انگلیس - هلند؛ وادی دلگیر حسرت
به گزارش فوتبال 360، بیایید زاویه نگاه به 2 تیم حاضر در نیمه نهایی یورو 2024 را از حال و هوای جاری در مسابقات و شرایط فنی 2 تیم کمی تغییر دهیم. به ساختار فوتبالی 2 کشور نگاه میکنیم. برای لالههای نارنجی این موضوع همیشه مسلم بوده و همچنان هم قطعی است، هر چقدر هم در سطح بزرگسالان شاهد افت، خداحافظی یا هر اتفاقی باشند که منجر به خالی شدن ترکیب تیم اصلی از بازیکن شود، باز هم آکادمی معروف آژاکس، آکادمیهای آیندهوون و فاینورد و به طور کلی ساختار مدرسهای و آموزشی فوتبال هلند این خلا را پر خواهد کرد و آنها بیبازیکن یا حتی بیستاره نمیمانند. اصلا عنوان مدرسه فوتبال اهالی مستطیل سبز را به یاد آکادمیهای هلندی میاندازد. در اردوی رقیب لالههای نارنجی البته با ساز و کاری متفاوت و رویکردی دیگر، باز هم دغدغه معرفی پدیدهها و پر کردن جای بازیکنان بزرگ از دست رفته، برطرف شده به نظر میرسد. انگلیس هم هنوز و همیشه دستش از بازیکنان جوان مورد توجه و مستعد پر است. آنها در زمینه نفرات و نیروی انسانی چیزی کم ندارند اما این نیروهای سرشار از ظرفیت و این اندوختههای انسانی به درازای تاریخ فوتبال با حسرتهای مشابهی دست به گریبان بودهاند. هلند یک قهرمانی اروپا و انگلیس یک قهرمانی جام جهانی دارد. قهرمانیهایی که سالها از آنها میگذرد و اعتبار و زرق برق گذشته را ندارند. آنها مجموعههای سرشار از ظرفیت هستند و این ظرفیت بالقوه در فوتبالشان جنبه و چارچوب عملی پیدا نمیکند. حسرت در اردوی هر 2 تیم موج میزند؛ حسرت نسلهای درخشان و بزرگی که کمترین حقشان کسب یک قهرمانی جام جهانی یا جام ملتهای بوده اما دست خالی میدان را ترک کردند و بازی را به نسلهای بعدی سپردند. انگلیس و هلند شاید حسرتزدههای بزرگ آوردگاههای بین المللی نام بگیرند و در نیمهنهایی جام ملتهای اروپا با این درد مشترک و این دغدغه مشابه روبهروی هم میایستند.
نسلهای سوخته
اگر کسی نداند بر سر تاریخ فوتبال چه آمده و کدام تیمها موفق به فتح عناوین شدهاند و به چنین فردی مجموعهای با حضور دنیس برکمپ، ادگار داویدس، پاتریک کلایورت، مارک اورمارس، آرین روبن، وسلی اشنایدر، ادوین فندرسار و کلارنس سیدورف را معرفی کنیم، شاید اولین گمانش این باشد که هلند یقینا در دوران حضور هر کدام از این ستارهها یک عنوان بزرگ را به نام خودش کرده. همچنین اگر به او بگوییم انگلیس هم در طول سالهای طولانی بازیکنانی مثل پل گاسکوئین، گری لینکر، آلن شیرر، استیون جرارد، فرانک لمپارد، مایکل اوون، وین رونی، دیوید بکام، جان تری، ریو فردیناند و اشلی کول را در ترکیبش داشته، شاید حدس بزند این تیم هم یک یا چند قهرمانی در مدت حضور این بازیکنان برجسته را به نام خودش دارد. همه آنها دست خالی پیراهن تیم ملی را ترک کردند و از میدان بیرون رفتند. هلند و انگلیس، نتایج پر از حسرت سرمایهگذاریهای بزرگ به نظر میرسند. آنها برای معرفی بازیکن به شدت موفق بودهاند اما برای به موفقیت رسیدن با این بازیکنان راه به جایی نبردهاند. هیچ کس هم نمیتواند ادعا کند بازیکنانی که نامشان را آوردیم فاقد شخصیت قهرمانی بودهاند یا برای رساندن تیمهایشان به قلههای افتخار صلاحیت لازم را نداشتند. همین حالا هم اگر تیمی با نیمی از این بازیکنان در میادین حاضر باشد، ارزش آن شاید با ارزش گرانترین ترکیبها برابری کند. هر کدام آنها میتوانستند رهبر یک موفقیت بزرگ نام بگیرند و نگرفتند. هر کدامشان قادر بودند الهامبخش قهرمانی هلند و انگلیس در یک آوردگاه باشند و نشدند. لالههای نارنجی و سهشیر در نیمه نهایی این دوره از رقابتهای جام ملتهای اروپا، آتش نسلهای سوخته را با خودشان به میدان میآورند. شاید هیچ تیمی به اندازه این 2 تیم حسرت سوختن بزرگترین نسلهای فوتبالی را نداشته باشد.
فشار روی نیمکت
حتی روی نیمکت تیمهای ملی انگلیس و هلند هم پدیده فشار را البته در قالبهای متفاوت اما نزدیک به یکدیگر میبینیم. ساوتگیت به شدت مورد انتقاد است و حتی خودش هم اعتراف کرده اگر این بار تیمش را به قهرمانی نرساند، کارش تمام خواهد شد. اوضاع کومان هم از حیث تراکم منتقدان بهتر نیست. از هلند تا اسپانیا و بارسلون، گروههای زیادی به شیوه کار سرمربی تیم ملی هلند اعتماد ندارند و او را شایسته نشستن روی نیمکت تیم ملی کشورش نمیدانند. نیمکتها تحت فشار در حال کار هستند و هر 2 سرمربی خطر اخراج را بیخ گوش خودشان احساس میکنند. این یک دوئل برای ساوتگیت و کومان خواهد بود. برنده به مبارزه نهایی میرسد و بازنده زیر آوار شکست محکوم به وداع و فراموشی است.
شباهت انگیزشی
برخی به عنوان یک ایده یا فرضیه میگویند دشمن دشمن تو، دوست توست! آنها، هلند و انگلیس در خاک دشمن قدیمی و سنتی خودشان یعنی آلمان به مصاف یکی دیگر از دشمنان ژرمنها یا شاید دوست خود در این نقطه مشترک میروند. هم خیابانهای لندن طعم دردناک بمباران ارتش نازی را چشیده و هم هلندیها در آمستردام خاطره تلخ تسلیم بی قید و شرط و فوری مقابل آلمانیها در جنگ جهانی را دارند. انگلیس و هلند هر 2 به دنبال جشن گرفتن قهرمانی در خیابانهای آلمان هستند. این یک آرزوی بزرگ برای آنهاست و میبینیم هولیگانهای انگلیسی چطور در آلمان خبرساز میشوند و دستههای نارنجیپوش هلندی چگونه خیابانهای کشور میزبان را به تصرف خودشان در میآورند. یکی از انگیزههای مشترک هر 2 سوی میدان سر دادن آواز پیروزی و خواندن سرودهای قهرمانی پیش چشم صورتهای بهتزده آلمانیهاست.
تفاوتهای آشکار
با وجود همه دردهای مشترک میان 2 تیم هلند و انگلیس، تفاوتهای شاخصی هم بین آنها دیده میشود. به طور کلی و براساس ساختار رسانهها و فوتبال در انگلیس، انتظارها از این تیم از سوی هواداران و مردم کشورشان بیشتر است. آنها اگر ببرند به دستاورد مورد انتظار رسیدهاند و اگر ببازند نقرهداغ خواهند شد. طبیعی به نظر میرسد ترکیب گرانقیمت انگلیس چنین انتظاری را به وجود بیاورد. در سوی مقابل اما هلند از نظر مهرههای درون زمین اگر چه دست پری دارد اما بازتاب ستاره بودن بازیکنان این تیم به اندازه رقیبش در نیمه نهایی نیست و شکست برای آنها فقط به منزله پیدا کردن دلیل موجهی برای کنار گذاشتن کومان و شروع یک دوران جدید است. تفاوت بعدی در نمایشهای 2 تیم تا اینجای رقابتهاست. هلند با وجود مرارت کشیدن و گرههایی که تا اینجا به کارش افتاده، نمایشی امیدوار کنندهتر از انگلیس داشته و دستکم از نظر آمار و ارقام در سطح بالاتری ارزیابی میشود. در سوی مقابل اما امید انگلیسیها به نفراتش بسته شده. آنها برای جبران این خلا بزرگ بازیکنانی مثل بلینگام را دارند. او میتواند سرنوشت یک مسابقه را تغییر دهد و تیمش را برنده از زمین بیرون بیاورد. در واقع میتوان گفت هلند به تیمش امید بسته و انگلیس به بازیکنانش به صورت فردی! لالههای نارنجی در جستجوی کسب یک نتیجه دلچسب در سایه کار تیمی هستند و سهشیر به درخشش یک یا چند بازیکنش به صورت فردی دل خوش میکند.
آخرین دیدار
سالهاست یکدیگر را در چارچوب رقابتهایی مثل جام جهانی و جام ملتهای اروپا از نزدیک ندیدهاند و رو در رو نشدهاند. بازی هلند و انگلیس در نیمه نهایی یورو 2024 سورپرایز این مسابقات برای دنبال کنندگانش بود. آخرین دیدار آنها در قالب یک رقابت رسمی و غیر دوستانه به لیگ ملتهای اروپا باز میگردد که هنوز وجاهت مسابقاتی مثل جام ملتها را کسب نکرده و هنوز هواداران فوتبال برد و باخت در این میدان را به اندازه کافی جدی نمیگیرند. آخرین تقابل 2 تیم در یک آوردگاه بزرگ اما به سال 1996 و باز هم جام ملتهای اروپا میرسد. وقتی انگلیس آماده، هلند را با حضور کرویف، برکمپ، سیدورف، دیبوئر و فندرسار با نتیجه قدرتمندانه و سرکوبکننده 4 بر یک در هم کوبید. هلند شاید با انگیزه انتقام از آن مسابقه به میدان بیاید و انگلیس هم با اعتماد به نفس برخاسته از آن پیروزی بزرگ در زمین حاضر میشود.
رقابت لیگ برتری
در ترکیب تیم ملی هلند، ناتان آکه را در خط دفاعی میبینیم؛ ستارهای که در لیگ برتر انگلیس از منچسترسیتی حراست میکند و در کنارش ویرجیل فندایک را با همین ماموریت در لیورپول مشاهده میکنیم. کودی خاکپو، گلزن قرمزهای آنفیلد، امید اول هلندیها برای باز کردن دروازه حریف به شمار میرود و انگلیس هم فیل فودن از سیتی را در ترکیبش در خط حمله میبیند. در مجموع 9 بازیکن مهم 2 تیم، ستارههای لیورپول و سیتی هستند و حتی تقابل واکر و فندایک از جنس همین رویارویی است. آنها که از تقابلهای جذاب پپ گواردیولا و یورگن کلوپ روی نیمکت 2 مدعی قهرمانی سالهای اخیر لیگ برتر انگلیس لذت میبردند، میتوانند این جدال را با همان رنگ و بود و با تماشای برشی از ستارههای 2 تیم تماشا کنند. بازی احتمالا از کیفیت بالایی برخوردار خواهد بود و سرعت قابل قبولی دارد چون پای یک رقابت لیگ برتری در بالاترین سطح ممکن در میان است.
برای ثبت نظر خود وارد شوید.