5 قانون جدید یونایتد برای موفقیت؛ حل مشکلات نزدیک است؟
به گزارش فوتبال 360، منچستریونایتد در سالهای پس از فرگوسن مشکلات مختلفی را تجربه کرده که باعث شده روند باشگاه از کیفیت لازم خارج شود. پس از ورود راتکلیف گفته میشد آنها با مدیریت جدید میخواهند به این دوران پایان دهند. اولین اقدامات انجام شده و حالا 5 قانون مهم در باشگاه عملی خواهد شد با این حال برخی قوانین جدید شاید کمی با بلندپروازیهای اولیه اعلام شده مغایرت داشته باشد و ایجاد شک برای آینده باشگاه را در پی داشته باشد.
قانون اول؛ محدودیت سنی در خرید
قانونهای وضع شده بیشتر در مورد انتقالات باشگاه هستند و اولین قانون مربوط به سن بازیکنان خریداری شده است. منچستریونایتد خریدهای زیادی را پس از دوران فرگوسن انجام داده و شاید بیشتر آنها اشتباه بودهاند. بازیکنان زیادی همانند کاسمیرو، رافائل واران و کریستین اریکسن با سن بیش از 28 سال خریداری یا به صورت آزاد به ترکیب اضافه شدهاند و عملکرد موردنظر را نداشتند. راتکلیف پس از مشورتهای فراوان حالا اعلام کرده باشگاه از این به بعد بازیکنان بالای 25 سال را جذب نخواهد کرد و خریدهای بعدی باید همگی زیر 25 سال سن داشته باشند.
این قانون میتواند باعث ایجاد ترکیبی شود که برای چند سال پویایی لازم را داشته باشد اما در کنار آن برخی بازیکنان با سن بیشتر با توجه به تجربه فروانشان به جوانان و ترکیب باشگاه کمکهای زیادی میکنند که البته با قانون جدید، جایشان در تیم خالی میماند!
قانون دوم؛ کهکشانی نمیخواهیم!
وقتی یک بازیکن بزرگ و گرانقیمت به باشگاه میآید، ترکیب تیم شکافهایی را درون خود حس میکند. این باعث میشود دیگر بازیکنان ترکیب از اوج خود فاصله بگیرند و انگیزههای خود را برای رسیدن به ترکیب اصلی را از دست بدهند. همچنین خرید بازیکنان بزرگ، هزینههای زیادی را رقم میزند و توقعات را از بازیکن خریداری شده بسیار زیاد میکند و احتمال عملکرد نامناسب از سوی بازیکن را افزایش میدهد.
با این حال این ذهنیت در مقابل وجود دارد که بازیکنان بزرگی مانند جود بلینگام یا دکلان رایس با وجود اینکه قیمت بالایی دارند اما میتوانند در مواقع حساس گرهگشا شوند و تیمها به واسطه این مدل بازیکنان امید زیادی را برای کسب جامهای معتبر داشته باشند.
قانون سوم؛ سبک توسط مدیرفنی تعیین میشود
این قانون باعث میشود ورود و خروج مربیان بیشتر در راستای راهبردهای جزئی رقم بخورد و تاثیری در استراتژی کلی باشگاه نداشته باشد. منچستریونایتد یک DNA اختصاصی دارد و سبک بازی مشخصی را در گذشته داشته اما مربیان مختلف پس از ورود سبک بازی تیم را به شیوه خودشان تغییر میدهند و این باعث ناکارآمدی برخی بازیکنان و گم شدن اهداف سایر بازیکنان میشود. حالا با قانون جدید، باشگاه در مسیری مشخص قرار میگیرد که مدیرفنی فعلی یعنی جیسون ویلکاکس آن را تعیین میکند. مربیان باید از الگوی اصلی مدیرفنی در تاکتیک کلی استفاده و ابزارهای خود را طبق آن اصول پیاده کنند. این قانون منچستریونایتد را از بلاتکلیفی چند سال اخیر دور میکند اما همزمان نقش سرمربی در تیم را بسیار کاهش میدهد و شاید مربیان اعتماد به نفس مناسب برای انجام کار را از دست بدهند.
قانون چهارم؛ نگو چه بازیکنی، بگو چه پستی!
سرمربیان پس از فرگوسن عموما روی بازیکن موردنظر خود دست میگذاشتند که باعث میشد هر مربی لیست بلندی از ورودیها و خروجیها داشته باشد و بازیکنان جذب شده برای کار مربی بعدی بدون استفاده باشند. قانون جدید تنها به سرمربی اجازه میدهد نقطه ضعف تیم را به باشگاه اعلام کند و پس از آن مدیرفنی و مدیراجرایی باتوجه به تاکتیک کلی تعیین شده برای باشگاه، بازیکن مورد نیاز در هر پست را جذب میکنند. به عنوان مثال منچستریونایتد در هنگام ورود تنهاخ خرید آنتونی را با مبلغی هنگفت نهایی کرد؛ در صورتی که باتوجه به خواستههای مربی شاید بازیکن مناسبتری در پست بال راست میتوانست جذب شود و همان کارایی را با قیمتی مناسبتر داشته باشد. تنهاخ یا مربیان بعدی از این پس تنها اعلام میکنند در چند پست چند بازیکن نیاز دارند و مدیران فنی، گزینه را اعلام میکنند.
قانون پنجم؛ خرید بین 3 گزینه معرفی شده باشگاه
این قانون در راستای تکامل قانون قبلی است. پس از درخواست مربی برای یک بازیکن در یک پست خاص، باشگاه باتوجه به استانداردهایش 3 گزینه را انتخاب میکند و نام آنها در اختیار مربی قرار میگیرد. سرمربی تنها میان 3 گزینه معرفی شده حق انتخاب دارد و با توجه به خصوصیات جزئی موردنظر، میان 3 گزینه انتخابش را انجام میدهد. به عنوان مثال مشخص شده منچستریونایتد میخواهد 2 مدافع جدید جذب کند و برای جذب این 2 مدافع، 2 لیست 3 نفره در اختیار اریک تنهاخ قرار خواهد گرفت و او میان آنها 2 بازیکن موردنظر خود را انتخاب میکند و مدیران کارهای خرید را انجام میدهند.
شاید بتوانید امیدوار باشید
این سیستم و 5 قانون تیم راتکلیف، شاید در کل مشکلاتی را به همراه داشته باشد اما مطمئنا در صورتی که مربیان با مدیران فنی و باشگاه همسو باشند، اوضاع بهتر میشود زیرا سرمربی اطمینان دارد بهترینها برایش انتخاب خواهند شد و مدیران میدانند مربی بهترین استفاده را از بازیکنان در سیستم مورد نظر آنها خواهد کرد. با این قوانین، سرمربی کمتر در استراتژی باشگاه دخیل است اما در عین حال میتواند روی کار خود متمرکز شده و با آرامش به دنبال کسب عناوین باشد.
برای ثبت نظر خود وارد شوید.