بانوی مقدس برگامو در فراق پدر؛ آتالانتا و دنیای ناشناخته پس از گاسپرینی
به گزارش فوتبال 360، دوستان و نزدیکان، رفته رفته به دنیای خودشان و روزمرگی ناگزیرشان برمیگردند. داغدار میماند و سنگ قبری که تنهایی او را به اندازه تمام روزهای زندگی در کنار پدر فریاد میزند؛ گاهی به وسعت تمام خاطرات! خاطراتی مملو از پا گرفتن دست در دست پدر، آموختن از زبان پدر، بال در آوردن در سایه پرورش پدر و پرواز کردن روی شانههای پدر! با این حال کودک یا نوجوان داغدار به وقت فاصله گرفتن از ماجرا این درد را عمیق حس میکند. روزها باید بگذرند، روزمرگیهای خالی از عطر حضور عزیز از دست رفته از راه برسند و تجربههای جدید بودن صدای گرم پدر، رقم بخورد تا او جای خالیاش را بیشتر به رخ بازماندهاش بکشد. بانوی مقدس برگامو را فقط تیمی برای زندگی در میانههای جدول سریآ میشناختند اما پا گرفتند، آموختند، بال در آوردند و به پرواز درآمدند. درد از دست دادن گاسپرینی، رفته رفته و با دور شدن از اصل حادثه احساس میشود. حالا شروع فصل جدید را در پیش دارند و اولین جاهای خالی رخ مینماید. قرار است تیم را برای فصل جدید آماده کنند اما نه از توصیههای جسورانه و همیشه هجومی گاسپرینی خبری است و نه استعدادهای جوان آتالانتا میتوانند از رشد تضمین شده سابق در سایه حضور گاسپرینی مطمئن باشند. آتالانتا تازه و با شروع فرآیند آمادهسازی برای فصل جدید میفهمد و با تمام وجودش و به وسعت همه خاطرات دوران جذاب پیرمرد ایتالیایی کوچ کرده میفهمد یتیم شده است!
خطر تغییر هویت
اولین ترکش جدایی گاسپرینی را نه در بازار نقل و انتقالات، بلکه شاید در اولین نمایشهای این تیم در فصل جدید ببینیم. تیم با آموزههای تماشاگرپسند سرمربی جسورش، حتی اگر میباخت، باز هم فوتبالی زیبا، رو به جلو و هجومی را ارائه میکرد ستارههای این تیم حالا در زمین تمرین و در میدان مسابقه منتظرند فریادهایی را بشنوند که آنها را به سوی یورش همهجانبه به دروازه حریف هدایت میکند. به هر سو مینگرند و گوش میکشند اما صدایی نیست. این احتمالا اولین دردهای واقعی بازماندگان جدایی گاسپرینی خواهد بود و شاید هویت هجومی تیم سابق او را تهدید کند. هویت آتالانتا با رویکرد فنی گاسپرینی به وجود آمده بود و حالا در فراق او دلتنگ بازی هجومی تیمشان هستند.
رکود احتمالی
وقتی منچستریونایتد با آن هیمنه بزرگ رسانهها، طرفداران و سرمایههای هنگفت، پس از وداع الکس فرگوسن به رکودی بیشتر از یک دهه میرسد، آتالانتا بدون افتخارات بزرگ و الهامبخش یونایتد چه سرنوشتی پس از جدایی مربی ایدهپرداز و بزرگش دارد؟ رکورد، بله احتمالا رکورد و سکنی گزیدن در گوشهای آرام از سریآ میتواند منتظرشان باشد. دیگر خبری از بردهای پرگل و نتایج شگفتانگیز نیست. دیگر کسی نیست استعدادهای جوان را تبدیل به گزینههای خرید تیمهای بزرگ کند تا حتی پس از فروش هم خللی در کار فنی و تاکتیکی این تیم نبینیم. رویکردی جدی برای دفع خطر رکود احتمالی از سران باشگاه چیده نشده و با این دست فرمان، سرنوشتی به جز افت شدید در نتایج و سبک بازی منتظر این تیم نخواهد بود.
درد بیشتر
شاید اگر فقط با خداحافظی گاسپرینی مواجه بودند، میتوانستند در سوگ از دست دادنش زانوی غم به بغل بگیرند، برای اعتلای نامش به خودشان بیایند و در ادامه با الهام گرفتن از دوران درخشان پیرمرد از دست رفته نیمکت به اوج بازگردند. شرایط اما برای بانوی مقدس برگامو فرق میکند. الهه سریآ حالا علاوه بر دریغ از دست دادن گاسپرینی، مجبور است درخشش او را روی نیمکت یکی از رقبا هم تحمل کند. این حتی شاید از داغ از دست رفتن هم سنگینتر باشد. درد بیشتر آتالانتا میتواند این گزاره را برای این تیم تداعی کند؛ فقط با گاسپرینی به اوج رسیده بودند و در غیاب او حرفی برای گفتن و هویتی برای به نمایش در آوردن نخواهند داشت.
پایان تلخ
در نهایت، دوستان و نزدیکان، رفته رفته به دنیای خودشان و روزمرگی ناگزیرشان برمیگردند. هواداران تیم داغدار میمانند و سنگ قبر خاطراتی که تنهایی آنها را به اندازه تمام روزهای زندگی در کنار پدر فریاد میزند؛ گاهی به وسعت تمام خاطرات! خاطراتی مملو از فریادهای پیرمردی با روحیه جوان، وقتی شاگردانش را به یورش بیرحمانه به سمت دروازه رقبا فرا میخواند. شاید به زودی روی سکوهای ورزشگاه خانگی آتالانتا، هواداران آرام بگیرند نتیجه بازی را دنبال نکنند و با یکدیگر بگویند؛ یاد پیرمرد بهخیر! فرقی نمیکرد مقابل یوونتوس، اینتر، میلان، رم یا هر تیم دیگری بازی میکردیم. او میخواست با میدان را سرفراز و سربلند ترک کنیم. یاد گاسپرینی بهخیر. آتالانتای محبوب ما را به دنیا، جذابتر نشان میداد و همه از دوست و رقیب و دشمن، عملکرد پسران بانوی مقدس برگامو را مورد تمجید قرار میدادند.
*حسین سعیدی نیکو




