football360 logo
360-club-icon
360-club
360-camera

سکوت رضا اسدی در گفت‌وگو با «فوتبال 360» شکست؛ مشکلات سپاهان از داخل باشگاه است

24 تیر 1404 ساعت 12:0043 نظر
سکوت رضا اسدی در گفت‌وگو با «فوتبال 360» شکست؛ مشکلات سپاهان از داخل باشگاه است
رضا اسدی در سپاهان 2 سال عجیب را تجربه کرد که از سمت باشگاه بسیار اذیت می‌شد.

به گزارش فوتبال 360، کارنامه بازیگری او پر از اتفاقات عجیب بود. هافبکی که به یک‌باره در تفکرات تاکتیکی سرمربیانش به کلی پستش تغییر کرد و به مرور زمان، نامی که عادت داشتیم در میانه زمین بشنویم، تبدیل به یک مهاجم قهار شد که گل زدن و گل‌سازی را کاملا آموخته بود. 

رضا اسدی بازیکنی است که در تراکتور زیر نظر قربان بردیف و پس از آن پاکو خمس، تغییر پست داد و در لیگ بیست‌وسوم، ستاره اصلی تیم سپاهان بود تا جایی که عملکرد درخشانش زیر نظر ژوزه مورایس علتی بود تا او در کنار سردار آزمون و مهدی طارمی، به عنوان سومین مهاجم مرکزی تیم ملی در جام ملت‌های آسیا 2023 معرفی شود.

با این حال رضا اسدی، به مرور زمان شرایط سختی را تجربه کرد. ابتدا مدت زمان بازی کردنش کم شد، سپس شایعاتی مبنی بر جدا شدنش منتشر شد ولی در سپاهان ماند. با اینکه باز هم تغییری در مدت زمان بازی کردن دومین گلزن فصل سپاهان در دومین فصل حضورش به وجود نیامد، رضا اسدی اثرگذاری خودش را داشت تا جایی که در لیگ بیست‌وچهارم، 3 گل و یک پاس گل ثبت کرد که این آمار در شرایطی ثبت شد که او فقط در 32.6 درصد رقابت‌های لیگ حضور داشته است!

در چنین شرایطی با رضا اسدی مهاجم سابق سپاهان که حالا قرارداد او تمام شده، در فوتبال 360 گفت‌وگو کردیم و با او در خصوص مسائل مختلفی از جمله تغییر پستش، کار کردن با خمس و بردیف، درخشش تحت نظر مورایس، مشکلاتش درسپاهان و دیگر موضوعات به صحبت پرداختیم.

*فصل تمام شده. یک فصل سخت برای رضا اسدی که در نظر اول اصلا شرایط مطابق میل تو نبود.

به نظرم دو فصلی که در سپاهان بودم بسیار فوق العاده بود و برای من درس‌های خیلی مهمی داشت تا نگاهی متفاوت نسبت به دیگران داشته باشم. می‌توانم بگویم این فصل که گذشت شاید در نظر دیگران و بقیه افراد، فصل خوبی برای رضا اسدی نبود و از نظر ظاهری شاید وجه خوبی نداشت اما برایم درس‌های خیلی مهمی داشت. حضور من در سپاهان برای خودم خوشحال‌کننده بود. امسال در سپاهان اتفاقاتی برای من رقم زدند که جالب نبود و من به خاطر آرامش تیم سپاهان و هواداران دوست‌داشتنی این تیم حرفی نزدم و مصاحبه نکردم. 

سپاهان 9 سال بود که جامی کسب نکرده بود و من خوش‌شانس بودم که در این مدت، عضو تیمی بودم که توانستیم یک سوپرکاپ و جام حذفی را ببریم تا این طلسم 9 ساله را پایان دهیم و دو جام مهم بیاورم. از لحاظ کاپ و قهرمانی در سپاهان شرایط خوبی داشتم و بازیکنی بودم که با این تیم 2 جام مهم را برنده شدم.

*قراردادت با تراکتور به پایان رسیده بود. فرم خوبی داشتی و پیشنهادات خوبی هم دریافت کرده بودی که باعث شد رضا اسدی سر از سپاهان اصفهان دربیاورد. اول از همه چه شد که تصمیم گرفتی از تراکتور جدا شوی؟

من در پیام خداحافظی‎‌ام از هواداران تراکتور به آن اشاره کردم. من مردم و شهر تبریز را خیلی دوست داشتم و در 2 مقطعی که برای باشگاه تراکتور بازی کردم، بهترین نمایش خودم را برای این تیم به اجرا گذاشتم و نشان دادم.

این دومین دوره حضور من در تبریز و تراکتور بود و اتفاقات قابل توجهی افتاد. آقای بردیف از مربیان بزرگ فوتبال روسیه است و خیلی چیزها از ایشان آموختم. در همان نیم‌فصل خیلی به من کمک کردند. بعد از آن هم آقای خمس که آمدند. در دوره حضور آقای بردیف در سه بازی که تیم ما عقب افتاده بود و مهاجم نداشت توانست گل‌های دقیقه نودی بزنم و آقای بردیف در آخرین بازی خود که مقابل سپاهان بود، از من به عنوان مهاجم استفاده کردند که چندان به چشم نیامد و در بازی با سپاهان بود که این اتفاق افتاد و اولین‌بار بود که در این پست بازی کردم.

*چه شد که تغییر پست تو دائمی شد؟

 به هر حال در دقایق پایانی، سرمربیان این کار را می‌کنند و من در آن برهه برای تیمم توانسته بودم گل بزنم که این را در ذهن‌شان قرار داده بودند. آقای خمس هم دیده بودند و فیلم‌های اخرین بازی‌های من را تماشا کردند که پستم مهاجم بود و در فاز تهاجمی تاثیرگذار بودم. آقای خمس استقبال کردند اما من چندان راغب نبودم. به هر حال چندین سال بود که پستم هافبک بود و تمام تصوراتم، از آن پست بود که به یک‌باره آقای خمس تصمیم گرفتند تصورات من را تغییر دهند. چند هفته طول کشید و با توجه به تعهدی که نسبت به قراردادم با تراکتور داشتم، قبول کردم. خدا را شکر که توانستم خودم را نشان بدهم و از بابت استعدادهایی که خداوند به من داده واقعا متشکر هستم چون هر چه دارم، لطف خداست و من در تلاش هستم تا از این استعدادها و نعمت‌ها، بهترین استفاده را داشته باشم.


*در زمان جدایی تو آقای خمس خیلی راحت برخورد کرد. درست است؟

ایشان بسیار سرمربی خوب، با دانش و کاربلد بود که به بازیکن تیمش اعتماد به نفس می‌داد. از زمانی که به تراکتور آمد، آمارش را نگاه کنید. آمار هیچوقت دروغ نمی‌گوید. با حضور او سبک بازی تراکتور تغییر کرد و آن سبک را به خود گرفت. او اعتماد به نفس تیم ما را خیلی بالا برد و به تیم انرژی داد. خیلی باهوش بود و همیشه تاکتیک و ترکیب را طوری آماده می‌کرد که از تمام ابزارش استفاده کند. ما در طول 90 دقیقه پرس می‌کردیم و از نظر دوندگی خود من شرایط ویژه‌ای داشتم. او اعتماد به نفس ما را بالا برده بود و به تیم انرژی می‌داد.

در آن دوره با توجه به سبکی که ایشان داشتند، از کارشان خوشم می‌آمد و خیلی خوب بود. در آن زمان مشکلاتی بود که نباید گردن کسی بیاندازم. اگر کسانی در جریان مذاکرات باشند، باعث می‌شوند روند صحبت‌های دو طرف خوب پیش نرود. بیشتر عوامل بیرونی اثر داشتند و دخالت آن‌ها باعث شد، جدا شوم. من عاشق تبریز و مردمش هستم که بسیار خون‌‎گرم و با فرهنگ هستند. من 2 سال است که جدا شدم و در زمان پرسپولیس هم که به تبریز رفتم، از یک نفر بی‌احترامی ندیدم و اگر صحبتی بوده فقط اعتراض بوده که حق‌شان است. وقتی هوادار می‌گوید تو چرا رفتی؟ یعنی تو خوب بازی کردی و خودت را نشان دادی که این حرف را می‌‎‌زند. آن تیم فوق‌العاده بود و با پاکو خمس هیچ مشکلی جز تغییر پست نداشتم و در گذر زمان حل شد که باعث شد توانایی‌های من بیشتر شود و به مرور همه چیز در ذهن من حل شد. با تغییر ذهنیتی که داشتم، نتیجه گرفتم و از موفق‌ترین دوره‌های فوتبالی من، بازی در تراکتور و این اتفاق بود.

*رفتی سپاهان و در همان 10 مسابقه نخست خودت، فقط در یک بازی روی گل‌های تیمت اثرگذار نبودی. 

در فصل اول، 34 بازی کردم، 13 تا گل زدم و 4 پاس گل داشتم. در این مدت، 2342 دقیقه بازی کردم و در شروع فصل جدید، قرار بود به عنوان پشت مهاجم راهی سپاهان شوم. قبل از عقد قرارداد به من توضیح دادند و با این ایده به سپاهان رفتم که پشت مهاجم باشم و به قول گفتنی مهاجم سایه تیم بودم. در تمرینات، با نظر سرمربی من تغییر پست دادم و وینگر راست بازی کردم. در خط وسط یک ترافیک سنگین بود که بازیکنان خوبی بازی می‌کردند و در نتیجه من وینگر راست شدم. بعد از آن به کیش رفتیم که در همان مدت تیم به هر حال نوسان داشت و نتایجی داشتیم که باعث شده بود از برد دور شویم. با این حال شرایط ما در جدول خوب بود و خود من هم آمارم در فوتبال 360 گونه‌ای بود که از بهترین بازیکنان لیگ بودم.

*تا آن مقطع، رضا اسدی هم اثرگذارترین بازیکن سپاهان بود و هم خودش را به عنوان گلزن و گل‌ساز نشان داده بود.

من آن زمان به تیم ملی رفتم که خیلی دانش من بیشتر شد. از نظر بدنی و تاکتیکی واقعا پیشرفت کردم. اگر باهوش باشی می‌توانی از کنار دیگران یاد بگیری تا پیشرفت کنی و از رفتار باتجربه‌ترها یاد بگیری. من خیلی چیزها از بازیکنان بزرگ تیم ملی یاد گرفتم. بعد از جام ملت‌های آسیا، به کشور بازگشتم که آنجا نمی‌دانم چه شد. یک سری از اتفاقات درون تیمی شرایط عجیبی به وجود آورد. نمی‌خواهم اسم بیاورم اما برای مثال بگویم که دستمزدها و پرداختی‌ها دچار مشکل شده بود و دخالت‌هایی هم وجود داشت. وقتی برگشتم تمام تفکرات آقای مورایس در مورد من به‌هم ریخته بود. بازیکنی که اثرگذارترین بازیکن تیم بود و ملی‌پوش شده بود، دیگر فقط 5 تا 45 دقیقه بازی می‌کرد. در تفکراتش نیمکت‌نشین شده بودم و آتش درون من را خاموش کردند. از آقای مورایس متشکر هستم که من را برای سپاهان خواست و خوشحال هستم که برایش بازی کردم. او سرمربی خوبی بود و بسیار از او ممنون هستم. او هم سعی داشت بهترینش را برای سپاهان بگذارد. من هم هر طور فصل را به پایان رساندم و آمارم را گفتم. قدردان خدا هستم بابت فرمی که داشتم و ممنونم.


*در مدت اخیر، خیلی از بازیکنان سپاهان در صحبت‌های خود تاکید داشتند که آقای مورایس در مباحث فنی ثبات نداشت. آیا تو هم چنین چیزی را دیدی؟ آیا این نیمکت‌نشینی به این موضوع مرتبط است؟

ترکیب عوض می‌شد و چیز عجیبی برای من نبود. من با آقای خمس کار کرده بودم و دیده بودم که ناگهان دو ترکیب متفاوت روانه زمین می‌کرد و هیچکس ایراد نگرفت. من نمی‌خواهم دفاع کنم یا بگویم او بد است. آبروی هر کسی برای خودش از هر چیزی مهمتر است و وقتی قرارداد می‌‎بندد، به آبروی خودش فکر می‌کند. من تمام تلاش خودم را کردم و حالا شرایط طوری بود که من سلیقه‌اش نبودم. نمی‌گویم سرمربی بد بوده که من را بازی نداده. آن روزی که آقای مورایس از من راضی بود، ایشان سرمربی خوب بود؟ اصلا اینطور نمی‌توان قضاوت کرد. وجدان و شخصیتم اجازه چنین چیزی را نمی‌دهد. ما با ایشان در سلایق یکی نبودم. مثلا تیم ملی هم اینطور است. 26 بازیکن به تیم دعوت می‌شوند، 11 نفر بازی می‌کنند، این یعنی بقیه بازیکنان خوب نیستند؟ خیر. این بستگی به سلیقه سرمربی دارد. من اصلا به خودم اجازه نمی‌دهم بخواهم این قضاوت را داشته باشم. من باز هم همه تلاش خودم را کرده بودم اما آن چه مهم بود، نظر شخص سرمربی است.

*شروع فصل دوم با نیمکت‌نشینی رضا اسدی همراه شد. به مرور زمان ذهنیت مورایس ثابت شده بود. 

ما به ترکیه رفتیم برای اردو و در تمام روزهای اردو، یک‌بار هم با تیم اصلی تمرین نکردم. یعنی در بازی‌های درون تیمی من همیشه با تیم ذخیره‌ها و در ترکیب اصلی نبودم. این یک پیام غیر مستقیم است که یعنی من در ذخیره هستم. کسی تا حالا به من نگفته تو خوب نیستی ولی من این را پذیرفتم چون به خودم گفتم، سرمربی فکر می‌کند که من به اندازه کافی خوب نیستم. من قرارداد داشتم و برای قراردادم باید زحمت بکشم. 

*در آن زمان به جدایی هم فکر کردی؟ چون دقیقا از همان اردوی ترکیه اخباری منتشر شد که رضا اسدی نمی‌خواهد بماند.

باشگاه سپاهان هیچ حرفی به صورت رسمی یا غیر رسمی در خصوص جدایی به من نزد. هیچکس هیچ حرفی نزد. این جمله را من فقط 3 روز قبل از پایان پنجره نقل‌وانتقالات شنیدم. من اصلا دوست نداشتم جدا شوم چون یک فصل خیلی خوب داشتم. من در زندگی‌ام، پستی و بلندی زیاد داشتم و وقتی شرایط اردوی ترکیه را دیدم، خودم را برای چنین اتفاقی آماده کردم. من به او، فوتبال ایران، هواداران سپاهان و بقیه نشان دادم که چه آماری دارم و همه چیز از فصل قبل مشخص بود. 

با تمام این اتفاقات، 3 روز قبل از پایان بازار، نقل و انتقالات با من، وکیل باشگاه و عضو هیئت مدیره تماس گرفت و قرار بود بعد از تمرین به باشگاه بروم تا با ایشان صحبت کنم. با ایشان نشستیم تا صحبت کنیم و تا آن روز، رسانه‌ها می‌‎زدند که رضا اسدی در لیست باشگاه مازاد قرار گرفته در صورتی که کسی به من حرفی نزده بود. اگر مازاد هستم، چرا مقابل شباب‌الاهلی و هفته اول لیگ بازی کردم؟ این یعنی یک حاشیه. من چیزی نشنیده بودم اما در فضای مجازی همه می‌گفتند رضا اسدی مازاد شده. من خودم رسانه‌ها را چک نمی‌کنم، تگ و منشن اینستاگرامم بسته است، تلویزیون هم نمی‌بینم و زمانی که می‌رفتم سر تمرین، بازیکنان به من می‌گفتند رضا با فلان تیم که تمام کردی، چرا نمی‌روی؟ همه جا می‌زدند که رضا اسدی می‌خواهد برود اما هیچکس به خود من حرفی نزده. من در پایان فصل، نشستم همه را چک کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاده و برایم ثابت شود چه ماجرایی بوده. من با فکتی صحبت می‌کنم که مطمئن هستم اتفاق افتاده. من که نمی‌توانم برای خودم دشمن بسازم اما وقتی باشگاه چیزی اعلام نکرده و رسانه‌ها و فضای مجازی کلی خبر می‌زدند آن هم در صورتی که من بدون اطلاع بودم، چه چیزی را نشان می‌دهد؟

*در جلسه باشگاه سپاهان چه چیزی به تو گفت؟

در جلسه گفتند با توجه به شرایط بودجه باید از لیست خارج شوم تا بازیکن خارجی وارد کنند. من نمی‌دانم بازیکن خارجی قرار است چه گلی به سر تیم بزند که من نزدم؟ آقای گل تیم ما جدا شد و بعد از آن بیشترین تعداد گل برای من بود، دومین گلزن برتر لیگ و اثرگذارترین بازیکن لیگ را می‌خواهید رد کنید؟ 

باز هم قبول، اگر می‌خواهید رضا اسدی از سپاهان جدا شود، چرا 3 روز قبل از بازار نقل‌وانتقالات به او اعلام می‌کنید؟ در ابتدای فصل پیش از ایجنتم جدا شدم و تمام پیام‌ها به خود من باید می‌رسید. هر کسی به من پیشنهاد می‌داد، اعلام می‌کردم که قرارداد دارم و باید با باشگاه صحبت کنند. باعث افتخار من است که از تیم‌‎های بزرگ کشورم پیشنهاد داشته باشم اما کار حرفه‌ای این بود که ابتدا با سپاهان صحبت شود. باشگاه سپاهان هم تمامی آفرها و پیشنهادات را رد کرد و در شرایطی که می‌شد من را بفروشد و عدد بیشتری بگیرد، همه آن‌ها را رد کردند و از آن طرف، 3 روز قبل از پایان نقل‌وانتقالات به من می‌گویید برو! 


من از الدحیل قطر طبق چیزی که رسانه خودتان هم منتشر کرد، پیشنهاد داشتم. در این شرایط اقتصادی وقتی یک تیم دلار می‌دهد، باید رفت اما باشگاه سپاهان باز هم جواب منفی داد. یک‌بار هم از طرف باشگاه با من صحبت نشد، در صورتی که می‌شد خیلی راحت صحبت کرد. باشگاه سپاهان آن وقت در 3 روز پایانی نقل‌وانتقالات، با یک پیشنهاد از یک تیم پایین جدولی به سراغ من آمده بود. بقیه مشکلات‌شان از سر باشگاه‌های رقیب است اما در سپاهان، از خود باشگاه مانع ایجاد می‌کردند.

مشکلات زیادی وجود داشت مثلا حقوق کل تیم در هفته‌های اول واریز شد و همان را هم به من ندادند. نمی‌گویم سپاهان به من پول نداده، حرف من این است که مشکل چه چیزی بود که کل تیم حقوق می‌گرفتند، به غیر از من؟ تمامی پرداختی‌های من با تاخیر بسیار زیاد و با مشکل انجام می‌شد و بسیار عجیب بود.

*تو به این شرایط چرا اعتراض نکردی؟

در قرارداد من، بندی بود که من امضا کردم و نمی‌دانم چگونه قبول کردم. در زمان امضا کردن، من گفتم باید این بند از قرارداد من حذف شود اما نمی‌دانم چگونه این بند به قرارداد من دوباره اضافه شد. الان این که امضا کرده‌ام را قبول دارم اما برایم سوال است که چگونه این اتفاق افتاد. من به خاطر اعتمادی که داشتم، این قرارداد چک نکردم و امضا کردم چون فکر می‌کردم باشگاه آن بند را حذف کرده.

*چه بندی داشتی؟

طبق بند قرارداد من، تا 2 ماه حق نداشتم به دیر شدن حقوق خودم اعتراض کنم و حق نداشتم که در قبال این اتفاق، در تمرین یا بازی شرکت نکنم. یعنی من باید 2 ماه منتظر حقوق می‌ماندم، هیچ حرفی نمی‌زدم و سکوت می‌کردم. اگر حرفی می‌زدم، باشگاه می‌توانست قرارداد را فسخ کند. چه کسی این بند را قبول می‌کند؟ حالا این بند در قرارداد من گذاشته شده و من به هیچکس نه بی‌احترامی کردم و نه بی‌ادبی. کاری هم نکردم که در آن زمانی کسی بخواهد از من عیب بگیرد.

*حالا خودت نظرت درباره فصل دوم چه بود؟

من در فصل اول 34 بازی کردم و در فصل دوم 28 بازی انجام دادم. تعداد بازی من فقط 6 بازی کم شده که چندان به چشم نمی‌آید اما در مجموع 1043 دقیقه بازی کردم. این عدد را با سال قبل مقایسه کنید، یعنی شما افتضاح بودید. یعنی من از نظر تعداد بازی شرایطم فرق کرده. یکی از این 28 بازی من، یک بازی یک دقیقه‌ای مقابل نساجی بوده. یعنی اصلا موردی نیست که بشود آن را باور کرد.

باشگاه سپاهان اگر دوست دارد حرف من را نقض کند، به سراغ دستگاه «GPS» برود. من در تمام تمرینات این فصل، جزو نفرات برتر بودم. در دوره آقای مورایس و کارترون همیشه این فرم را داشتم و هیچکس نمی‌تواند بگوید رضا اسدی کم‌کاری کرده. آقای مورایس وقتی جدا شدند، یک حرف زدند و من فقط به آن اشاره می‌کنم. او گفت من نمی‌توانم در تیمی کار کنم که به من بگویند چه کسی را بازی بده و چه کسی را بازی نده! کل فصل سپاهان، با این یک جمله معنا پیدا می‌کند و خیلی از شبهه‌های ذهنی من با این جمله برطرف شد.

*با ورود کارترون تو دوباره دقایق بازی‌هایت کم شد.

اولین بازی که اقای کاترون به تیم ما اضافه شد ما در جم بازی داشتیم که نمی‌دانم به تصمیم چه کسی من در لیست ۱۸ نفره تیم حضور نداشتم، در صورتی که حتی در زمان آقای مورایس همیشه با هر شرایطی من را بازی می‌داد مگر اینکه مصدوم یا محروم بوده باشم. حالا سوال من این است که چرا رضا اسدی که می‌تواند در چند پست بازی کند را در اولین بازی آقای کارترون، به کل از لیست خط زدید؟
برای لیگ قهرمانان آسیا رفتیم و برگشتم، دیدم که با صحبت‌های مربی ایرانی و توضیحات باشگاه، در تمرینات من را به جای مهاجم در پست هافبک دفاعی بازی می‌دادند و کنار انزونزی بازی می‌کردم.
این هم یک مورد دیگر از دخالت‌ها بود. در تیم چطور است که مهاجمتان به یکباره تبدیل به هافبک پست دفاعی شد؟ این همه وقت من در تیم بودم، گل زدم، اثرگذار بودم، به عنوان مهاجم ملی‌پوش شدم و به جام ملت‌‌های آسیا رفتم، آن وقت چه می‌شود کارترون من را هافبک دفاعی می‌گذارد؟
اصلا من به اقای کارترون درست معرفی نشده بودم و بعد از شش بازی متوالی که ذخیره بودم و فرصت بازی به من داده نمی‌شد. در بازی با گل‌گهر، تیم ما عقب بود بعد از 6 بازی آن هم برای 20 دقیقه به من بازی رسید به بازی رفتم و توپ ارسال شد، و من توانستم به لطف خدا گل بزنم. بعد از آن هم توانستم در بازی با تیم هوادار نمایش مناسبی داشته باشم و دوباره گلزنی کنم و در بازی استقلال هم نمایش خوبی داشتم.

*در نیم‌فصل دوم چرا کمتر بازی کردی؟

نیم فصل به اردوی کیش رفتیم و در اردوی اماده سازی جز نفرات برتر در تمام تستهای امادگی بودم و بهترینم را به نمایش گذاشتم و زمانی که برگشتیم به دوره مسابقات، در ذهنم اماده بازی کردن و درخشیدن بودم اما یک مشکل بزرگی وجود داشت که مربوط به من، تلاشم، و یا حتی به آقای کارترون هم مربوط نمی‌شد. می‌توانم بگویم در تیم آقای کارترون تنها زمانی به من بازی می‌دادند که مهاجم‌های دیگر مصدوم بودند و شرایط بازی نداشتند برای مثال در بازی‌های هوادار و استقلال، تراکتور و ذوب‌آهن من بازی کردم که مهاجم نداشتیم و مهاجم های دیگر تیم مصدوم یا محروم بودند و یا تیم درحال باخت و جبران نتایج بود که چند دقیقه به من فرصت بازی میرسید. با این حال در زمان‌هایی که من بازی کردم، برای تیم تأثیرگذار بودم. برای مثال در بازی با چادرملو، به عنوان یار تعویضی وارد زمین شدم و در حالی که تیم ما در دقایق پایانی گل خورده بود و بازی مساوی شده بود و برد را از دست داده بودیم، من توانستم سانتر کنم و پاس گل بدهم که آن بازی را بردیم اما بعدش همان آش و همان کاسه!
تصمیمات و رفتاری که می‌دیدم با شرایط خوبم در تضاد بود. تاثیرگذاری یک بازیکن در زمین دیگر چگونه باید باشد؟ همه چیز واضح بود که عمدا خرابکاری می‌شد تا من بازی نکنم و نمی‌توانستم از خودم عملکردی نشان بدهم.

تنها نکته مثبت پاتریس کارترون مسئله دفاع کردن بود. به مدافعان وسط ما می‌گفت فضا ندهید تا پشت نخورید. تیمی که می‌خواهد قهرمان شود باید بازی کردن با هر تیم را بلد باشد و حداقل 2 گل را بزنی. مثال این موضوع، آقای مورایس است. حالا آن وسط بردهای یک بر صفر هم داشتیم که سر ماجرای کسر امتیاز و سقف قرارداد تیم ما اذیت شد. 


*با ورود بازیکنان خارجی که هیچ اثری هم نداشتند، کار تو سخت‌تر شد.

بازیکن خارجی چه گلی به سر تیم ما زد؟ در فوتبال ایران استعدادهایی بوده که از خیلی از فوتبالیست‌ها بهتر بودند اما گم شدند. الان همه تیم‌های لیگ ما هدف‌شان قهرمانی است که خارجی می‌آورند؟ چرا پول بازیکن خارجی را صرف ساختار نمی‌کنید؟ بازیکنان ایرانی کم زحمت نمی‌کشند. این همه بازیکن در فوتبال پایه داریم که می‌توانند فوتبال مملکت را بسازند.

ما خارجی خوب هم کم نداشتیم اما یک بررسی کردن کوچک معلوم می‌شود چه کسی خوب است چه کسی بد است. ریکاردو آلوز، عماد رضا، ابراهیم توره و هزار اسم دیگر هستند که اثرگذار بودند اما ما رفتیم سراغ نفراتی که هیچ حاصلی برای ما نداشتند. آن هزینه‌ای که برای بازیکن خارجی می‌شود، برای 10 تا بازیکن ایران بکنند.

*در خصوص وضعیت نقل‌وانتقالات فعلی خودت صحبت کنیم. از لیگ کویت و لیگ یونان پیشنهاد داری و صحبت کردی و حتی گفته می‌شود چند پیشنهاد هم از گذشته داری.

من خودم و مدیر برنامه‌ام اینطور فکر می‌کنیم که امسال جام جهانی است و باید خودم را آماده نگه دارم. من سرباز ایران هستم و با ذهنیت فوق‌العاده باید یک فصل خوب بسازم تا در جام جهانی به کمک تیم ملی کشورم بیایم و دست سرمربی را باز بگذارم. من به جای پول، به دنبال پیشرفت و جام جهانی هستم تا بخواهم خودم را به سرمربی تیم ملی نشان بدهم. من از لیگ کویت، یونان، اتریش و چند لیگ دیگر که حوزه کاری ایجنتم هست، پیشنهاد دارم. پیشنهادات خوبی هستند و از نظر پیشرفت به من کمک خواهند کرد.

در حال حاضر اگر اتفاق خاصی نیفتد، پس از بررسی پیشنهادات و شرایط موجود، با خانواده و مدیربرنامه‌ام مشورت خواهم کرد. ترجیح من این است که در لیگ برتر ایران بازی کنم.

Loading...
Loading...
Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...
  • Loading...Loading...Loading...Loading...