3 روز دردناک برای 3 تیم قعر جدول؛ دومین سه‌گانه سقوط برای صعودکنندگان!

به گزارش فوتبال 360، داستان 3 تیم صعودکننده لیگ برتر که سقوط می‌کنند را در فصل قبل شنیدیم و دیدیم اما فکر نمی‌کردیم قرار است بار دیگر تکرار شود. داستان 3 تیم بیش‌تر از هر چیزی امروز به عدد 3 مرتبط است. لیگ برتر در 3 روز برگزار شد، هر 3 تیم پایین جدول در یکی از این 3 روز مسابقه داشتند و هر 3 باختند تا یکی از آن‌ها به صورت قطعی سقوط کند و 2 تیم دیگر آماده‌تر از قبل برای سقوط باشند. داستان 3 روز لیگ برتر داستان غم، ناامیدی و خشم برای ایپسویچ تاون، ساوتهمپتون و لسترسیتی بود. 3 تیم با رویای لیگ برتر و در باغ سبز آمدند اما سیلی محکمی از تیم‌های بالانشین خورده و باید به لیگ قهرمانی بازمی‌گردند. درست همانند فصل گذشته این سناریوی تکراری در حال رخ دادن است.

شنبه؛ روز غم

انسان تا زمانی که امید داشته باشد، زنده خواهد ماند و روزی که امید را از او بگیرید، احتمالا مرگ را می‌بیند. حاضران درون ورزشگاه پورتمن رود وقتی حال و هوای استادیوم را تعریف می‌کنند، این احساس به وجود می‌آید انگار لیورپول در حال پیشی گرفتن از قهرمانی‌های لیگ برتر خود مقابل منچستریونایتد است و در آستانه قهرمانی هستند! با این حال همه حاضران می‌دانند ایپسویچ یکی از اصلی‌ترین کاندیدهای سقوط این فصل لیگ برتر است. البته آنها ناامید نیستند.

پس از پایان بازی مقابل ولورهمپتون غم را در چهره یک یک هواداران می‌دیدیم اما ناامیدی هرگز! هواداران در حال برنامه‌ریزی برای حضور در استمفوردبریج و بازی مقابل چلسی بودند؛ دیداری که می‌دانند حرفی برای گفتن نخواهند داشت اما باید از تیم مک‌کنا نهایت حمایت کنند. مربی 38 ساله پسران تراکتوری قراردادش را در اول فصل تا سال 2028 تمدید کرد و  تا امروز نشان داده حتی با باختن تمام بازی‌ها هم لایق حمایت کامل است.

هواداران می‌فهمند این مرد ایده‌هایی مشخص دارد و توانسته از سال 2021 و جدایی از یونایتد تمامی آن‌ها را در تیمش پیاده کند. دوستداران تیم دیدند تیم چگونه توانست جایگاه دوم را در  لیگ قهرمانی کسب کند؛ آن‌هم تیمی که میانه جدول لیگ یک(دسته سوم) بود! او، ایپسویچ را به میان قدرتمندان و ثروتمندان لیگ برتری آورده و توانسته تا این لحظه با 4 برد و 8 تساوی، 20 امتیاز کسب کند. هواداران ایپسویچ غمگین هستند اما هرگز ناامید نخواهد بود زیرا احساس می‌کنند سرمربی احتمالا می‌تواند تا آخرین لحظه امکان ماندن در لیگ را مهیا کند و حتی اگر موفق نشود در  آینده این کار را انجام می‌دهد.

یکشنبه؛ روز ناامیدی

انسان تا زمانی که امید داشته باشد زنده خواهد ماند و روزی که امید را از او بگیرید احتمالا مرگ را خواهد دید. بله! این جمله شاید تکرار شده باشد اما این بار برای کسانی است که امید را از دست داده‌اند، مرگ را به چشم دیده‌اند و در حال تبدیل شدن به بدترین تیم تاریخ لیگ برتر هستند. تلاش‌ها تا این لحظه جواب نداده و هر بازی به شیوه‌ای با غمی بزرگ روبه‌رو می‌شوند. هفته گذشته ساوتهمپتون در آستانه یک برد بود. البته 3 امتیاز از دست رفت تا امید هم از بین برود و سقوط کنند.

پل اونواچو شماره 32 و مهاجم 2 متر و یک سانتری‌متری قدیس‌ها سرش را به زیر انداخته زیرا روبه‌روی خود، پسری را می‌بیند که با صورت اشک‌آلود در پایین‌ترین ردیف تماشاگران ساوتهمپتون دستی به نشانه خداحافظی با او و سایر بازیکنان بلند کرده  احتمالا آن نوجوان به خوبی می‌داند کار این تیم به پایان و وقت خداحافظی رسیده و این اوج ناامیدی برای همه ازجمله بازیکنان بود.

روز قطعی شدن سقوط باید برای یوریچ روز از دست رفتن امید باشد. جانشین راسل مارتین اعلام کرد هدف، سقوط نکردن است اما این هدف بعدتر تبدیل به این شد که ما نباید کم‌امتیازترین تیم تاریخ لیگ برتر باشیم!  شاید امروز هواداران قدیس‌ها بسیار ناامید باشند زیرا به مربی آرام و متین خود پشت کردند.شرایط تغییر کرد، تیم به برد رسید و چند امتیازی کسب کرد اما صورتی‌پوشان در روز سقوط، همچنان کم‌امتیازترین تیم تاریخ لیگ برتر هستند.

دوشنبه؛ روز خشم

این روزها، روزهای خشم هواداران لسترسیتی است. آنها تاکنون اتفاقات فراوانی را به چشم دیده‌اند. باشگاهشان در فصل 15-2014 با 7 برد از 9 بازی انتهای لیگ توانست از سقوط فرار کند و سپس فصل بعد قهرمانی در لیگ برتر را جشن بگیرد؛ قهرمانی با شانس یک به 5000! قهرمانی در جام حذفی 2021 را دیدند و سپس 2 فصل بعد سقوط را هم تجربه کردند. صعود همین تیم همراه مارسکا را را دیده‌اند و حالا در حال مشاهده سقوط دوباره هستند. باید حق داد از این همه بالا و پایین خشمگین باشند.

شاید احساس کنیم این خشم از نوع مربیگری رود فن‌نیستلروی باشد اما آنها به جنتلمنی که روی نیمکت نشسته احترام می‌گذارند زیرا دیدیم با گل اول دریافتی، چگونه رود همراه با تماشاگران از بازیکنان درون زمین عصبانی و خشمگین بود. به فن‌نیستلروی که باشگاه، هواداران و بازیکنانش را بالاتر از خودش می‌بیند، احترام می‌گذارند و از روی ناچاری به جوان 15 ساله پناه می‌برد.

خشم هواداران و گرد مرگی که در کینگ پاور پخش شده بود به دلیل بازیکنان تیم است. بازیکنان با رفتن انزو مارسکا به هیچ کدام از مربیان تیم روی خوش نشان نداند و چوب لای چرخشان گذاشتند. هواداران لستر دیدند بازیکنان در سال نو و وقتی استیو کوپر اخراج شد در جشن و پایکوبی بودند و اخراج مربی خود را به ریشخند گرفتند. خشم هواداران از آن روز آغاز شده و شاید برحق‌ترین خشمی باشد که می‌توان دید.تیم خود را لایق سقوط و شرایطی بدتر از این می‌بینند اما نیستلروی همچنان به معجزه اعتقاد دارد و می‌گوید باید از وضعیت فعلی عبور کنیم اما این شاید خنده‌دارترین نوعی از امید به نظر برسد. البته باز هم باید بگوییم انسان به امید زنده است...