به گزارش فوتبال 360، «شما ممکن است در آرزوی هر چیزی باشید و دیگران از شما بپرسند چرا؟ دنبال دلیل نباشید و فقط بگویید چرا که نه؟!» برنارد شاو، نویسنده مشهور ایرلندی با نگاشتن این جمله برای حال و روز فوتبال ملی انگلیس نسخه تمام و کمالی تجویز کرده است. آنها که با جمله مشهور خود آرزوی بازگرداندن جام جهانی به خانهاش را در سر میپرورانند، شاید در حضور بزرگان و مدعیان زیادی بارها مورد سوال قرار گرفتهاند که چرا فکر میکنید میتوانید بر بام فوتبال جهان بایستید و «برنارد شاو» به انگلیسیها میگوید در جواب این پرسش فقط بگویید چرا که نه! نوجوان بریتانیایی متولد 1950که در 16 سالگی شاهد اولین و آخرین افتخار بزرگ تیم ملی انگلیس بوده و به اقتضای سن و سالش با آثار برنارد شاو آشناست با نگارش نامهای به تیم ملی انگلیس میگوید به رویا پردازی ادامه دهد و تصریح میکند چرا نباید قهرمان شوند!
تیم ملی کشورم!
به شما سلام میکنم و برای جنگیدن و تلاشتان در جام جهانی خسته نباشید میگویم! آه، «خسته نباشید»؛ چه عبارت خسته کنندهای برای فوتبالیدوستان کشوری که از نرسیدن و نشدن و نتوانستن خستهاند. میدانم شما هم خستهاید. هری کین موقع زدن ضربه پنالتی در مقابل فرانسه حتما خسته بود و هوادارانی که در ورزشگاه طاقت دیدن آن پنالتی را نداشتند، خستهتر از او! همه ما خسته هستیم از این که سالهای سال تکرار کردیم؛ جام را به خانه باز میگردانیم و این جام هر جایی به جز خانه را برای اقامتش انتخاب کرده است. از سرزمینهای همسایه و نزدیک مثل آلمان و فرانسه و ایتالیا و اسپانیا گرفته تا کرانههای اقیانوس اطلس جنوبی و در بین مردمان آمریکای لاتین، کشور به کشور سفر کرده و گذارش به لندن نمیافتد. از شاهدان عینی اولین و آخرین قهرمانی ما در جهان فقط 8 نفر زنده ماندهاند و شاید تا چند سال دیگر هیچ بازیکنی نباشد که بتواند شهادت دهد روزی درون میدان مستطیل سبز، انگلیس را بر بام فوتبال دنیا دیده است. ما همه خستهایم. شکست در مقابل فرانسه خستگی شکستها و تلاشهای گذشته را در تنمان نگه داشت. خستگی تماشای نسلی شامل جرارد، لمپارد، اسکولز، بکهام، شیرر و اوون و ناکامی آنها در به دست آوردن حتی یک جام معتبر بر پیکر فوتبال و ما فوتبال دوستان انگلیسی باقی مانده است. خستگی دیدن برایان رابسون، گری لینکر، کوین کیگان، وین رونی و پل گاسکویینی که از هیچ سکوی افتخاری برای تیم ملی بالا نرفتند به رویاهای همیشگی ما حمله کرده و این خستگی مرموزانه تلقین میکند رویاها محقق نخواهند شد و بازگرداندن جام به خانه یک خیال است و بس!
با خاطرۀ تلخ شکست در مقابل فرانسه در قطر به لندن باز میگشتم و مسیر پرواز را با مطالعه کتابی از برنارد شاو میگذراندم. در این سن و سال و پس از 70 سالگی داشتم باور میکردم جدیدترین درس زندگی ترک کردن رویاهایی است که به سرانجامی نمیرسند. برنارد شاو بیدارم کرد و پرده تاریک زمزمههای خیال خام بودن قهرمانی را از صفحه ذهنم کنار زد تا نور امید به موفقیت و دستیابی به رویا باز هم ذهن سالخوردهام را مثل روزهای 16 سالگی و نوجوانی به جوش و خروش برساند. روزی که جام در دستان بابی چارلتون بود و به همه دنیا میگفتیم ببینید این جام را به خانهاش آوردهایم. روزی که آلمانِ مدعی هم حریفمان نشد و بام فوتبال دنیا را برای سکونتی 4 ساله انتخاب کردیم. اقامتی که فقط 8 بازیکن از آن ماندهاند و از شما میخواهم، از شما خواهش میکنم به آنچه برنارد شاو در کتابش به ذهن خستۀ من گفت گوش دهید. همه میپرسند با حضور فرانسه و امباپه، آلمان و فلیک، آرژانتین و مسی، برزیل و نیمار، هلند و نسل جدیدش و دیگر مدعیان بزرگ فوتبال دنیا چرا فکر میکنید میتوانید قهرمان جهان شوید و شاو میگوید به همه آنها پاسخ دهید؛ چرا که نه! چرا نباید بلینگام، کین، پیکفورد، رشفورد، ساکا و دیگر ستارههای بزرگمان را بر بام فوتبال دنیا تصور کنیم؟ چرا در فوتبالی که اسپانیا را مغلوب مراکش میکند، ما با این همه پدیده و استعداد از رویاهایمان دست بکشیم؟ به خاطر همان 8 نفر یک بار دیگر این کار را انجام دهید. پیرمردهایی مثل من هنوز با خاطره قهرمانی تیم ملی در جام جهانی برای تک تک شماها سرودهای مخصوص به خودتان را ساختهاند. ما هواداری از لیورپول، منچستر، آرسنال و چلسی را با دیدن تمام ستارهها در پیراهن سفید تیم ملی فراموش میکنیم و رقبای تیمهای باشگاهی خود را مورد تشویق قرار میدهیم؛ به این امید که اتفاق بزرگ در سایه همین اتحاد صورت بگیرد و از شما، همه اعضای کوچک و بزرگ تیم ملی انگلیس، از کادر فنی گرفته تا بازیکنان روی نیمکت و درون زمین میخواهم که شما هم تلخی و خستگی شکستها را فراموش کنید و به میادین باز گردید. این بار با الهام گرفتن از جمله برنارد شاو و برای همان 8 نفر باقی مانده بجنگید و یک بار برای همیشه این جام را به خانه باز گردانید. همه خسته هستیم اما از پا نیفتادهایم و باز هم برای رویای قدیمی و کهنه و خستهمان به پا میخیزیم. شاید رقابت بعدی میان بزرگان فوتبال دنیا میدان ما باشد. شاید فوتبال منتظر بوده تا هری کین بهترین گلزن تیم ملی شود، چند سالی این رکورد را ارتقا ببخشد و در روزهای باتجربگی، افتخار اصلی را نصیبش کند. شاید پرده پر ماجرای مستطیل سبز برای اجرای بعدیاش انگلیس را به عنوان قهرمان داستان انتخاب کرده باشد. در سن و سالی هستم که شاید سفر به دیار ابدی به من و امثال من نزدیک شده باشد و از شما میخواهم برای خاطر همان 8 باقی مانده که شاید آنها هم تا 4 سال بعد دچار ریزش جمعیت شده باشند، رویاها را فراموش نکنید و انگلیس را باز هم به قله فوتبال جهان بازگردانید. باز هم از شما حمایت خواهیم کرد و تلخی تمام توپهای به آسمان کوبیده را فراموش میکنیم و خستگی تمام سالهای بی رخوتی را پشت سر میگذاریم. من و همنسلانم با همان حال و هوای 16 سالگی و سال 1966 به ورزشگاهها میآییم تا این بار شاهد عزم جزم شما برای دستیابی به رویای بزرگ باشیم. باشد که روزی سرخوش از قهرمانی انگلیس در جام جهانی و بازگرداندن جام به خانه در هواپیما دوباره کتاب «برنارد شاو» را باز کنم. این بار من برایش در ذیل کتاب بنویسم؛ بله برنارد شاو؛ همه میگفتند چرا و ما پاسخ دادیم؛ چرا که نه!»
ارسال نظر
برای ارسال نظر، باید وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود