بایدها و نبایدهای نقل و انتقالاتی منچستریونایتد؛ باز هم انفعال و سردرگمی
به گزارش فوتبال 360، تا پیش از شروع فصل قبل و روی کار آمدن مدیران جدید استخدام شده توسط گروه سرمایهگذاری اینئوس در سالهای پس از فرگوسن همواره شاهد یک کرختی کسل کننده از سوی کادر نقل و انتقالاتی آنها بودهایم. منچستریونایتد در یک جریان مداوم در آستانه پنجره نقل و انتقالات یا حتی مدتها پیش از آن به عنوان مشتری بسیاری از بازیکنان مطرح یا استعدادهای جوان معرفی میشود اما درست وقتی باید برای خرید اقدام کند، اتفاقی نمیافتد و در نهایت این تیم مجبور میشود خریدهای لحظه آخری با ارقام غیر قابل توجیه را بپذیرد. چنین رویکردی در فروش بازیکنان مازاد هم برای منچستریونایتد صدق میکند. در این پنجره تابستان هم یک فصل بعد از کمی آمادگی در امور نقل و انتقالاتی، شاهد همان سناریوی کسل کننده هستیم و این تیم در بازار منفعل است. نه خریدها با سرعت و دقت و جدیت انجام میشوند و نه فروشها مسیر مثبتی را طی میکنند. شاید در چنین شرایطی فقط بتوان از رویکرد منفعل آنها خرده گرفت و گفت دیگر حتی مهم نیست چه میکنید، فقط یک کاری کنید!
نیازهای فنی
بحث نیازهای یونایتد برای تقویت ترکیبش آنقدر فنی و گسترده و پیچیده شده و با سیستم بازی مورد نظر آموریم به جزئیات دقیق رسیده که نمیتوانیم در یک نوشته یا حتی در یک نشست تلویزیونی همه ابعاد آن را باز کنیم. فقط میدانیم سرمربی پرتغالی سماجت ویژهای برای به کار گیری سیستم بازی مورد نظر خودش دارد و از موضعش عقبنشینی نمیکند. فارغ از اینکه چنین تعصبی روی یک شیوه بازی درست است یا غلط در مورد عملکرد نقل و انتقالاتی باید گفت با مختصات فکری حک شده آموریم، منچستریونایتد نیاز به خریدهای زیادی خواهد داشت. این تیم فقط با جذب 2 مهاجم که متیوس کونیا و در آینده برایان امبومو هستند، کارش به نتیجه نخواهد رسید. پستهای زیادی با ویژگیها و مسئولیتهای تازهای در این سیستم بازی تعریف میشوند و منچستریونایتد قطعا برای پوشش ضعفها یا نیاز به مهرههای جدید دارد و یا باید جوانان را به میدان بفرستد و منتظر پختگی آنها در طول شکستها و کسب تجربههای گرانقیمت باشد. از دروازه گرفته تا کنارههای دفاع و خط حمله و هافبکها در ترکیب منچستریونایتد با رویکرد فنی آموریم، اغلب پستها فریاد یاری میطلبند و نیروی جدید میخواهند. برای این یونایتدی که در حال کنار گذاشتن مهرههای زیادی است، خریدهای زیادی هم تصور میشد. البته آنها در حال حاضر در این مسیر گام برنمیدارند و کاری را به موقع به انجام نمیرسانند. بخش زیادی از بودجه نقل و انتقالاتی این تیم صرف خرید 2 مهاجم شده و این 2 اگر چه امتحان خودشان را در لیگ برتر انگلیس پس دادهاند و ظرفیت تبدیل شدن به بهترین گلزنان یک لیگ را دارند؛ اما هنوز هم واضح نیست آیا در منچستریونایتد موفق میشوند یا خیر!
ضرورت فروش
از اولین روزی که مربی جوان پرتغالی به منچستر آمد، این گزاره برای این باشگاه در حال تکرار و در موارد زیادی در حال بیشتر شنیده شدن است؛ منچستریونایتد باید بازیکنان زیادی را به فروش برساند. فروشها میتوانستند دست تیم نقل و انتقالاتی را برای خریدهای مهم باز کنند اما در لفافهای از ادعای فروش باقی مانده و زور مدیران یونایتد به کنار گذاشتن بسیاری از بازیکنان مازاد نمیرسد. نمونه بارز آنها جیدن سانجو نام دارد. همه مطمئن هستند آموریم او را نمیخواهد اما موفق به فروشش نمیشوند. مشتریان زیادی آمدند و حرف زدند و رفتند و سانچو هنوز بازیکن منچستریونایتد به شمار میرود. گارناچو با برنامههای آموریم سازگار نیست و کماکان در این باشگاه توپ میزند. کاسمیرو بارها تا مرز جدایی رفته و حالا دوباره خبر میرسد این بازیکن قصد دارد در منچستر بماند. نمونههای متعدد دیگری هم با همین ریتم، وضعیت مشابهی دارند. ضرورت مورد غفلت قرار گرفته فروش بازیکنان مازاد کادر فنی، میتواند اوضاع را در فصل جدید برای این باشگاه بزرگ از فصل گذشته هم پیچیدهتر و دردناکتر کند.
جمعبندی
نه خریدها بر مبنای یک تئوری منسجم جلو میروند و نه فروشها با جدیت دنبال میشوند. منچستریونایتد هنوز یک مرحله عقبتر از این است که بخواهد درباره خرید چه بازیکنی یا فروش کدام مهرهها تصمیم بگیرد. کماکان انفعال نشان میدهند و هنوز در حال گذراندن کرختی کسالتبار سالهای اخیر هستند. در یک جمله میتوان گفت؛ اوضاع نقل و انتقالاتی برای منچستریونایتد، خوب و امیدوارکننده نیست!