football360 logo
360-club-icon
360-club
360-camera

آنالیز ستارگان فاز تهاجمی منچستریونایتد؛ 10 به‌علاوه 10، بیش‌تر از 20

25 مرداد 1404 ساعت 21:1415 نظر
سبک بازی امبومو و کونیا، نویدبخش درخشش بیشتر بال‌های کناری تیم نسبت به فصل گذشته خواهد بود.
به گزارش فوتبال 360، جذب برایان امبومو و متئوس کونیا در پنجره تابستانه نقل‌وانتقالات، موفقیت خاصی برای مدیران منچستریونایتد بود. آن‌ها، ششکو را هم جذب کرده‌اند اما این سوال را در اردوگاه تیم به وجود آورده که «حضور این ستارگان، چه تاثیری بر عملکرد تیم خواهد گذاشت؟» منچستریونایتد فصل گذشته بدون به شمار آوردن گل‌به‌خودی حریفان، تنها 44 گل زد؛ آماری فاجعه‌بار برای این تیم در تاریخ لیگ برتر.
باتوجه به امید گل تیم، منچستریونایتد در طول فصل مولفه « نمایش کم‌تر از حد انتظار» به میزان 11.5- را پشت سر گذاشتند و علت، چیزی جز عدم بهره‌مندی از مهاجم تمام‌کننده نبود. منچستریونایتد بیش‌تر از هر تیم دیگری در مسابقات از به گل تبدیل کردن موقعیت‌های ایجاد شده‌اش ناتوان نشان داد و بازیکنان از مجموع 528 شوت، امید گل 53.5 را بر جای گذاشتند؛ میانگین امیدگل 0.10 به ازای هر شوت!
هویلوند و گارناچو، قربانی‌های اندیشه آموریم
بسیاری هواداران در طول فصل گذشته، راسموس هویلوند را متهم ردیف اول موقعیت‌سوزی‌های تیم به حساب می‌آوردند اما باید اشاره کرد مشکل منچستریونایتد نه یک بازیکن،  بلکه ضعف تصمیم‌گیری در فاز تهاجمی و همچنین عادت به ذهنیت بازنده بود؛ آنچه در نهایت حکم خودکشی تیم در مصاف با تاتنهام در فینال لیگ اروپا را امضا کرد.
تنها بازیکن فصل گذشته منچستریونایتد در لیگ برتر انگلیس که تا حدودی انتظارات را برآورده کرد، برونو فرناندس بود. میسون مانت، دیگو دالو، یوشوا زیرکزی و الخاندرو گارناچو هرکدام به مراتب عملکردی بدتر از هویلوند در زمین مسابقه داشتند. « نمایش کم‌تر از حد انتظار» هویلوند عدد 1.2- را نشان می‌داد، این آمار برای مانت (2.3-)، زیرکزی (1.8-) و گارناچو (1.3-) بدتر بوده .
با این حال نمی‌توان عملکرد فاجعه‌بار هویلوند را نادیده گرفت. اودر مجموع 32 شوت زد اما امیدگل شوت‌هایش از 5.2 فراتر نرفت. در سمت دیگر باید اذعان داشت مشکل اصلی تیم، پست شماره 10 بود.الخاندرو گارناچو موفق نشد از پسِ برآورده کردن انتظارات سرمربی در آن جایگاه برآید و نشان داد هرگز بازیکن مناسب برای سیستم محبوب آموریم  نیست.
گارناچو، هرگز موردعلاقه آموریم نبود
آموریم از  بال  تیمش انتظار کاهش عرض گرفتن بازی را داشت اما گارناچو ترجیح می‌داد عریض‌تر بازی کند. علت اصلی، ویژگی ذاتی در سبک بازی گارناچو است. او بهترین عملکرد را در فضای خالی به نمایش می‌گذارد تا حمله‌ور شدن به سمت متراکم‌ترین نقطه در فاز تدافعی حریفان. در نتیجه کونیا مناسب‌ترین گزینه برای جانشینی گارناچو در ترکیب تیم است و سبک بازی‌اش، همان ویژگی‌های موردپسند آموریم را دارد.

-

گارناچو همچنین ترجیح به شوتزنی بیش‌تر داشت. در میان بازیکنانی با 900 دقیقه بازی در لیگ برتر، او هشتمین بازیکن برتر از نظر شوت‌زنی و خلق موقعیت در جریان بازی به‌ازای هر 90 دقیقه بود (4.9) اما در این میان، 69.9 درصد تصمیمات گارناچو به شوت‌زنی ختم می‌شد.
از میان 45 بازیکن فصل گذشته لیگ برتر که همچون گارناچو عملکردشان در فاکتور فنی یاد شده عدد 4+ را نشان می‌داد، تنها 16 بازیکن شوت‌های بیش‌تری از گارناچو زده بودند و نکته جالب توجه اینجاست 7 نفر از این بازیکنان در پست مهاجم به میدان می‌رفتند.
کونیا، جانشین گارناچو
این آمار برای آماد دیالو (54.7 درصد) و برونو فرناندس (60.7 درصد) کمی متعادل‌تر به نظر می‌رسید اما  برایان امبومو (62.9 درصد) و متئوس کونیا (71.5 درصد) چندان بازیکنانی بی‌میل به شوت‌زنی نیستند. حتی نرخ تصمیم‌گیری منجر به شوت به‌جای خلق موقعیت از طریق ارسال پاس، برای کونیا بیش‌تر از گارناچوست اما ستاره برزیلی (38.4 به‌ازای هر 90 دقیقه) تمایل بیش‌تری به ارسال پاس نسبت به الخاندرو گارناچو (37.8) دارد.
باید توجه داشت این آمار را کونیا در تیمی (47.9 درصد) از خود بر جای گذاشته که نسبت به منچستریونایتد (53.4 درصد) بسیار کم‌تر در موقعیت مالکیت‌محور قرار می‌گرفت و حضور متئوس کونیا به جای الخاندرو گارناچو تاثیر بیش‌تری خواهد داشت.

-

چه کونیا (21) و چه امبومو (22) فصل گذشته در لیگ برتر انگلیس بیشتر از گارناچو (8) روی گل‌های تیمشان تاثیر مستقیم داشته‌اند.چتنین آماری برای هر بازیکن جدید تیم به میزان بیش از 2 برابر بهتر از جوان آرژانتینی بوده و هر 2 ستاره تازه‌وارد به جمع بازیکنان در پست شماره 10 به خوبی در کنار یکدیگر خواهند درخشید.
صدالبته  حرکت پا به توپ هر 2 بازیکن بهتر از گارناچو بوده و حضورشان در ترکیب تیم، فرصت‌های بیش‌تری در اختیار روبن آموریم می‌گذارد. 
سبک بازی امبومو و کونیا، نویدبخش درخشش بیشتر بال‌های کناری خواهد بود. این 2 بازیکن تمرکز طراحی حملات را به میانه میدان خواهند کشید و فضای بیش‌تری برای انعطاف‌پذیری بال‌های کناری فراهم می‌آورند. تنها عامل نگرانی، زمان هماهنگی ایده‌آل میان ارکان تیم بخصوص در فاز تهاجمی است.

Loading...
Loading...
Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...