ضربدر آموریم روی برخی نامها؛ شانس کم کاسمیرو برای ماندن
به گزارش فوتبال 360، آنها بالاخره بت تردید را شکستند. آخرین جرعه اعتماد به اریک تنهاخ هم برایشان شیرینی نداشت و کام تلخ مدیران یونایتد از نتایج و شیوه ارائه بازی درون میدان، کار مرد هلندی را در اولدترافورد به آخرین قسمتش رساند. آخرین قسمت هم سپری شد و باز روز از نو و روزی از نو! یک سرمربی جدید، ایدههای جدید، سبک بازی جدید، بازیکنان جدید و احتمالا خروجیهای بعدی منتظر دنیای منچستریهاست. تنها کسی که به عنوان سرمربی منچستریونایتد به تیم سرمربی پیش از خودش اعتماد کرد، دیوید مویس بود. البته او هم کار شاقی برای این تصمیمش نداشت و تیم قهرمان لیگ برتر را از الکس فرگوسن تحویل گرفت. مویس حتی جسارت دست زدن به ترکیب برنده فرگی و البته فرصتش را هم پیدا نکرد. پس از او هر کسی سکان این کشتی متلاطم در امواج نگرانی و فشار را به دست گرفت، تصمیم داشت تیم خودش را در زمین بسازد. همه آمدند، بازیکنانی به تیم اضافه کردند، ترکیبی نزدیک به ایدههای تاکتیکی خودشان را رقم زدند و در پی این اقدام به طور طبیعی بازیکنانی را هم کنار گذاشتند. بازیکنانی که کنار رفتند، اغلب با هزینههای هنگفت به منچستر آمده بودند و از دست دادن آنها به بهایی کمتر با ضرر همراه بوده. منچستریونایتد با روی کار آوردن آموریم به خسارت دیگری از این دست پاسخ مثبت داده است و اکنون میخواهیم ببینیم مرد جوان پرتغالی کدام مهرهها را از روی صفحه بازیاش کنار میگذارد. یونایتد در آستانه تغییر و تحولی دیگر قرار دارد. روی کار آمدن هر مربی جدید زلزلهای اگر باشد، دانه درشتها فقط میمانند و ریزترها یا ناکارآمدها با دنیای پس از این زلزله، زیر آوار تغییرات محو میشوند و پیراهن یونایتد را در سبد سوابق خودشان بایگانی میکنند.
کاسمیرو؛ کندتر از انتظار
ستاره برزیلی با هزار امید و آرزو اردوی کهکشانیهای مادرید را ترک کرد و البته با اغوای درآمد زیاد در تیم انگلیسی، منچستری شد. کاسمیرو اما در انگلیس سایهای از ستاره خط میانی مادرید هم نبوده. او به کار اریک تنهاخ نیامد؛ هر چند تنهاخ تا آخرین روزها هم دست از حمایت از او بر نمیداشت و امید بسته بود به بازیکنی که روزی خط میانی رئال را تحت هدایت خودش داشت. 2 بازی با سرمربیگری رود فننیستلروی، کاسمیرو را از لاکش بیرون آورد. هافبک یونایتد در این 2 مسابقه هم گل زد، هم آمادگی خودش و شمهای از دوران درخشانش در رئال را به نمایش گذاشت و در نهایت به مهرهای تبدیل شد که چشمپوشی از آن آسان نیست. با این حال میگویند آموریم مردی سختگیر و مصر روی ایدههایش نام دارد. او هافبکهای میانی را سریع و پر از تحرک میخواهد و این فاکتور را در کاسمیرو نمیبینیم. پیش از روی کار آمدن آموریم و در ابتدای فصل هم صحبت از جدایی این بازیکن به گوش میرسید اما با انتخاب مرد پرتغالی به عنوان سرمربی بعدی یونایتد، کار کاسمیرو در اولدترافورد سختتر شده و باید منتظر بود و دید مرد سرمربی بعدی شیاطین سرخ در قبال هافبک ناسازگار چه میکند. از آینده کاسمیرو پس از جدایی احتمالی از منچستر هنوز شایعه معتبری به گوش نمیرسد. در مورد منچستر میدانیم مجبور است در صورت مازاد اعلام کردن نام هافبک برزیلی به فروش ارزانقیمت او تن بدهد و البته باید با هزینهای بیشتر، بازیکن جدیدی را جایگزین کند.
میسون مانت؛ خارج از کاربری
گفته میشود یونایتد قرار است با سیستم 3-4-3 به میدان برود. این شیوه، ستاره انگلیسی همیشه مصدوم شیاطین سرخ را از ترکیب دورتر میکند. البته مانت قبل از حضور آموریم هم آنقدر مصدوم بود که بیشتر از کارایی در ترکیب، زمینه طعنه زدن هواداران چلسی به یونایتدیها را فراهم میکرد. با این حال رهایی او از بند مصدومیت حتی اریک تنهاخ را برای به میدان فرستادنش اغوا نمیکرد. اکنون و با پیاده شدن احتمالی سیستم 3-4-3 حتی از نظر فنی هم جایگاه خوبی برای مانت در ترکیب مورد نظر سرمربی پرتغالی شیاطین سرخ پیدا نمیشود. او از ترکیب اصلی تیم ملی هم دور شده و احتمالا به فکر جدایی از منچستر بیفتد و در پی پیوستن به تیمی باشد که فرصت بازی در اختیارش بگذارد. خرید مانت برای یونایتد حتی پیش از این با نتایج مثبتی همراه نبود و اکنون او دیگر با دیدگاه تاکتیکی هم انتخاب اول سرمربی تیم نیست پس احتمال جداییاش بسیار زیاد شده و بعید نیست یکی از اولین فروشهای منچستریونایتد با حضور روبن آموریم باشد.
آنتونی؛ غریبتر از همیشه
آخرین سنگرش را هم از دست داد. سکوها دوستش نداشتند، رسانهها زبان انتقاد برای آنتونی گشودند، در رختکن و میان همتیمیها هم اعتبار کافی را نداشت و فقط اریک تنهاخ مانده بود و هزینه سرسامآور برای خرید آنتونی. این هزینه، مرد هلندی را وادار به حمایت از بازیکن برزیلی تیمش میکرد. با جدایی اریک تنهاخ، آنتونی همین سنگر را هم از دست داده. کافی است به میدان برود، کیفیت لازم را ارائه نکند و اشتباهی از او سر بزند تا موجی بلند از انتقادات، روزهای کوتاه درخشش او در منچستر را بپوشاند و غرق کند. سیستم بازی منچستر با حضور روبن آموریم هم ضربه دیگری بر دوران حضور آنتونی در یونایتد خواهد بود. بال راست شیاطین سرخ شم گلزنی بالایی ندارد تا بتواند به عنوان یکی از 3 مهاجم خط حمله کارایی لازم را نشان دهد و بازی در پست هافبک راستی که باید در کارهای دفاعی مشارکت داشته باشد از حیطه تواناییهای آنتونی بیرون است. در حقیقت باید گفت ستاره برزیلی منچستر هیچ جایی در تفکرات و ایدههای آموریم نخواهد داشت و شاید بیشتر از سایر همتیمیهایش در معرض جدایی قرار بگیرد. آنتونی این روزها غریبتر از همیشه در شهر منچستر به مقصد بعدی خودش میاندیشد. با انتخاب آموریم آخرین تیر بر دوران حضور آنتونی در منچستر اصابت کرد و کار این بازیکن برزیلی را در اولدترافورد مثل سرمربی حامیاش به اتمام میرساند.
جاشا زیرکزی؛ پایان زودهنگام
به منچستر مورد نظر اریک تنهاخ پیوست و در یکی از اولین فرصتهایش برای این تیم گلزنی هم کرد. همه چیز برای زیرکزی در یونایتد خوب بود و سرمربی هموطنش با الفاظ و گزارههای متعددی تایید میکرد این مهاجم قرار است نقش مهمی در آینده تیم انگلیسیاش داشته باشد. با این وجود خود تنهاخ آیندهای در منچستر نداشت و آینده زیرکزی هم با جدایی او احتمال تغییر دارد. ستاره هلندی خط حمله شیاطین سرخ فارغ از آمار و کیفیت نامطلوبش تا اینجای فصل، یک مهاحم امروزی به شمار میرود. او میتواند پشت سر مهاجم هدف به میدان برود و حلقه اتصال خط میانی و خط حمله نام بگیرد. زیرکزی از چند هفته بعد مردی را به عنوان سرمربی بالای سرش میبیند که ویکتور گیوکرش را با همان شیوههای قدیمیتر به میدان فرستادن مهاجمان به بهترین فرم خودش رسانده و شاید در تفکرات روبن آموریم، زیرکزی کارایی خاصی نداشته باشد. کیفیت و درخشش ویژهای هم از او تا اینجای فصل ندیدهایم که کنار گذاشتن و فروختنش را سخت جلوه دهد. از طرفی شایعه پیوستن گیوکرش به یونایتد هم در حال قوت گرفتن است و دنیای منچستری جاشا زیرکزی به همین سادگی و با همین سرعت در حال تمام شدن به نظر میرسد. زیرکزی باید خیلی بهتر و مفیدتر از این باشد تا بتواند نظر آموریم را جلب کند و در منچستریونایتد ماندنی شود. با ذهنیت اولیه کنار گذاشته شدن زیرکزی از ترکیب شیاطین سرخ، میتوان گفت از او در پیراهن منچستریونایتد فقط چند مصاحبه جذاب بر جای خواهد ماند.