نمایش رعبآور باواریاییها؛ یک سینمایی ترسناک از غول مونیخی
به گزارش فوتبال 360، ترس، سلاحی مهیب برای سلطه بر هر سرزمینی است. کمپانی این را فهمیده باشد یا سران بایرن یا بازیکنان تیم مونیخی، فرقی نمیکند، آنها این حقیقت را دریافتند و از آن برای قهرمانی فصل جدید در بالاترین سطح ممکن بهره بردند. هم صدای ساز پخش شده در آغاز مسابقه شمهای از ایجاد رعب بود و هم موسیقی 6 بندی ستارههای بایرن مونیخ در جریان مسابقه، ترس در دل رقبای این تیم در این فصل میانداخت. بایرن همه را ترساند؛ با غرشی 6 گله در ورزشگاه خانگی در اولین گام فصل جدید! آلیانز آرنا مثل همیشه، پرشور، پرحرارت و آتشین به استقبال فصل جدید رفت. پرچمهای بزرگ و معروف هواداران آلمانی در پشت دروازهها به رقص در آمدند و موجی از هیبت مونیخ را منعکس کردند. ستارههای بایرن به میدان بوندسلیگا برگشتند و صدای ساکسیفون قبل از شروع بازی، نشانهای از یک سمفونی مهیب از سوی تیم میزبان داشت. بایرنیها صدای ساکسیفون را گرفتند و در امتداد آن، با همان صلابت در ساز خودشان دمیدند، یورش بردند، از دم تیغ گذراندند و در هم کوبیدند. بایرن مونیخ، ترسناکتر از همیشه به میدان آمد؛ با تعداد گلهایی که برای شمردن آنها به انگشتانی بیشتر از انگشتان یک دست نیاز داریم؛ با 6 گل!
دیکته کردن برتری
سوت شروع بازی به صدا در آمد اما شاگردان کمپانی نشان دادند پیش از این سوت برای یورش آماده بودند و همه سناریوهای باز کردن دروازه را بارها و بارها در ذهن خودشان مرور کردند. مایکل اولیسه نشان داد شایسته جوایز فردی به دست آمده از رای هواداران بوده و نسخهای بهروز رسانی شده با قابلیتهای جدید و ظرفیتهای بیشتر از خودش را به نمایش گذاشت. اولیسه در آلیانز آرنا بود اما شاید ذهن جستجوگر و ماجراجوی این ستاره فرانسوی در ایالات متحده آمریکا و در ترکیب تیم ملی میدرخشید. او جدال در هفته اول لیگ آلمان مقابل لایپزیش را با فینال لیگ قهرمانان یا یک بازی حذفی در جام جهانی اشتباه گرفت. مینواخت و ضرباتش به توپ، دقیقا با صدای ساکسیفون پخش شده پیش از شروع بازی همخوانی داشت و در یک دستگاه موسیقی و در یک گوشه از این دستگاه مینواختند. در نیمه اول کار را یکسره کردند. دیاس هم خیلی زود ارزشهای خودش را ثابت کرد و نشان داد این بایرن بدون موسیالا هم چیزی کم نخواهد داشت. او به مونیخ آمده تا ارزشهای خودش را به لیورپولیها و آرنه اسلوت ثابت کند. این بار ضربهاش به تیر دروازه نخورد و توسط دروازهبان هم مهار نشد. دقیق بود؛ مثل انتخاب تیمش. بایرن در همان نیمه اول، بازی اول فصل، نه فقط برتریاش را به لایپزیش، بلکه استیلای خودش بر تمام فوتبال آلمان را دیکته کرد. با این حال نیمه اول مسابقه برای ایجاد کافی ترس، یک پدیده مهم کم داشت!
رونمایی از آقای گل
برنده بازی بودند اما سکوها چیز دیگری میخواستند. لایپزیش تسلیم شده بود.هواداران بایرن مونیخ آقای گل را صدا میزدند و سرودهای آلمانی را برای کین میخواندند. شاهزاده انگلیسی هم حامیان مونیخی خودش را ناکام و بیجواب نگذاشت. این بار کین ساز به دست گرفت و قطعهای انگلیسی و لیگ برتری را در آلمان روی صحنه برد؛ یک، 2 و 3 گل و باز هم هتتریک و باز هم ایستادن در صدر جدول گلزنان لیگ؛ حتی در شرایطی که تیمش بازی را برده و همتیمی درخشانش هم با 2 گل زده او از جلوتر بود.

کین از نسخه جدید خودش در گنجایش و سطحی بیشتر رونمایی کرد. هری کین با ثبت 3 گل در اولین مسابقه فصل، آن هم در مقابل یکی از رقبایی بزرگ، نشان داد پس از فتح اولین قهرمانی و چشیدن لذت بالای سر بردن جامها، حالا تشنهتر است و میخواهد به پاس این موهبت به دست آمده در پیراهن مونیخ، جبران کند؛ در گلزنی و به زانو در آوردن دروازههای رقبا! سلاح ترس در نیمه دوم مسابقه به دست قاتل سریالی دروازهها افتاد و او هم این سلاح را روی بیرحمانهترین حالت خودش تنظیم کرد و همه از هری کین، بایرن مونیخ و این غول مهیب فوتبال در سرزمین ژرمنها ترسیدند.
*حسین سعیدی نیکو



