نمیخواهم درباره چنین چیزی صحبت کنم. نمیخواهم داستان درست کنم. من با مدیریت پرسپولیس هم صحبت کردم. با سروش خیلی زیاد صحبت میکنم و اتفاق عجیبی نیست. دلیل حضور من در تراکتور هم همین است که بازیکنانی دارم که قبلا با آنها کار کردهام.
*پیشنهاد تراکتور چه زمانی رسید؟ میگفتند پیشنهاد پرسپولیس از تراکتور کمتر نبوده، در نتیجه مسائل مالی چندان تاثیر نداشته.
کار من با کویت تمام شده بود اما بعد از آن آقای زنوزی، شجاع، بیرانوند و دیگر بازیکنان تماس گرفتند. حقیقتا دو دل بودم که به ایران برگردم یا نه. با قلبم تصمیم گرفتم چون حس میکردم از پسش بر میآیم. من از تراکتوریها حس کردم که دوست دارند من به انها اضافه شوم.
*دلیلش این بود که نفر اول بودی؟
این چالش را قبول کردم چون دوست داشتم برای یک تیم پرطرفدار کار کنم. با این فضا غریبه نبودم. از این موقعیتها خوشم میآید.
*عوامل زیادی برای قهرمانی هستند اما من بیشترین سهم را به خودت میدهم چون تیم را به خوبی مدیریت کرد و اصلا اجازه ندادی تیم به بحران برود.
به تو گفتم که از نظر ذهنی واقعا قوی بودیم و در طول فصل بهتر و بهتر شدیم. یاد گرفتیم که چطور در تبریز بازی کنیم و وقتی اولین بار اینجا باختیم، این را یاد گرفتیم. در ورزشگاه خودمان راحت هستیم اما در شروع اینطور نبودیم. این تغییر برای ما خیلی کلیدی بود.
*در نقل و انتقالات چه قدر نقش داشتی؟ با این حال، خارجیها برگ برنده تو بودند.
بازیکنانی آمده بودند اما خارجیهای انتخاب خودم بودند. چیکالشی کمتر انتخاب بود. دروژدک هم ماجرایش جالب بود. وقتی رسانهایها دیدنش، گفتند او چیزی نیست که ما مدنظرمان بود ولی گفتم این بازیکنی است که من میخواهم. من یک فوتبالیست فوتبال بلد و سریع میخواستم. ایگور هم درجه یک بود. حضور او به آلوز کمک کرد و تومیسلاو هم همینطور. چند بار در طول فصل به پیش من آمدند و گفتند این بازیکن را جذب کنیم وگرنه به استقلال یا پرسپولیس میرود. این اصلا مهم نیست. ما بازیکنانی را گرفتیم که ذهنیتشان به فوتبال ما میخورد.
*چیکالشی پس خواسته تو نبود؟
انتخاب صد درصدی من نبود. وقتی پول هست باید طوری خرج شود. من به فکر مسائل مالی باشگاه بودم و شرایط فنی تیم را هم در نظر داشتم. میخواستم کسانی را جذب کنیم که قابل اتکا باشند. استقلال و پرسپولیس یا سپاهان هزینههای زیادی داشتند. من میخواهم بازیکنی بگیریم که انسان خوبی باشد چون برای من خیلی مهم است.
*جایی هم احساس کردی قهرمانی تیمت به خطر افتاده؟
نه اصلا. قهرمانی ما زمانی به خطر میافتاد که ذهنیت خودمان را از دست میدادیم. بارها پیش آمد که اشتباهات بچهگانه کنیم ولی در آخر برنده بودیم چون واضح بود که فوتبال بازی میکردیم. در طول فصل درس گرفتیم و از عهدهاش برآمدیم. باید تجربیات منفی تجربه کرد. همین که بارها به جام جهانی بروی و از گروه صعود نکنی یک تجربه منفی است.
*در سالهای قبل، بعد از هر باخت با بحران روبرو میشد اما امسال مدیریت کردی. بازی پرسپولیس هم از بازیهای عجیبی بود. جو حاکم بر ورزشگاه عجیبتر نشده؟
چرخهای تراکتور امسال بهتر بود. باید افرادی که در این موضوع اثر دارند را مدیریت کنیم. بازیکنان باید حرفهای رفتار کنند. جایگاه مادر را واقعا حس میکنم. نباید به هواداران بنزین داد تا آتششان بیشتر شوند. هواداران ما هم باید با فرهنگتر رفتار کنند.
*ماجرای علیرضا بیرانوند چقدر در این بحرانها تاثیر داشت.
درباره «VAR» و مسائل داوری هم میتوانیم صحبت کنیم. در بعضی از بازیها، مدل برخورد با یک باشگاه با باشگاه دیگر تفاوت دارد. از بیرانوند اسم بردی اما من وکیل نیستم. من فقط یاد این میافتم که فدراسیون فوتبال قوانینی تصویب کرد برای استفاده از بازیکنان جوان یا استفاده از بازیکنان خارجی. فدراسیون باید قوانینی وضع کند که همه در آن یکسان باشند.
*بیرانوند در این فصل مهارهای چشمنوازی نداشت اما بازی با پایش به بازیسازی تیم شما خیلی کمک کرد. اگر علیرضا بیرانوند را محروم میکردند، تیم شما میتوانست باز هم قهرمان شود؟ درباره شجاع هم صحبت کنیم که با توجه به سن و سالش در تیم ملی هم دعوتش کردی.
او بازیکن باتجربهای است و این خیلی کمک کرد. روی کاغذ هیچ تیمی نمیتوانست جلوی ما را بگیرد. شجاع هم همینطور. حضور او مثل بیرانوند عالی است. او مدافع قدرتمندی است که در فوتبال ایران تک است. نمیخواهم در مسئله تیم ملی دخالت کنم ولی نفراتی مثل مهدی هاشمنژاد، امیرحسین حسینزاده و عارف آقاسی در تراکتور پیشرفت کردند. آقاسی اگر بهترین مدافع لیگ نباشد، مطمئن هستم از بهترینهای لیگ هست. مهدی ترابی در مرکز زمین همه را جادو میکند. اینها باید بیشتر دیده شوند.
*تو که رفتی، شجاع خلیلزاده هم شانس حضور در جام جهانی را از دست داد.
آن سرمربی به بازیکنان قبلیاش بیشتر اعتماد داشت. در فوتبال ایران، گاهی اوقات برخی از بازیکنان دو دسته میشوند؛ بازیکن این سرمربی و بازیکن آن سرمربی. خندهام میگیرد. سرمربی باید از بازیکنان استفاده کند. خیلی احمقانه است.
*در این فصل تو فقط 11 بازیکن داشتی همراه با 2-3 بازیکن تعویضی که البته مهدی شیری بازیکن همیشگی تو بود.
من همیشه بهترینهای تیمم را بازی میدهم. من کسانی را بازی میدادم که همدیگر را میشناختند. کسی که دورهبندی تمرینات را بداند، حرفی نمینزد. البته اگر کسی کیفیت بیشتری اضافه کند، قطعا استفادهاش میکنم. هر کسی روشی دارد اما اگر این را رعایت کنیم، کسی مصدوم نمیشود. این بهترین استراتژیک برای این فصل بود. شاید فصل بعد تغییر کند. مشخص شد حق با من بود چون بازیها را میبردیم.
*امیرحسین حسین زاده را کاملا متحول کردی. چطور این کار را کردی؟
بهترین اتفاق این فصل زمانی بود که بعد از آن پرید روی دوشم. او به من گفت تو از اول میدانستی. با هم صحبت کرده بودیم. تشویقش میکنم هر کاری میتواند انجام دهد. استعداد دارد و مدل بازیاش به تیم من میخورد. اگر اینجا باشم، قطعا اجازه نمیدهم جدا شود. شیری در فوتبال ایران شرایط عجیبی دارد. همه او را به خاطر فینال آسیا در ذهن دارند. اصلا حقش نبود. او بازیکن حرفهای است. او یک حرفهای تمام عیار است که میتواند هر جا بازی کند. من ارتباط خوبی با خوانمالیلو دستیار پپ گواردیولا دارم، او همیشه میگوید بازیکنی که فوتبال میفهمد، هر جا میتواند بازی کند. این دقیقا یعنی مهدی شیری.
*اگر اینجا بمانی، اجازه نمیدهی؟ معنای اگر چه بود؟
قرارداد دارم ولی با آقای زنوزی صحبت کردم. از نظر ذهنی خستهام. مشکلات خانوادگی هم دارم و پدرم به تازگی گرفتار سرطان شده است. من از خانوادهام دورم و باید بالاخره ارتباط مثبتی به وجود بیاورم. کارهای جراحیاش را قبل از بازی قزوین انجام دادم و من اینگونه هستم که هر زمان خسته میشوم، به فوتبال پناه میبرم. فوتبال به من آرامش میدهد. باید تصمیمی بگیرم که برای تراکتور و زندگی شخصیام خوب باشد. امسال بازیکنانم بهترین نسخه خودشان بودند. نکته این است که باید خودت پیشرفت کنی. بازیکن باید وارد چالش شود تا پیشرفت کند. پروژه موفقیتی است و کارهای بزرگی کردیم اما ناچار هستم به فکر پدرم، همسرم و دخترم باشم.
*بهترین بازیکن فصل تیم شما؟
سخت است چون همه آنها را دوست دارم و بهترین بودم.
*در کدام بازی فهمیدی تیم شما قهرمان میشود؟
بازی با گلگهر که 10 نفره بودیم و بازی با سپاهان واقعا سخت بود. وایت برد را در همان بازی گلگهر شکستم. با لگد آن را زدم و خودم باورم نمیشد. یک اتفاق هیجانی بود.
*بدترین بازی فصلتان کدام بود؟
کار به ترس و لرز نکشید اما واقعیت این است که در بازی پرسپولیس، خیلی سخت شده بود. برخی از بازیکنانم مقابل تیم سابقشان قرار گرفته بودند. ما باختیم ولی بعد از آن دیگر نباختیم. آن بازی خیلی از ما انرژی برد.
*خداداد عزیزی هم به تیم اضافه شد. حضور او با تصمیم خودت بود؟
من از خوشم میآید اما در ایران، زیادی به سرپرستها توجه میشود. باید به فوتبال توجه کنی، نه بقیه افراد. با هر کسی میشد قهرمان شد. هیچکس جلودار ما نبود.
*میگفتند تراکتور میتواند سهگانه بگیرد اما در آسیا و جام حذفی شدیم.
توانایی قهرمانی داشتیم. در بعضی از بازیها بدشانس بودیم. تمرکزمان را میتوانستیم حفظ کنیم تا بهتر آماده شویم. ما نیاز به بازیکنان جدید داریم که بتوانند با نفرات فعلی هم رقابت کنند.
*در بازی با فولاد هم عصبانی شدی.
به تازگی به کوه رفته بودیم و هر بار که دستیارم زمین میخورد، میگفتیم باید برای ما پنالتی گرفته شود. با خودم تعجب کرده بودم چون کلی رنگ نشان میداد اما تصویری نشان نمیداد.
*از زمین یزد هم ناراحت بودی. مشکلات زیادی در فوتبال ایران هستی اما دوست داری کدام را حل کنی؟
وقتکشیها. تحمل آن را ندارم. داوران حواسشان نیست و هیچوقت به تیمم اجازه نمیدهم چنین کاری کند. از سیستم ویدئویی داوری هم خوب استفاده نمیشد. تا بازی با شمسآذر برای ما پنالتی هم نگرفته بودند و در 10 بازی آخر حتی یک ضربه ایستگاهی هم نگرفتند. باید این مسائل شفاف باشد تا همه آن را ببینند.
*برخی میگفتند قهرمانی شما به خاطر تراکتوری بودن رئیس جمهور است.
اصلا. در 10 سال اخیر، هیچ تیمی به اندازه ما به طور قاطع قهرمان نشده. در خیلی از بازیها اذیت شدیم و کارتهای زرد و قرمز زیادی به ما دادند. یک بار به زمین بطری پرتاب شد اما از سمت سکوها بود و داور به من کارت داد، دلیلش این بود که از سمت نیمکت ما بوده. یک بار گفتم چرا کارت میدهید، اخراج شدم. من خارجی هستم و بیشتر زیر ذرهبین هستم اما احساس میکردم که همه من را زیر نظر گرفتند. حس میکردم برخی خوششان نمیآید قهرمان شویم.
*12 سال است که در ایران حضور داشتی. روند فوتبال ایران چطور بوده؟
دوره کرونا حساس و سخت بود اما سرمربیان آمادهتر هستند. در ایران همیشه استعداد پیدا میشود. وجهه تراکتور را با همین موضوع تقویت کردیم و امیدوارم بازیکنان بومی بیشتری داشته باشیم تا هویت تیم حفظ شود. بازیکنان زیادی هستند که میتوانند در خارج بازی کنند.
*آیا بازیکنی وجود دارد که در سطح مهدی طارمی باشد؟ با خود او هم در ارتباط بودی؟
پتانسیل بازیکنان بالاست، چرا که نه. با او اصلا ارتباط ندارم. با آزمون، نوراللهی، قلیزاده و نفرات دیگر هنوز ارتباط دارم. درست قبل از آمدن من در آن مقطع، ایران داشت حذف میشد و میلیاردها دلار را از دست داده بود.
*تو تیم ما را به اوج رساندی.
ما کلی رکورد آسیایی داشتیم. در جلسهای، 10 نفر مشغول انتقاد کردن بودند و نفر اول گفته بود چرا بازیکن ساعت 2 بامداد همبرگر سفارش داده؟ گفتم تیم را از چاله درآوردم و سریعترین صعود را به آسیا داشتیم. آن آدم بعد از سه سال برگشت که دوباره فدراسیون فوتبال شود.
*در آن دوره که با هم صحبت کردیم، دو دستگی هم وجود داشت.
در تیم ملی همیشه این وجود دارد. رختکن را از دست داده بودم، چطور بازی را میبردیم؟ من مربی هستم، نه فرد دیگری. ما در اینستاگرام فوتبال بازی نمیکنیم. بعد از من در جام جهانی، تیم چند دسته بود؟ این مشکل نیست. مشکل اصلی این نیست که باید مشخص شود چه کسی نفر اول است. من نماینده مردم هستم و قطعا به چنین چیزی فکر میکنم. نتیجه شما در دورههای دیگر چه بود؟ در دوره 2006 و حضور علی کریمی و علی دایی چه دستاوردی داشت؟ تیم همان تیم است. لازم نبود برایم پرچم تکان دهند. تیم ملی بازار نیست. زمانی علیه من شدند که طارمی علیه من شد. یک روزنامه کروات از من پرسید، بازیکنان ایرانی از نظر آمادگی و تاکتیکی جای رشد دارند. او به سراغ من آمد و گفت کدام تاکتیک؟ نمیشود من را خرید.
*عزیزیخادم در مصاحبه با فوتبال 360 گفته بود که اگر میماند هم تو را برمیداشت.
خندهدار است. عزیزی خادم اصلا چگونه وارد فوتبال ایران شده؟
*بازیهای جام جهانی را دیدی؟
عجیب بود. نتایج و عملکرد عجیب بود. نفراتی که به ما کمک میکردند، در آن مقطع نیمکتنشین بودند. در زندگی هر کسی باید جایگاهش را بداند. طارمی بازیکن بزرگی است که به تیم کمک میکند اما از نظر رفتاری به تیم ضربه میزند. یا کسی که در جام جهانی موفق نبوده، دوباره به تیم برمیگردد تا از مرحله گروهی صعود نکنیم. دلیلش فقط دو دستگی نبود. بهترین لحظه فوتبالی من زمانی بود که با تیم ملی به جام جهانی رفتم. اتفاقات خوبی بود و خیلی خوب تمامش کردم.
شما میتوانید گفتوگوی عادل فردوسیپور با دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم تراکتور تبریز را به صورت تصویری از اینجا تماشا کنید.