football360 logo
360-club-icon
360-club
360-camera

ماشاریپوف در گفت‌وگو با «لایو 360»؛ اورونوف را به استقلال پیشنهاد دادم اما به پرسپولیس رفت!

26 آبان 1404 ساعت 23:3985 نظر
کاپیتان تیم ملی فوتبال ازبکستان در خصوص شرایطی که این روزها سپری می‌کند، صحبت کرد.

به گزارش فوتبال 360، از سال‌ها قبل بود که پس از دوران خاص سرور جپاروف در فوتبال ایران با پیراهن استقلال و سپاهان، برای مدتی خبری از بازیکنان مطرح فوتبال ازبکستان نبود و با وجود اخبار زیادی که در خصوص علاقه شدید باشگاه‌های ایرانی به ماشاریپوف بود، این انتقال پس از سال‌ها انتظار رقم خورد تا کاپیتان تیم ملی ازبکستان عضو آبی‌پوشان پایتخت شود.

ماشاریپوف با جواد نکونام وارد باشگاه استقلال شد و البته حالا در سومین فصل حضورش در این تیم، با توجه به مصدومیتی که در ابتدای فصل تجربه کرده، از شرایط تمرینی به دور است. رهبر تیم ملی ازبکستان با توجه به حضور گرگ‌های‌سفید در جام جهانی 2026، تمام تلاشش را در پی گرفته تا بتواند در این دوره از رقابت‌های جام جهانی حاضر باشد و از این روی، با توجه به پشت سر گذاشتن آخرین روزهای مصدومیت خود، بار دیگر به مرحله آمادگی می‌رسد تا به تمرینات استقلال برگردد.

حال از طرف دیگر با توجه به تقابل‌های متعدد ایران و ازبکستان در رقابت‌های مختلف، فرداشب 27 آبان ماه قرار است یک نبرد دیگر در تورنمنت العین باهم داشته باشند و این فرصتی بود تا جلال‌الدین ماشاریپوف وینگر ازبکستانی استقلال، در آخرین دوشنبه آبان‌ماه میهمان برنامه لایو 360 باشد و در مقابل عادل فردوسی‌پور حاضر شود و گفت‌وگوی جذابی را داشته باشد. می‌توانید بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید.

*اوضاع چطور است؟

حال خوبی دارم. تمرینات گروهی را شروع کردم و دارم آماده می‌شوم. تنها مشکلم بحث فیزیکی است باید بازی کنم تا آماده شوم. 

*شرایط مصدومیتت چطور پیش می‌رود؟

من اهل ریسک هستم و از آن خوشم می‌آید. در زمان مصدومیت، به دلم افتاد که مصدومیت بزرگی نیست و من خودم را می‌شناسم. با دو پزشک ایتالیایی صحبت کردم و وضعیت پزشکی خودم را در موقعیتی گذاشتم تا آن‌ها را بررسی کنند که تشخیص دادند نیاز به عمل نیست. رئیس جمهور کشورمان از آلمان برای من آمپول‌هایی آورد و برای افتتاح یک استادیوم جدید رئیس جمهور آمده بود و آنجا از پزشک‌مان در خصوص وضعیت تیم پرسید که او گفت فقط مقداری ماشاریپوف مشکل مصدومیت دارد. او پرسید چطور می‌توانیم به او کمک کنیم؟ دکتر تیم به او گفت که بهترین راه درمانم توسط یک پزشک آلمانی می‌تواند رخ بدهد و او را آوردند و الان فقط مدتی باید فیزیوتراپی داشته باشم. آقای ساپینتو به من گفته که وضعیتم او را شگفت زده کرده و من ترسی ندارم و با خیالی راحت به تمرینات می‌روم تا بتوانم بهترین فرمم را داشته باشم. 

*چرا عمل نکردی؟ در ایران پیش چه پزشک‌هایی رفتی؟

من پیش چند دکتر ایرانی رفتم و همه گفتند باید به سراغ یک دکتر مسن بروم که او بهترین است اما آن دکتر که اسمش را یادم نیست، در طی 10 ثانیه معاینه گفت باید عمل کنم. من تن به جراحی ندادم و حتی اگر دکترهای معروفی به من بگویند عمل کنم، اصلا انجام نمی‌دادم. من به یک دکتر، پای راستم را نشان دادم در حالی که پای چپم مصدوم است. یک روز رفتم خانه و گفتم این کار را بکنم و رفتم پیش پزشک، زانویم را به او نشان دادم و او خیلی سریع گفت زانوی راستت را باید جراحی کنی. من گفتم دکتر من زانوی چپم درد می‌کند و مشکلم آنجاست که به من گفت تو باید علاوه بر سمت چپ، زانوی راست خودت را عمل کنی. امیدوارم این موضوع برای جام جهانی دردسر نشود و بتوانم به تیم ملی کشورم کمک کنم. 

*با کاناوارو سرمربی جدید ازبکستان صحبت نکردی؟

من در همین فیفادی به دبی رفتم و با کاناوارو ملاقات کردم. قبلا با او تلفنی صحبت کرده بودم و این اولین ملاقات‌مان بود. کاناوارو روزی که آمد، تمام بازی‌‎های تیم ملی را دیده بود و از اعضای تیم پرسیده بود که بازیکن شماره 10 تیم شما کیست؟ او گفته بود که آن بازیکن خیلی مهمی در مسابقات ماست و باید او را داشته باشیم. 

*چه شد که سرکو کاتانتس رفت؟

کاتانتس یک مشکل قلبی داشت و تمام بازیکنان و این سیستم را مدیون او هستیم. قبل از او، همیشه از تیم ملی ایران می‌ترسیدیم و وقتی یک گل می‌زدید کار ما خیلی سخت می‌شد اما کاتانتس برای ازبکستان همه کار کرد و خیلی  خوب با همه ما صحبت کرد. به من گفته بود که من بیرون از زمین هستم و شما داخل هستید، اگر احساس مشکل در جریان بازی دارید، به من بگویید. او مشکل قلبی داشت و با اینکه پدر ما بود، فدراسیون فوتبال از ما پرسید که او بماند یا برود؟ من، شوکوروف و الدور گفتیم می‌خواهیم بماند؛ چون برایش احترام ویژه قائل هستیم و می‌خواستیم حتی اگر می‌شود کادرش کنار ما باشد و خودش از تلویزیون شرایط تیمی ما را دنبال کند و همراه‌مان باشد.

کاتانتس به خاطر ما همراه‌مان ماند اما دکتر گفته بود اگر استرس بکشد، ممکن است جانش را از دست بدهد. او عضوی از خانواده ماست و جانش برای ما خیلی مهم است. با او صحبت کردیم و قرار شد جایش را کاپادزه بگیرد. با او در لوکوموتیو کار کرده بودم و انسان و سرمربی خوبی است. بازیکنان به کاپادزه گفتند حالا تو پیش ما بمان و همه با هم تلاش می‌کنیم تا به جام جهانی برسیم. کاپادزه اولین‌بار ما را به المپیک رسانده بود و برایش احترام زیادی قائل هستیم.

*صحبت از لوو هم بود.

یواخیم لوو یک مشکل خانوادگی داشت ولی فدراسیون صحبت کرده بود.

*تقابل ایران و ازبکستان خیلی تکراری شده. قبول داری؟

ما هم واقعا خسته شدیم. البته دیگر از بازی کردن با شما نمی‌ترسیم. در دوره کارلوس کی‌روش واقعا تیم سختی داشتید و ما دچار مشکل شده بودیم. با این حال در این چند وقت اخیر ترس‌مان ریخته. بازی‌های ما دو تا مقداری خسته‌کننده شده. ما جلوی مصر خیلی خوب بازی کردیم چون ما را نمی‌شناسند و شناختی از ما ندارند. جلوی ایران شرایطش فرق می‌کند و همه می‌دانیم که چطور باید جلوی هم بازی کنیم. به نظرم در کل بهتر است که  هر دوی ما به سراغ حریفان جدید برویم. فردا می‌گویم ازبکستان برنده می‌شود. 

*فوتبال در کشور شما خیلی خوب توسعه پیدا کرده است.

در ازبکستان همه سمت فوتبال آمده‌اند. هر روز در کشور ما یک آکادمی باز می‌کنند و حتی به من زنگ می‌زنند که من چه روزی آکادمی خودم را باز می‌کنم. رئیس فدراسیون حسابی زحمت می‌کشد و وضعیت فوتبال‌مان در همه شرایطی خوب است. 

*جهانبخش یک کری برای شما خوانده بود. قیاسی که کرده بود، درست بود؟ تو چه فکری می‌کنی؟

بعد از جام ملت‌های آسیا، من پیشنهادات خوبی داشتم. از پرسپولیس، استقلال و حتی قطر و امارات داشتم. من دیده بودم بازیکنان ایرانی، خیلی فیزیکی هستند و برای همین به ایران آمدم. من تکنیکی هستم و حس می‌کردم اگر به ایران بیایم، از نظر فیزیکی پیشرفت می‌کنم.

من دوست داشتم تیم ملی کشورم به جام جهانی هم راه پیدا کند، چون این آخرین فرصت من است. در کشورهای دیگر، خیلی از اوقات نمی‌شود حرفه‌ای بود. من خانواده‌‎ام در دبی هستند و هر وقت از ایران می‌روم، دلم برای اینجا تنگ می‌شود. من در ایران فقط به کار خودم مشغول هستم و تمرین می‌کنم و این من را حرفه‌ای می‌کند. بعد از اینکه من آمدم، همه ازبک‌ها آمدند. من به همه توصیه می‌کنم که حتما به فوتبال ایران بیایند. 

*برای آمدن کاناوارو هم با تو مشورت کردند؟

فدراسیون به ما سه کاپیتان اطلاع داد که می‌خواهیم با کاناوارو صحبت کنیم و ماهم دوست داشتیم چون بازیکن بزرگی است.

*جام جهانی فرصت خوبی است تا بازیکنان ازبکستانی بهتر دیده شوند.

ازبکستان بازیکنان بزرگی دارد و بسیار باهوش هستند اما مشکل‌مان بحث فیزیک است و اگر از نظر فیزیکی روی خودمان کار کنیم، خیلی خوب خواهیم بود. ما ارتباط خوبی هم با اروپا نداریم و ایجنتی نداریم که ما را به جهان وصل کند. جام جهانی فرصتی است که این اتفاق بیفتد. 


*امثال اورونوف‌های فوتبال ازبکستان واقعا باید بهتر دیده شوند.

من قبلا به اوستون گفتم که راحت می‌تواند در اروپا بازی کند. او تکنیک و فیزیک خوبی دارد. او باید مراقب باشد که مصدوم نشود. پول بدهد و یک مربی بدنسازی استخدام کند. او هیچ مشکلی ندارد که در بارسلونا و رئال مادرید بازی کند. 

*چرا اورونوف آنطور که در ازبکستان ظاهر می‌شود برای پرسپولیس بازی نمی‌کند؟

فوتبال و زندگی همین است. من به خودش گفته‌ام که هواداران پرسپولیس رویش فشار زیادی می‌گذارند و با آن فشارها و خواسته‌هایشان برای بازگشت سریع اورونوف، او چندان آماده نمی‌شود و نیاز دارد که اول به سلامتی کامل دست پیدا کند، بعد به پرسپولیس اضافه شود. من با او دوستی خوبی دارم و همسایه هم هستیم. هر روز خانه همدیگر هستیم و با هم غذا می‌خوریم. زندگی خوبی دارد. تغذیه و خواب خیلی خوبی دارد. مملی (محمد خدابنده‌لو) هم خانه ما زیاد می‌آید.

*تو ارتباط نزدیکی با او داری. چه شد که اورونوف به استقلال نرفت؟

استقلال به او پیشنهاد داد و نکونام گفته بود که هر دوی ما می‌توانیم برای استقلال بازی کنیم اما نمی‌دانم چه شد که به پرسپولیس رفت.

*چه چیزی در ایران توجهت را جلب کرد؟

اینکه می‌توانم روی مسائل فیزیکی کار کنم، خیلی مهم است. من جلوی پرسپولیس و استقلال بازی کرده بودم و شرایط را دیده بودم. گفتم بهتر است به ایران بیایم.

*ماجرای تو و استقلال از چه زمانی شروع شد؟ زمان زیادی بود که در خصوص احتمال انتقالت به ایران بحث می‌شد.

یادم نیست چه سالی بود اما 23 ساله بودم که استقلال به من پیشنهاد داد. 7  سال بود که به من پیشنهاد می‌دادند اما بزرگترهای فوتبال ازبکستان می‌گفتند که به اروپا بروم و در آسیا نمانم. پیشنهادات خوبی هم از روسیه داشتم اما پاختاکور پول زیادی می‌خواست و تیمی که حاضر شد آن هزینه را پرداخت کند، النصر بود. زمانی که به استقلال رفتم، پرسپولیس هم پیشنهاد داده بود و به باشگاه حتی اورونوف را پیشنهاد دادم. اول از همه استقلال بود که سراغ اورونوف رفته بود. من گفته بودم که بازیکنی تکنیکی است اما هنوز نمی‌دانم چه شد. 

*دستمزد‌ها در ایران بهتر از کشورتان هست. درست است؟

در ازبکستان هم الان پول خوبی می‌دهند. از کشورم با من تماس‌های زیادی می‌گیرند که برگردم اما من اینجا قرارداد دارم.

*ترجیح سا پینتو برای بازی دادن به تو در چه پستی است؟

من هم پست 10 بازی کردم و هم سمت چپ. بازی من را دیده بود و گفته از من خوشش می‌آید. در هر صورت وقتی آماده باشم برای بازی کردن، دیگر پست بازی کردن من مهم نیست، فقط باید به خواسته سرمربی گوش بدهم.

*برای برگشتن که انگیزه زیادی داری. 

انشالله سریع‌تر برگردم و خیلی تلاش می‌کنم که برگردم. هر بازی را که می‌بینم، می‌گویم باید زودتر برگردم. الان هم که حال و هوای خوبی داریم و حالا باید همه به استقلال کمک کنیم. من بعد از نیم‌فصل، می‌توانم برگردم چون اسمم را در لیست رد نکرده‌اند.

*بسته بودن پنجره نقل‌وانتقالات برای بازگشت تو دردسرساز نیست؟

نمی‌دانم چه پیش می‌آید! من حتما باید بازی کنم و این 6 ماه برای من مهم است. اگر نشود به لیست اضافه شوم، باید به جای دیگری بروم. البته که من قرارداد دارم و بعید بدانم مشکلی داشته باشم.

*استقلال خیلی خوب به لیگ برگشته و انگیزه بالایی برای نتیجه گرفتن دارد.

فوتبال همین است. در یک سال شما در چند جام خواهی بود و از نظر جسمی خسته خواهید شد. ما برای لیگ خودمان خیلی آماده هستیم و هواداران منتظر بودند. قهرمانی در آسیا هم مهم است اما ابتدا تمرکزمان روی لیگ هست. در آسیا هم تیم تلاش دارد که بهتر بازی کند و این خیلی مهم است.

*رستم آشورماتوف هم خیلی خوب در استقلال جا افتاده. 

او هم قبل از اینکه به اینجا بیاید، با من صحبت کرد. به او گفتم پرسپولیس تیم خوبی هست اما حتما باید به اینجا بیاید. آن سمت مرتضی (پورعلی‌گنجی) و کنعانی‌زادگان هستند که هر دو ملی‌پوش هستند و احتمال دارد در پرسپولیس نیمکت‌نشین شود. می‌‎دانستم رستم رهبر خط دفاع می‌شود و او هم به حرف من گوش داد. سا پینتو هم از این موضوع استقبال کرد و به او کمک کردم به ایران بیاید.

*ایگور سرگیف هم قرار بود بیاید. تو به او چه گفتی؟

چند باشگاه به او پیشنهاد داده‌اند. فکر می‌کنم استقلال و پرسپولیس هر دو پیشنهاد دادند. سا پینتو از او پرسید و من شرایطش را توضیح دادم اما به هر حال خودش ایجنت دارد و به من گفته که به پیشنهاداتی که دریافت می‌کند، گوش خواهد کرد.

*اولین بازی برای استقلال هم گل زدی.

استقلال مثل خانواده من بود چون از 8 سال قبل با جوش آشنا بودم. نکونام گفته بود من را به استقلال می‌آورد و آزادی عمل داشتم. جلالی در بازی اول به من پاس خوبی داد و گل هم زدم. 

*دو فصل قبل می‌شد که قهرمان شوید اما آن بازی پرسپولیس - استقلال خوزستان همه معادلات را خراب کرد. شما در بازی با نساجی از نتیجه همزمان خبر داشتید؟

من هنوز دلیل اخراج بازیکن استقلال خوزستان را نفهمیدم. بعد از آن صحنه اخراج، پرسپولیس گل‌هایش را زد. بعد از نیمه اول، ما نتیجه را فهمیدیم و همه می‌پرسیدیم که نتیجه را بدانیم. همه خوشحال بودیم که پرسپولیس عقب افتاده اما آخر بازی ناراحت شدیم.

*اشتباهات داوری عامدانه بود؟

آخرین بازی فصل، پرسپولیس یک گل آفساید زد. من هنوز متعجب هستم. من در جریان جزییات نیستم اما تاثیر (VAR) خیلی زیاد هست. 

*داوران ایران چطور هستند؟

من در فوتبال ایران فقط 3 نفر را می‌شناسم که داورهای خوبی هستند و جریان بازی را حفظ می‌کنند. یکی از آن‌ها می‌دانم دکتر هست ولی اسم‌شان را نمی‌دانم. 

*برای کارهای پزشکی پیش او می‌رفتی؟

او به همان جایی می‌آید که من برای فیزیوتراپی می‌روم.

*فصل قبل هم در استقلال شما 6 سرمربی مختلف داشتید.

برای اولین‌بار در زندگی‌ام دیدم که در یک فصل، 6 سرمربی داشتیم و این قطعا مشکل‌ساز هست. یکی از آن‌ها موسیمانه بود که سرمربی خوبی بود و سبک بازی‌اش خوب بود. ما مقابل الاهلی هم خوب بازی کردیم. با این حال نشد ادامه بدهیم و در جریان جزییات نیستم. من یک بازیکن هستم.

*کار کردن با نکونام چطور بود؟

جواد (نکونام) سرمربی خوبی هست اما مقداری در ایران تحت فشار بود و تمرکزش را از دست می‌داد. از او خیلی خوشم می‌آید.

*بوژوویچ چطور بود؟

آدم خوبی بود. وقتی آمد، از جیبش به ما پاداش می‌داد و به خاطر بردها به ما پول می‌داد.

*جباری هم که با شما قهرمان شد.

با مجتبی جباری قهرمان جام حذفی شدیم و خیلی ارتباط خوبی داشتیم. او گفت بازیکن باهوشی هستم و البته برایش کمتر از بقیه بازی کردم. در روزهای اول که با او آشنا شدم، گفت خیلی از من خوشش می‌آید و برایم جالب بود که زیاد از من بازی نمی‌گرفت و برایم تعجب داشت. او گفته بود که از من نظر فیزیکی آماده نیستم ولی من همان مقطع، در یک بازی 11 کیلومتر دویدم و بعد از رامین که لب خط بازی می‌کند و بیشتر می‌دود، نفر دوم بودم. او روز اول گفته بود من از خیلی خوشش می‌آید و حتی در فینال هم هواداران نام من را صدا می‌زدند تا بازی کنم اما او من را بازی نداد. اصلا از او ناراحت نیستم اما برایم عجیب است که برخی‌ها از تو تعریف می‌‎کنند و ناگهان نقاب‌های‌شان را کنار می‌گذارند.


*ایران و ازبکستان از نظر فرهنگی خیلی باهم نزدیک هستند.

در سمرقند خیلی‌ها فارسی حرف می‌زنند. همسر من هم اهل بخارا هست و خیلی‌ها به بخارا می‌روند تا کار کنند. همه آنجا سیب ایرانی می‌خورند.

*هواداران استقلال هم تو را خیلی دوست دارند.

من برای هواداران استقلال، به ایران آمدم. من مقابل نکونام در بازی‌های ملی قرار گرفته بودم و برایش احترام زیادی قائل بودم. او در لالیگا بازی کرده بود و وقتی زنگ زد، می‌دانستم سرمربی استقلال شده و تصمیم گرفتم به این تیم بیایم.

*جو هواداری در ایران و عربستان چه تفاوت‌هایی دارد؟

به نظرم ایرانی‌ها بهتر هستند. طرفداران عربستانی انگار آمده‌اند فیلم ببینند و فقط می‌خواهند به آن‌ها خوش بگذرد اما در ایران همه با احساس‌شان فوتبال می‌بینند.

*همبازی بودن با کریستیانو رونالدو چطور است؟

انسان خوبی است. وقتی آمده بود، همه خوشحال بودیم. یکی از دو بازیکن برتر دنیا بود. من آن زمان شماره 7 باشگاه را می‌پوشیدم و رئیس باشگاه به من زنگ زد تا به دفتر باشگاه بروم. او در دفتر باشگاه به من گفت باید شماره 7 را از تو بگیریم و من گفتم چرا؟ گفت قرار است رونالدو بیاید. من گفتم عیبی ندارد و حالا من شماره 77 را بپوشم. او به من زنگ می‌زد تا با هم تمرین کنیم. اولین گلش را برای النصر، روی یک پنالتی زد که من آن را گرفتم. بعد از بازی، رودی گارسیا من را به رختکن فرستاد و رونالدو آنجا خیلی از من تعریف کرد. گفت برایم تعجب دارد که چرا تو فیکس بازی نکردی!

او به تالیسکا گفته بود یک بازیکن را انتخاب کند تا دو در برابر دو بازی کنیم که تالیسکا من را انتخاب کرد و رونالدو هم اوسپینا را انتخاب کرد. ما بردیم و در آخر باهم عکس گرفتیم. 

یک عکس هم با لباس عربی داریم که برای روز استقلال عربستان هست. همه بازیکنان لباس عربی می‌پوشیدند که عکس گرفتیم. 

*بین مسی و رونالدو طرفدار چه کسی هستی؟

من طرفدار نیمار هستم. یک بار از من پرسید که طرفدار مسی هستی؟ من گفتم طرفدار هر دوی شما هستم چون فوتبال را تغییر دادید و او خیلی خوشش آمد. 

*درست است که دوست ندارد اطرافیانش طرفدار مسی باشند؟

اصلا. هرگز اینطور نیست. خودش یک‌بار تعریف کرد که مسی به او زنگ زده و شماره یک دکتر را برای مادرش خواسته. 

*در استقلال با چه کسی بیشتر دوست هستی؟

همه‌شان دوستان خوب من هستند.

*طرفدار کدام تیم اروپایی هستی؟

بارسلونا.

*بهترین بازیکنان دنیا از نظر تو چه کسانی هستند؟

نیمار و رونالدینیو.

*بهترین بازیکن ایرانی داخل لیگ چه کسی است؟

حسین حسینی.

*پس ناراحت شدی که از استقلال رفت.

البته. او انسان خوبی هست و عاشق استقلال هست.

*بهترین بازیکن ایرانی خارج از کشور کیست؟

مهدی طارمی. او و سردار خیلی خوب کنار هم بازی می‌کنند.

*تو باز هم در استقلال هستی.

هم این فصل هست و هم فصل بعد.

*در جام جهانی 2026 دوست داری با چه تیم‌هایی رقابت کنی؟

دوست دارم با پرتغال بازی کنیم و از سید دوم هم نظرم مراکش است.

Loading...
Loading...
Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...