8 سال پس از تنها قهرمانی تاریخ پرتغال به رهبری رونالدو؛ شانهای برای گریستن
20 تیر 1403 ساعت 20:5565 نظر
سال 2016 در چنین شبی پرتغال موفق شد جام قهرمانی اروپا را بالای سر ببرد.
به گزارش فوتبال 360، پرتغال در یورو 2016، بیش از 540 دقیقه برای تجربه نخستین پیروزی در جریان وقتهای قانونی دیدار صبوری کرد؛ تیم شگفتانگیزی که صعودش به دور حذفی را مدیون آییننامه جدید مسابقات جام ملتهای اروپا و تغییر شیوه تورنمنت به لطف حضور 24 تیم بود.
تیم تحت هدایت فرناندو سانتوس در دور گروهی با مجارستان، ایسلند و اتریش همگروه بود و توانست به لطف کسب 3 تساوی، بهعنوان سومین تیم برتر حاضر در رتبه سوم گروهها روانه دور حذفی شود. این تیم در مرحله یک هشتم نهایی کرواسی و سپس لهستان را پس از کسب تساوی در پایان 90 دقیقه از دور مسابقات کنار زد و سرانجام نخستین پیروزی در وقتهای قانونی را در مرحله نیمهنهایی مقابل ولز جشن گرفت.
تیم تحت هدایت فرناندو سانتوس در دور گروهی با مجارستان، ایسلند و اتریش همگروه بود و توانست به لطف کسب 3 تساوی، بهعنوان سومین تیم برتر حاضر در رتبه سوم گروهها روانه دور حذفی شود. این تیم در مرحله یک هشتم نهایی کرواسی و سپس لهستان را پس از کسب تساوی در پایان 90 دقیقه از دور مسابقات کنار زد و سرانجام نخستین پیروزی در وقتهای قانونی را در مرحله نیمهنهایی مقابل ولز جشن گرفت.
توقف جهان در ثانیه 430
در دیدار فینال، حریف پرتغال، فرانسه میزبان با رویای سومین قهرمانی تاریخش درمسابقات به میزبانی خود بود و همه نگاهها به شماره هفتی که بازوبند کاپیتانی بر بازویش خود نمایی میکرد. بازوبند روزگاری بر بازوان اوزه بیو، ویتور بایا و لوئیس فیگو بسته میشد اما هیچکدام، قهرمانی را برای کشورشان به همراه نیاوردند. حریف پرتغال در آخرین گام، میزبان مسابقات نام داشت و از دیدار ردهبندی تورنمنت 1960 تا به حال در جام ملتهای اروپا در خانه شکست ناپذیر بود.
روز 10 ژوئیه 2016 به میزبانی استاد دوفرانس، درحالی که دیدار فینال متعادل پیش میرفت، ناگهان یک خطای بیمحابا در میانه میدان، جهان را لحظهای برای هواداران پرتغال و کریستیانو رونالدو به پایان رساند. خطای دیمیتری پایه در دقیقه هشتم دیدار، کریستیانو رونالدو را بر زمین انداخت.
دوربینهای تلویزیونی، گریههای کاپیتان رونالدو را به تصویر کشیدند. اشکهای بیامان نشان از عدم تواناییاش برای ادامه دادن به بازی داشت. حداقل 70 دقیقه دیگر باقی مانده بود و کاپیتان باید از بازی خارج میشد. پروانهای در استادیوم، ناگهان بر گونههای خیسِ کریستیانو نشست. کریس، همچون شمعی در میانه میدان میسوخت و پروانه به دورش نگران بود!

پرتغالِ بدون رهبر درون زمین، باید حداقل 70 دقیقه مقابل فرانسه میزبان دوام میآورد. خط حمله فرانسه، روز خوبش نبود و اگر روز خوبِ گریزمان، ناگهان قصد آغاز شدن داشت، رویای قهرمانی قرمزها بر باد میرفت. اما نه... روز، روزِ خروسها به نظر نمیرسید. وقتهای قانونی دیدار به پایان رسید و هیچ توپی از خط دروازهها نگذشت تا برای نخستین بار در تاریخ، 90 دقیقه دیدار فینال بدون گل به پایان برسد. نفسها، بریده بریده به گوش میرسید و پیروزی، نفسی تازه را میطلبید.
دوربینهای تلویزیونی، گریههای کاپیتان رونالدو را به تصویر کشیدند. اشکهای بیامان نشان از عدم تواناییاش برای ادامه دادن به بازی داشت. حداقل 70 دقیقه دیگر باقی مانده بود و کاپیتان باید از بازی خارج میشد. پروانهای در استادیوم، ناگهان بر گونههای خیسِ کریستیانو نشست. کریس، همچون شمعی در میانه میدان میسوخت و پروانه به دورش نگران بود!

پرتغالِ بدون رهبر درون زمین، باید حداقل 70 دقیقه مقابل فرانسه میزبان دوام میآورد. خط حمله فرانسه، روز خوبش نبود و اگر روز خوبِ گریزمان، ناگهان قصد آغاز شدن داشت، رویای قهرمانی قرمزها بر باد میرفت. اما نه... روز، روزِ خروسها به نظر نمیرسید. وقتهای قانونی دیدار به پایان رسید و هیچ توپی از خط دروازهها نگذشت تا برای نخستین بار در تاریخ، 90 دقیقه دیدار فینال بدون گل به پایان برسد. نفسها، بریده بریده به گوش میرسید و پیروزی، نفسی تازه را میطلبید.
منجی از ناکجا رسید
فرناندو سانتوس، دقیقه 80 رناتو سانچسِ 18 ساله را با فوتبالیستی کم نام و نشان تعویض کرده بود. اِدِر، جوان لیل به تازگی تولد 28 سالگیاش را جشن گرفته بود و به بازی آمد. بازی در وقتهای اضافه، توانی برای فرانسویها باقی نگذاشت.آنها یک روز هم کمتر استراحت کرده و از سمتِ دشوارتر جدول مسابقات، پس از غلبه بر ایسلندِ سختکوش و آلمان، قهرمان جهان در این دیدار حاضر شدند. هرچه زمان بازی بیشتر میگذشت، فشار حضور هواداران و به میدان رفتن در خانه بیش از پیش بر شانه آبیها سنگینی میکرد و سرانجام، دقیقه 109 تغییر رقم خورد.

ادر با یک شوت از پشت محوطه جریمه، توپ را درون دروازه هوگو یوریس جای داد. شوت، نه محکم بود و نه تکنیکی. لوریس هم به این راحتی تسلیم نمیشد اما انگار قهرمانی پرتغالیها را بر سرنوشت این مسابقات حک کردند؛ حتی اگر قرار بود مردی از ناکجا، تنها برای به ثمر نشاندن یک توپ به میدان بیاید.
فقط خودِ کریستیانو میداند پیش از به پرواز درآمدن دوباره پروانه از گونههای خیسش، همزمان با پایان موقت جهان، چه در گوش او زمزمه کرد. چه به پروانه گفت تا گریههای تلخ دقیقه 17، با فریاد قهرمانیاش به پایان رسید.

ادر، زننده گل قهرمانی کشورش در دیدار فینال در این باره گفته بود: «پرتغال برای رسیدن به این افتخار، چندین سال صبر کرده بود. من دقیقه 80 به بازی رفتم و پیش از آغاز وقتهای اضافه، کریستیانو به من گفت: «گل منجر به قهرمانی تیم را تو خواهی زد!» این جملات، اعتماد به نفس مرا بیش از اندازه و به طور وصفناپذیری بالا برد. استرس داشتم اما وقتی خالی از حریفِ یارگیر پشت محوطه جریمه ماندم، با خود گفتم: «اکنون وقتشه! شانست را امتحان و به حرف کریستیانو عمل کن! شوت زدم و تمام! گل قهرمانی تیم ملی پرتغال را من زدم!»
از برخی داستانها، باید فقط یک پایانِ خوش باقی بماند و بس. داستانِ شگفت انگیز پرتغال در یورو 2016 بدون توجه به چگونگی آغاز و ادامه یافتنش به خوشیِ هرچه تمامتر به پایان رسید. جام، بالای سر کاپیتان بود...

ادر با یک شوت از پشت محوطه جریمه، توپ را درون دروازه هوگو یوریس جای داد. شوت، نه محکم بود و نه تکنیکی. لوریس هم به این راحتی تسلیم نمیشد اما انگار قهرمانی پرتغالیها را بر سرنوشت این مسابقات حک کردند؛ حتی اگر قرار بود مردی از ناکجا، تنها برای به ثمر نشاندن یک توپ به میدان بیاید.
فقط خودِ کریستیانو میداند پیش از به پرواز درآمدن دوباره پروانه از گونههای خیسش، همزمان با پایان موقت جهان، چه در گوش او زمزمه کرد. چه به پروانه گفت تا گریههای تلخ دقیقه 17، با فریاد قهرمانیاش به پایان رسید.

ادر، زننده گل قهرمانی کشورش در دیدار فینال در این باره گفته بود: «پرتغال برای رسیدن به این افتخار، چندین سال صبر کرده بود. من دقیقه 80 به بازی رفتم و پیش از آغاز وقتهای اضافه، کریستیانو به من گفت: «گل منجر به قهرمانی تیم را تو خواهی زد!» این جملات، اعتماد به نفس مرا بیش از اندازه و به طور وصفناپذیری بالا برد. استرس داشتم اما وقتی خالی از حریفِ یارگیر پشت محوطه جریمه ماندم، با خود گفتم: «اکنون وقتشه! شانست را امتحان و به حرف کریستیانو عمل کن! شوت زدم و تمام! گل قهرمانی تیم ملی پرتغال را من زدم!»
پایان خوش! همین و بس
انگار قهرمانی پرتغال در سرنوشت این مسابقات بود. آنها فقط یک پیروزی در طول 90 دقیقه مسابقات به دست آوردند؛ تنها یک پیروزی از 7 دیدارشان در طول تورنمنت، در جریان وقتهای قانونی دیدار. برخی از داستانها اما چگونگی شروعشان مهم نیست، نحوه ادامه یافتنشان هم. مهم، پایانِ داستان است!از برخی داستانها، باید فقط یک پایانِ خوش باقی بماند و بس. داستانِ شگفت انگیز پرتغال در یورو 2016 بدون توجه به چگونگی آغاز و ادامه یافتنش به خوشیِ هرچه تمامتر به پایان رسید. جام، بالای سر کاپیتان بود...
پدرخوانده روی سکوها
کریستیانو پس از مراسم اهدای جام، از پلههای جایگاه ویژه استاد دوفرانس پایین میآمد. قرار بود این هم یک اتفاق معمول پس از مراسمهای اهدای جام باشد. چنین تصاویری به تکرار در طول تاریخ فوتبال، افتاده اما این بار، ماجرا فرق داشت. یک نفر در میان تماشاگران انتظارِ دیگری را میکشید. مردی که حالا تمامی موهایش سفید شده بود اما شیوه جویدن آدامسش، صلابتِ نگاهش، لبخندِ ملیحِ روی صورتش، نگاه مرموز از پشت شیشههای عینکش و گره کراواتش، حتی ذرهای هم تغییر نکرد.
وقتی جوانِ مستعد اما بی نام و نشان از اسپورتینگ لیسبون به منچستریونایتد رفت، هم موهای پیرمرد مشکیتر بود و هم رونالدو هیچ افتخار بینالمللی کسب نداشت. جوانِ بیتجربه آن روزها اما در خاک فرانسه در قامت یک رهبرِ تمامعیار تیمش را چه از درون زمین و چه پس از مصدومیت از بیرون زمین به قهرمانی رساند.
صحنه انتظار کشیدنِ سر الکس فرگوسن، تئوریسین و رهبر بزرگ تاریخ فوتبال، به انتظار کریستیانوی باتجربه را باید تماشا کنید. چه احساساتی در آن چند ثانیه نهفته است. همچون پدری که پس از موفقیت فرزندش به انتظارِ او میایستد، سر الکس فرگوسن هم به انتظارِ قهرمانِ داستان ایستاد. فرگی قد کشیدن و روز به روز بزرگتر شدن کریستیانو را از نزدیک دیده و همچون پدرخواندهای مهربان، برای هدایتش به قله جهان فوتبال تلاش کرد. قهرمان، یک چهره آشنا را در میان تماشاگران دید و او را در آغوش کشید.

آشنای مهربانی، روزگاری او را از اسپورتینگ جدا کرد، به منچستر آورد، پرورش داد، به تیمهای دیگر فرستاد و پس از 12 سال و 10 ماه و 28 روز، ثمره اعتمادش را میدید. دنیای فوتبال، به هر دوی آنها افتخار میکرد. دنیای رنگارنگی، همچون قایق نجات، کریستیانو را از مادیرا جدا کرد و در یک چشم بر هم زدن، او را تا جزیره خوشبختی رساند. فوتبال در سال 2016، همان دنیایی بود که دلش نیامد رونالدو را ناامید کند!