راهکار تنهاخ برای پوشاندن ضعفهای تاکتیکی؛ مدافعان کناری، گل سرسبد
به گزارش فوتبال 360، با توجه به شخصیت اریک تنهاخ، همه میدانیم این مربی قرار نیست تغییرات فراوانی داشته باشد و همچنان به اینکه مسیرش درست است، اصرار دارد. با دانستن این مساله و اینکه نتایج منچستریونایتد در آغاز لیگ بسیار بد بوده، قبل از بازی با ساوتهمپتون سوالات فراوانی در ذهن همه وجود داشت. آیا منچستریونایتد به دنبال یک مالکیت توپ دیگر شبیه به دیدار مقابل لیورپول است؟ یا اینکه چه کسانی پس از فاجعه مقابل قرمزها در اولدترافورد و توسط کاسمیرو، در مرکز میدان خواهد بود؟ تنهاخ میتواند هجمهها علیه خودش را با کسب 3 امتیاز این دیدار کاهش دهد یا همچنان قرار است او و تیمش را در صدر لیست انتقادات کارشناسان ببینیم؟
منچستریونایتد متفاوت، مقابل ساوتهمپتون
پیروزی 3 بر صفر برای کمتر شدن صدای منتقدان نسبتا کافی بود؛ حتی با اینکه منچستریها در 30 دقیقه ابتدایی بازی در موضع ضعف بودند و مورد حملات ساوتهمپتون قرار میگرفتند. بازیکنان هجومی منچستریونایتد پس از این پیروزی بسیار مورد توجه و تشویق قرار گرفتند؛ از آماد که تبدیل به یک بال کامل شده تا راشفورد بالاخره گلزن و یا گارناچوی درخشان. با این حال منچستریها با چاشنی کمی شانس و همچنین قدرت اونانا در زمین توانستند خود را مقاوم نشان دهند و اوج خاص بودن خود را در استفاده متفاوت از 2 مدافع کناری به نمایش گذاشتند.
پس از یک بعد ازظهر بسیار تلخ مقابل لیورپول، کاسمیرو در خط میانی جای خود را به اریکسن داد، با این وجود اریکسن را کمتر در میانه میدان و جلوی مدافعان خودی میدیدیم و او بیشتر به قلب چینش 2-4-4 قدیسها میزد تا آن ساختار از بین برود. این اتفاق باید باعث میشد کوبی ماینو در میانه میدان تنها باشد اما تفاوت در این نقطه رقم خورد و با همکاری دیوگو دالو و نصیر مزراوی با کوبی ماینو، یک حمایت قوی از هافبک میانی شیاطین سرخ انجام شد.
این کاملا متفاوت با رویکرد ساده آنها در مالکیت توپ مقابل لیورپول بود. در آن بازی بازیکنان زیادی برای اینکه پیشروی کنند و ساختار قرمزها را بشکنند، جلوتر از توپ قرار داشتند که باعث میشد لیورپول با کمی جلو آمدن عناصر هجومی خود، یک تنبیه بزرگ برای تنهاخ داشته باشند. آرنه اسلوت پس از بازی به آن اشاره کرد و ضعف را کاملا شفاف به این تیم نشان داد.
اسلوت گفت: «مدافعان کناری آنها از هر 10 بار، 9 بار بسیار بالا بازی میکردند و سپس کاسمیرو در آن بین تنها قرار میگرفت. بنابراین اگر توپ را به واسطه پرس به دست آورید و لوئیس دیاس را به همراه محمد صلاح کمی در زمین بالاتر نگه دارید، دائما در موقعیت تک به تک قرار خواهید گرفت و شانس گلزنی به وجود میآید.» در واقع منچستریونایتد در تمام بخشها خوب بود اما یک اشتباه ساده تاکتیکی آنها را مقابل لیورپول به آن وضع رساند. مقابل ساوتهمپتون این مشکل برطرف شد و تیم متفاوتی را مشاهده کردیم.
تاکتیک و ساختار قدرتمند
در شروع سومین سال اریک تنهاخ در منچستریونایتد یکی از ضعفهای همیشگی آنها به واسطه حضور مدافعان کناری در میانه زمین برطرف شد. منچستریونایتد در بازی مقابل ساوتهمپتون به دنبال فشار بیش از حد به خط دفاعی حریف بود، با این حال تجربه دیدار مقابل لیورپول باعث شد آنها شالوده تاکتیکی بیشتری داشته باشند و کارهای جدیدی را برای ساختار قدرتمند خود انجام دهند.
دیدن یکی از دفاعهای کناری در میانه میدان چیز جدیدی نبود و بسیاری از تیمهای مدرن چنین کاری را در ساختار خود دارند اما دیدن هر 2 دفاع کناری در نواحی مرکزی کمتر توسط تیمها اجرایی میشود و خصوصا در منچستریونایتد دیدن چنین اتفاقی بسیار نادر بود. منچستریونایتد همچنین پویایی فراوانی در نوع جایگاه بازیکنان داشت. در زمانهایی میدیدیم دالو در کنار کوبی ماینو در میانه میدان است و 2 مدافع میانی به سمت چپ زمین رفته و مزراوی در نزدیکی دایره میانی در حال بازیسازی است.
این پویایی وقتی عجیبتر میشد که در چند دقیقه بعد میدیدیم کوبی ماینو در نقش دفاع چپ رفته و در کنار مارتینس و دلیخت قرار گرفته و دالو به همراه اریکسن در خط هافبک هستند و کمی بالاتر مزراوی منتظر بازیسازی تیم و ایجاد فضا برای خودش قرار گرفته است.
این چرخشها و جاگیریهای متفاوت، بارها و بارها به سبکهای مختلفی در تیم مشاهده میشد. به عنوان مثال در چند دقیقه از نیمه دوم اریکسن این بار در پست دفاع چپ رفت و ماینو به همراه مزراوی در خط هافبک بودند و در همین حین دالو جلوتر رفته تا چند همکاری را با مارکوس راشفورد و یا برونو فرناندس ایجاد کند.
تیمی که میتواند بهتر شود
منچستریونایتد به واسطه اضافه شدن بازیکنان تازه توانسته با این ظاهر جدید خود را به نمایش بگذارد و بازیکنان سابق توانایی اجرای تاکتیکهای جدید را نداشتند. البته زمان نیاز است تا آنها برای ترکیب اصلی آماده شوند. تنهاخ در این رابطه گفت: «ما چند بازیکن جدید داریم که باید آنها را در تیم ادغام کنیم و این به زمان نیاز خواهد داشت تا یکدیگر را بهتر بشناسیم و در موقعیتهای مناسب شروع به کار کنیم. دالو و مزراوی قادر به انجام کارهای فراوانی هستند و وقتی بتوانند بهتر عمل کنند، ما یک بازی درون تیمی با مالکیت بسیار خوب را ارائه خواهیم کرد و همچنین وقتی توپ را از دست میدهیم، کنترل بیشتری خواهیم داشت.»
دفاع یک به یک دالو هنوز میتواند پیشرفتهای زیادی داشته باشد و دیدیم اشتباه او مقابل بازیکن 18 ساله ساوتهمپتون میتوانست تمامی برنامههای تیمی را از بین ببرد. با این حال او بازیکن بسیار خوبی در فصل جدید برای تیم بوده. هیچ بازیکنی در روز شنبه بیشتر از دالو پاس نداد و این بازیکن 25 ساله از نظر تطبیقپذیری بسیار فوقالعاده بوده. همچنین باید توجه کنیم در اصل یک دفاع راست است که با توجه به محدودیتهای تیم به سمت چپ منتقل شده، او وقتی به سمت راست رفت به واسطه پاس گل برای گارناچو نشان داد در پست تخصصی بسیار بهتر خواهد بود. البته گلزنی راشفورد به واسطه اقدامات اولیهه دالو در سمت چپ شکل گرفت.
شروع زندگی مزراوی در شهر منچستر بسیار دلنشین بوده. او توانایی فنی بسیار بالایی را به تیم جدیدش اضافه کرده و تنهاخ از داشتنش بسیار خوشحال است. این تازه شروع بازیکن مراکشی نام دارد و پس از هماهنگیهای بیشتر احتمالا کارهای فراوانی از او ببینیم. نقشهای او در حفظ توپ در فضاهای کوچک و یا مشغول کردن بازیکنان حریف در سمت راست زمین باعث شد آماد دیالو در بال سمت راست بتواند آزادانه بازی کند و برای تیم مفید واقع شود.
با بازگشت لوک شاو و تالر مالاسیا، انتخاب گزینه و همچنین ایجاد رقابت برای پیشرفت بازیکنان بهتر از قبل پیگیری میشود. همچنین هافبکی مانند اوگارته با اضافه شدن به ترکیب بار روانی سنگین روی شانههای هافبکهایی مانند کاسمیرو، ماینو و اریکس را کم میکند و تیم با خیال آسودهتری تفکرات مربی را اجرایی میکند. شاید تنهاخ به اصول خود بسیار پافشاری کند اما اگر مشکلات جانبی، کمتر تیم او را در فشار قرار دهند، احتمالا تیم خوبی را در این فصل ببینیم.