مسیر قهرمانی لیورپول زیر نظر اسلوت؛ داستان تحول بزرگ برای قرمزها
به گزارش فوتبال 360، شب گذشته قرمزها در آنفیلد توانستند با اقتدار هرچه تمام قهرمانی خود را مسجل کنند و در این مسیر، اسلوت در اولین فصل حضورش ثابت کرد میتوان همزمان وفادار به فلسفه فوتبالی خود بود و هم انعطاف داشت. در روزهای اول همیشه سایه بزرگ مربی افسانهای، یورگن کلوپ بالای سر او احساس میشد اما او نه تنها زیر سایه سنگین کلوپ له نشد، بلکه هویت جدیدی برای لیورپول ساخت. بدون خریدهای پرسر و صدا، با بازی گرفتن از بازیکنان موجود و ایجاد تعادل در تیم، ثابت کرد دوران جدید آنفیلد میتواند به اندازه دوران کلوپ و حتی بیشتر از آن درخشان باشد. ترکیب منحصر به فرد از تاکتیکهای انعطافپذیر، مدیریت هوشمندانه بازیکنان و ایجاد روحیه تیمی قوی، لیورپول را پس از سالها دوباره به اوج رسانده. این داستان نه فقط درباره قهرمانی، بلکه درباره هنر مربیگری در خاصترین شکل آن است.
خشم غیرمنتظره
شاید یکی از مهمترین لحظات لیورپول مربوط به 8 مارس و در دیدار مقابل ساوتهمپتون بود. تیمی که امروز سقوط کرده در آن روز لیورپول را در آنفیلد یک بر صفر در نیمه اول شکست داد. آن روز در آنفیلد همه چیز متفاوت جلوه میکرد. آرنه اسلوت معمولاً با آرامش و تحلیلهای منطقی شناخته میشد و این بار با چهرهای برافروخته به رختکن رفت. اسلوت به دلیل محرومیت از جایگاهی اختصاصی دیدار را دنبال میکرد اما بین 2 نیمه در دیدار ماه مارس مقابل ساوتهمپتون، سرمربی هلندی پس از نمایش ضعیف تیم در نیمه اول کنترل خود را از دست داد و بعدها شنیدیم اسلوت در رختکن گفت: «این چه بازی بیروحی بود؟ انرژی و انگیزه شما کجا رفته؟» این فریادهای او از پشت درهای بسته به گوش رسید و در قلب و جان تمام بازیکنان فرو رفت. این خشم غیرمنتظره تاثیر معجزهآسایی داشت، لیورپول در نیمه دوم دگرگون شد و باخت یک بر صفر تبدیل به پیروزی 3 بر یک شد. یکی از مقامات ارشد باشگاه بعدها گفت: «همه شوکه شده بودند. این خشم در شخصیت آرنه جایی نداشت.»
قهرمانی در سایه مردی به نام کلوپ
قهرمانی لیورپول در این فصل یکی از داستانهای خارقالعاده فوتبال انگلیس برای تاریخ به حساب میآید. اسلوت نه تنها در اولین فصل حضورش به این موفقیت دست یافت، بلکه این کار را پس از یورگن کلوپ انجام داد؛ مربی افسانهای که 9 سال هویت لیورپول را شکل داده بود. همه ما این انتقال قدرت را غیرممکن میدانستیم و منتظر افت قرمزها ماندیم اما اسلوت باور دیگری داشت. او به جای خریدهای پرسر و صدا، روی بهبود بازیکنان موجود سرمایهگذاری کرد. یک رکورد خیرهکننده برای ۲۶ بازی بدون شکست از سپتامبر تا آوریل به دست آمد و رقبا را یکی پس از دیگری زمینگیر کرد.
انقلاب تاکتیکی
تحولات مرد هلندی از همان تمرینات پیشفصل در آمریکا آغاز شد. در گرمای روزهای حضور در آمریکا و در حالی که تمام بازیکنان اصلی در اختیار مربی قرار نداشتند، صدای فریادهای اسلوت در زمین پیچیده میشد که میگفت: «با پاس حریف را نابود کنید!» این شعار نماد تغییر بزرگ در سبک بازی لیورپول بود. فوتبال هِویمتال دوره کلوپ جای خود را به یک ارکستر سمفونیک و بازی مبتنی بر مالکیت توپ و موقعیتسنجی دقیق داد. کورتیس جونز در این باره گفت: «حالا نقش هافبکها کاملاً تغییر کرده. ما باید مثل رهبران ارکستر، بازی را هدایت کنیم.» هاروی الیوت هم در ادامه اضافه کرد: «این سبک ظریف هلندی همه را هیجانزده کرده!»
تغییر کوچک، تاثیر بزرگ!
همیشه ما احساس میکنیم برای رسیدن به رویاهای بزرگ باید کارهای بسیار بزرگتر کرد اما اسلوت به ما نشان داد جزئیات کوچک تاثیرات بزرگ را به وجود میآورند. اسلوت با تغییرات کوچک اما هوشمندانه، فرهنگ باشگاه و بازیکنانش را متحول کرد. او صبحانه خوردن دستهجمعی بازیکنان در محل تمرینات را اجباری کرد. ماندن در هتل در شبهای قبل از بازیهای خانگی لغو شد تا بازیکنان در خانه و محل امن خود و به روش زندگی شخصی استراحت کنند. اما شاید جالبترین نوآوری، راهاندازی کافهای کوچک در محل تمرینات تیم بود که به سرعت به کانون تعاملات بازیکنان و جایی برای همبستگی بیشتر تبدیل شد. محمد صلاح و دومینیک سوبوسلای از مشتریان ثابت این کافه نام گرفتند و عکسهایشان با فنجان قهوه در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخید و به مرور تمامی بازیکنان زمان زیادی را با همتیمیها در این مکان سپری میکردند و این نقطهای برای حرکت به سمت قهرمانی بود.
آموزش به سبک اسلوت
اسلوت فرزند 2 معلم است و فلسفه مربیگری خود را بر پایه آموزش بنا نهاده. او هر روز صبح زودتر از همه در کمپ تمرینی کرکبی حاضر میشد و دفترچه یادداشت قطور خود را پر از تحلیلهای دقیق میکرد. بازیکنان میگویند این دفترچه همیشه همراه او است، گویی بخشی از وجود آرنه نام دارد. روش آموزشی اسلوت منحصر به فرد بود. او برای هر بازیکن یک برنامه توسعه فردی طراحی کرد که هفتهای 3 جلسه تمرین اختصاصی را شامل میشد. سیپکه هولشوف، دستیار اول او مسئول هافبکها، جان هیتینگا مسئول مدافعان و آرون بریگز تمرینات فردی مهاجمان را هدایت میکردند. هر جلسه با فیلمبرداری همراه بود و بازیکنان بلافاصله پس از تمرین میتوانستند عملکرد خود را تحلیل کنند.
نکته جالب توجه سیستم بازخورد اسلوت به حساب میآمد. او همیشه تحلیل خود را با نمایش همزمان نقاط قوت و ضعف بازیکن ارائه میکرد. اسلوت معتقد است هر بازیکن باید بداند چه کاری را درست انجام میدهد و هم باید بداند کجا میتواند بهتر شود و این جمله را بارها از او شنیدهایم. ویرجیل فندایک در این باره گفت: «برای اولین بار در دوران حرفهایام احساس میکنم مربی دقیقا میداند چطور میتوانم از این هم بهتر شوم!»
اسلوت به جزئیات توجهی وسواسگونه دارد. در یکی از جلسات تحلیل او به ترنت الکساندر آرنولد نشان داد چگونه تغییر زاویه بدنش به اندازه ۱۵ درجه، میتواند دقت پاسهایش را بهبود بخشد یا به محمد صلاح توضیح داد چگونه با تغییر زمانبندی حرکتش میتواند از تکلهای مدافعان فرار کند و این جزئیات وسواسی از مربی، نتیجه امروز را رقم زده است.
تولدی دوباره برای بازیکنان
همه شاهد بودیم محمد صلاح در پایان دوره کلوپ افت شدیدی را تجربه کرد اما این بازیکن تحت هدایت اسلوت دوباره به اوج بازگشت. غیر از عملکرد و تاثیرگذاری این بازیکن، تستهای آمادگی جسمانی نشان میداد در بهترین شرایط دوران حرفهایاش قرار دارد. خود صلاح در این باره گفت: «قبل از کار با آرنه هرگز انتظار چنین کیفیتی را نداشتم!» فقط صلاح متحول نشد. بازیکنانی مانند کوناته، سوبوسلای و دیاز هم پیشرفت چشمگیری داشتند و حتی دیدیم رایان گراونبرخ که در پست هافبک دفاعی بازی میکرد، یکی از ارکان اصلی تیم نام گرفت.
لحظات تعیینکننده
ما اسلوت را همیشه مردی آرام میدیدیم اما امروز میدانیم در لحظات مهم میتواند هرگونه واکنشی را داشته باشد و فریادهایش مقابل ساوتهمپتون این را به ما نشان داد. پیروزی مقابل برایتون در نوامبر لیورپول را برای اولین بار به صدر جدول رساند و اسلوت انگیزه قهرمانی امروز را به تیم هدیه داد. در ماه دسامبر پیروزی 2 بر صفر مقابل منچسترسیتی با تاکتیک هوشمندانه اسلوت، همه حتی بازیکنان تیم را شگفتزده کرد و ایمان عجیبی بین در اعتماد به مربی ایجاد کرد. واکنش او به حذف از لیگ قهرمانان هم بسیار قابل توجه بود. مربی قرمزها به جای تمرین سخت و جریمه بازیکنان، چند روز مرخصی به بازیکنانش داد تا هم آنچه گذشته را فراموش کنند، هم بتوانند انرژی بگیرند و هم عذابوجدان باعث شود عملکردی بسیار بهتر زیرنظر تفکرات مربی خود داشته باشند و امروز به قهرمانی برسند.
پایان در آنفیلد
شاید هیچ نتیجهای جز پیروزی 5 بر یک در آنفیلد نمیتوانست جشن هواداران قرمزها را از این جذابتر کند. روز گذشته نقطهای برای آرامش، اوج شادمانی و پایانی برای این فصل بود. شاید لیورپولیها برای رسیدن به قهرمانی پس از 30 سال در 2020 به دلیل وجود کرونا نتوانستند لذت کافی را ببرند اما مربی آرام، وسواسی و کاربلد قرمزها روی کار آمد تا جذابترین روزها برای لیورپولیها را در آنفیلد و همزمان با قهرمانی شماره 20 رقم بزند. البته این پایان نقطهای برای شروع دوباره لیورپول خواهد بود زیرا مرد هلندی به تازگی روی کار آمده و لیگ برتر قرار است برای مدتها او را در کنار خود ببیند. حضور اسلوت و شعار «یورگن کلوپ لا لا لا لا لا» شاید برای لیورپولیها یک سپاسگذاری از سوی آرنه قلمداد شود اما برای سایر تیمها زنگ خطری جدی بود که فصول آینده، خواب را از آنها بگیرد.